📪 پیام جدید
سلام خدا قوت، خدا خیرتون بده که به فکر درمان درد دیگران هستید. من مشکلی که دارم اینه که یه ازدواج ناموفق داشتم و از همسرم جدا شدم، در حال حاضر با شخص دیگه ای ازدواج کردم که یه دختر کلاس پنجم دارن، و من متاسفانه با ایشون به چالش خوردم، هیچ تجربه ای از کسانی مثل خودم ندارم که ببینم اونها هم مشکلات من رو دارند یا نه، و اینکه چجوری کنار میان با مسائل. الان مادر و فرزندهای این دوره و زمونه با هم نمیتونن کنار بیان و اکثرا تو موارد مختلف چالش دارند دیگه چه برسه به من و این دختر که نسبت خونی نداریم و کلا به دلیل مسائل و مشکلات زندگی قبلی درست هم تربیت نشده و دچار اختلالات رفتاری هم هست. متاسفانه مثل آب خوردن دروغ میگن، و راست هایی که نباید بگن رو همه جا میگن. یعنی من اونقدر احساس عدم امنیت دارم که احساس میکنم تو یه خونه شیشه ای زندگی میکنیم و همه دارن ما رو تماشا میکنن، کوچکترین مسائل زندگی رو در اولین لحظه برخورد با دیگران شروع میکنن به تعریف کردن، و اگر کسی سوالی ازشون بپرسه به اصطلاح کل زندگی مون رو میریزن رو دایره برای طرف مقابل، تذکرات و توضیحات زشتی و اشتباه بودن کارشون هم اصلا تاثیری در درست کردن رفتارشون نداره، مسائلمون خیلی زیاده و واقعا نمیشه تو پیام نوشت، علاقه به فیلمهای کره ای و هر فیلمی که مناسب سنش نباشه، عدم ارتباط با هم سن و سالان، یا با بزرگترها دوست داره باشه یا از خودش کوچکترها و مثل اونا رفتار کردن، احساس میکنم اصلا سن عقلی اش با سن جسمی اش یکی نیست و خودش هم سردرگمه، هرجا دوست داره توقع داره بزرگ ببینیمش و هرجا دوست داره کوچیک و بچه