eitaa logo
شمیم آشنا
16هزار دنبال‌کننده
37.3هزار عکس
7.5هزار ویدیو
315 فایل
🗂 بزرگترین مرجع کلیپ های کوتاه مهارت های زندگی مشترک و تربیت فرزند و محتوای سبک زندگی در کشور 👤 @AshenaOnline ادمین 🆔 http://sapp.ir/Shamimeashena سروش 🆔 https://eitaa.com/shamimeashena ایتا 🆔 https://rubika.ir/shamimeashenarubika روبیکا
مشاهده در ایتا
دانلود
. از (ع) سؤال شد: كرم چیست؟ فرمود: آغاز به بخشش نمودن پیش از درخواست نمودن و اطعام نمودن در وقت ضرورت و قحطى. سؤال شد: دنائت و پستى چیست؟ فرمود: كوچك بینى و دریغ از اندك. تحف العقول ص 225 🆔 @Shamimeashena
▪️دوستدار معاويه بود. در مدحش شعر مي‌گفت و كينه امام را داشت. امام را كه ديد ديگر چيزي نفهميد، چشمانش را بست و دهانش را باز كرد. هرچه توانست گفت اما امام ساكت بود. حرف‌هايش كه تمام شد، ديد امام لبخند مي‌زند. از حال و احوالش مي‌پرسد و كيسه‌اي به او مي‌دهد تا خرج زندگي‌اش كند. سرش را پايين انداخت. شرمنده شده بود. محبت امام بدجوري در دلش افتاد، برگشت. ديگر ورد زبانش امام بود و تعريف از او. افتاده بودند دست و پاي امام را مي‌بوسيدند؛ خودش با پنجاه نفر از خويشانش، همه شيعه امام شده بودند. 🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
▪️شتر عايشه برايشان شده بود بُت. فضولاتش را مي‌بردند براي تبرك. ميگفتند بوي مشك و عنبر مي‌دهد! شتر را كه مي‌كشتند كار تمام بود و تكليف جنگ هم مشخص. علي نيزه را داد دست محمد بنحنفيه؛ پسرش كه از دلاوران عرب بود. محمد رفت تا نزديك شتر ولي در اجتماع لشكريان دشمن نتوانست بكشدش. برگشت پيش پدر. علي نيزه را گرفت. اين بار داد دست حسن. صداي فرياد لشكر كه بلند شد فهميدند شتر عايشه كشته شده. صورت محمد قرمز شده بود؛ از پدر خجالت مي‌كشيد. علي آمد جلو. سر محمد را گرفت بالا «محمدم! شرمنده نباش. تو پسر مني ولي، حسن پسر پيامبر است.» 🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
▫️پناهگاه مستمندان ▪️گفته‌اند روزی مردی اعرابی، به نیاز به درگاه ایشان آمد. حضرت فرمود هرچه در خانه هست به او بدهید. بیست هزار درهم در خانه بود که همه را به او دادند. اعرابی گفت: مولای من! نمی‌خواستی تا نیازم را بگویم؟ امام فرمودند «ما مردمی هستیم که بخشش فراوانی داریم و همواره امید و آرزو را برآورده می‌کنیم و پیش از آن‌که کسی از ما بخواهد، می‌بخشیم؛ چون پاس آبروی سؤال‌کننده را می‌دانیم.» یک‌بار بر فقرایی گذشت که مشغول خوردن بودند، پس از مرکبش پیاده و با آنان هم‌غذا شد. سپس آن مسکینان را به خانه برد و اطعام کرد و بخشش داد و فرمود: آن‌ها کرم بیش‌تری دارند؛ زیرا هر آن‌چه داشتند در برابرم نهادند و ما به‌جز آن‌چه به ایشان دادیم، داریم. 🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
▪️معاويه پرسيد «شنيده‌ام پيامبر به هر نخل كه نگاه مي‌كرده مي‌گفته چه‌قدر خرما دارد. درست هم مي‌گفته. حسن! تو آن علم را داري؟ مي‌داني اين نخل چه‌قدر خرما دارد؟» فرمود «پيامبر وزنشان را مي‌گفته من تعداد دانه‌هايشان را مي‌گويم؛ 4004 دانه» به‌دستور معاويه خرماي نخل را چيدند؛ 4003 تا بود. امام(ع) فرمود «دروغ نمي‌گويم. بايد يك دانه ديگر هم باشد. همه را تفتيش كردند، در دست عبدالله‌بن‌عامر بود.» 🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🔸عشق ارشد مولا مـا کویر و نگاه تـو دریا پس کرم کن بـه خشکسالی مـا روزه داران یک نگاه توایم سفره دار قدیمی دنیا تـو رسیدی و کوچه بند آمد بار دیگر ز ازدحام گدا بین این خانواده تنها تـو می‌شوی عشق ارشد مولا پسرانش اگرچه مادری اند از هـمه مادری‌تری آقا وقت تقسیم نان و خرمایت سمت تـو دست آسمانی‌ها ☘️☘️☘️ رزم روز جمل چه غوغا بود برق تیغت چو تیغ مولا بود حضرت عشق! مجتبایِ علی کیسه بر دوش پا به پای علی نمک خنده‌های تو کافی ست بهر افطار روزه‌های علی تا دوباره دل از پدر ببری دو سه آیه بخوان برای علی بین آغوش او بخواب آرام تا بهاری شود هوای علی از سر سفره تو نان می خورد در کرم خانه‌ات گدای علی آیه‌ی وان یکاد نازل شد بر جمال تو از خدای علی ✍️مسعود اصلانی 🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena