کاش از انگشتهای دستمان یاد میگرفتیم..
یکی کوچک..یکی بزرگ..
یکی بلند و یکی کوتاه..
یکی قوی تر و یکی ضعیف تر..
اما هیچکدام دیگری را مسخره نمیکند❗️
هیچکدام دیگری را له نمیکند❗️
و هیچکدام برای دیگری تعظیم نمیکند❗️
آنها کنار هم یک دست میشوند و کار میکنند..
چرا ما انسانها اگر از کسی بالاتر بودیم,لهش میکنیم و اگر از کسی پایینتر بودیم او را میپرستیم
شاید بخاطر همینکه یادمان باشد..
نه کسی بنده ماست..
نه کسی خدای ما..
آری,باید باهم باشیم و کنار هم
آنگاه لذت یک دست بودن را میفهمیم
🌹 @arefeen
🌷آیت الله مجتهدی تهرانی :
✨ هیچ گناه و عبادتی را کوچک نشمارید..
✨هیـچ گناهـی را کوچک نشمـارید
و به کوچـکی آن نـگاه نکنیـد.
نــگاه کنیـد ببینیـد
مخالفت چه کسی را کردیـد.
شایـد غضب خـــدا
در همین گناه باشد.
✨از آن طــرف، هیـچ عبادتـی را
هـم کوچـک نـشماریـد،
شایـد که رضایـت خـــدا
در همین عبادت باشد.
✨دست کوری را می گیری و از این طرف
خیابان به آن طرف می بری،
نگو این که چیزی نیست,
یک وقت می بینی که همیـن
کـــارِ کوچـک، تـو را بهشتـی کــرد.
🌹 @arefeen
🌷 حکایت جناب متوکل
💠 شیخ عباس قمى در کتاب نفس المهموم نوشته است: «متوکل عباسى دستور داد قبر مطهر سیدالشهدا علیه السلام را خراب کردند، شخم زدند و به آب بستند. هم چنین فرمان داده بود هیچ کس حق ندارد به زیارت امام علیه السلام مشرف شود و هر کس به زیارت برود، مجازات مى شود».
محمد بن حسین اُشنانى مى گوید: «من در آن ایام از ترس متوکل، مدتى به زیارت آن حضرت نرفتم. سرانجام تصمیم گرفتم به هر طریقى شده است به زیارت مشرف شوم. با مردى که شغلش عطارى بود، همراه شدم و با زحمت فراوان، خود را به مرقد پاک و مطهر امام علیه السلام رساندم. گرچه اثرى از قبر شریف نبود، سرانجام موفق شدیم که مرقد مطهر را پیدا کنیم. خود را به روى آن انداختیم و به شدت گریستیم. چنان بوى خوشى از آن استشمام مى شد که عطر فروش گفت: هرگز بویى به این خوشى نبوییده بودم.
آن گاه چند نشانه بر قبر مبارک گذاشتیم و وداع کنان از آن مکان شریف دور شدیم. پس از مرگ متوکل، با جمعى از سادات و شیعیان حاضر شدیم و آن را به صورت ساختمان اولیه بازگرداندیم».
من نمى دانستم مسئله به این عظمت است!
شخصى از یاران امام صادق علیه السلام مى گوید: «نزد امام صادق علیه السلام رفتم، دیدم حضرت نماز مى خواند. بعد از نماز، در سجده مناجات کرد و براى زوار قبر امام حسین علیه السلام بسیار دعا کرد. وقتى مناجات حضرت تمام شد، عرض کردم: فدایت شوم! آنچه من از شما شنیدم، اگر هم براى کسانى بود که خدا را نمى شناسند، گمان مى کردم به آتش دوزخ دچار نمى شوند! به خدا که آرزو کردم حسین علیه السلام را زیارت مى کردم و حج (مستحبى) انجام نمى دادم! حضرت در پاسخ فرمود: تو که به قبر سیدالشهدا علیه السلام نزدیک هستى، چرا به زیارت او نمى روى؟ عرض کردم: من نمى دانستم که مسئله به این عظمت است. حضرت فرمود: «دعا گویان زوار حسین علیه السلام ، در آسمان از دعاگویان او در زمین بیشترند. زیارت را ترک مکن. هرکه آن را ترک کند، آن قدر حسرت مى برد که آرزو مى کند که قبر حضرت، نزد او مى بود.» و سپس حضرت دوباره به تمجید زایران حضرت حسین علیه السلام و بیان فضایل آنان پرداخت.
🌹 @arefeen
🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
🌷 سیره_شهید
رفته بودیم مشهد
مشغول تهیه ناهار بودیم
زکی زاده دائم ذکر خدا به لب داشت
گفتم خسته نمیشوی این قدر ذکر میگویی
یک کلام جواب داد
الا بذکر الله تطمئن القلوب
دل آرام گیرد به یاد خدا
سردار شهید مسعود زکی زاده
🌹 @arefeen
🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷
🌷آیَتُ الله مُجْتَهِدےٖ تِهْرَانےٖ(ره):
✨شخصی هنگام دعا کردن یک دستش
بلند بود و با دست دیگرش
دکمه اش را می بست...
✨شب خواب دیده بود
که از آن دستش که بالا گرفته بود
نور ساطع است
اما این دستش که مشغول
دکمه بستن بوده تاریک بود...
✨هنگام دعــا
هر دو دست را بلند کنید
وتا می توانید دست هایتان را دراز کنید
✨ چون همین دست دراز کردن
سبب جاری شدن اشکتان
مےشود
و خداوند هم
دعایتان را اجابت میکند..
🌹 @arefeen