هزار سال میان جنگلِ ستاره ها پیِ تو گشته ام...
#هوشنگ_ابتهاج
https://eitaa.com/Shearparsi 📝🍃
در میان اشکها، پرسیدمش:
«خوشترین لبخند چیست؟»
شعلهای در چشم تاریکش شکفت،
جوش خون در گونهاش آتش فشاند،
گفت:
«لبخندی که عشق سربلند
وقت مُردن بر لبِ مردان نشاند!»
من زجا برخاستم،
بوسيدمش...
#هوشنگ_ابتهاج
https://eitaa.com/Shearparsi 📝🍃
ساقی به دست باش که این مست مِی پرست
چون خُم ز پا نشست و هنوزش خمار توست
بی چاره دل که غارت عشقش به باد داد
ای دیده خون ببار که این فتنه کار توست
#هوشنگ_ابتهاج
https://eitaa.com/Shearparsi 📝🍃
در این سرای بیکسی کسی به در نمیزند
به دشت پر ملالِ ما، پرنده پر نمیزند
یکی ز شبگرفتگان چراغ برنمیکند
کسی به کوچهسار شب درِ سحر نمیزند
نشستهام در انتظار این غبار بیسوار
دریغ کز شبی چنین سپیده سرنمیزند
گذرگهی است پر ستم که اندرو به غیرِ غم
یکی صلای آشنا به رهگذر نمی زند
چه چشم پاسخ است ازین دریچههای بستهات
برو که هیچکس ندا به گوش کر نمیزند
نه سایه دارم و نه بر بیفکنندم و سزاست
وگرنه بر درخت تر کسی تبر نمیزند
#هوشنگ_ابتهاج
https://eitaa.com/Shearparsi 📝🍃
زبان عاشقان چشم است و چشم از دل نشان دارد...
#هوشنگ_ابتهاج
https://eitaa.com/Shearparsi 📝🍃
حکایت از چه کنم سینهسینه درد اینجاست
هزار شعلهی سوزان و آه سرد اینجاست
نگاه کن که ز هر بیشه در قفس شیریست
بلوچ و کرد و لر و ترک و گیلهمرد اینجاست
بیا که مسئلهی بودن و نبودن نیست
حدیث عهد و وفا میرود، نبرد اینجاست
بهار آن سوی دیوار ماند و باد خوشش
هنوز با غم این برگهای زرد اینجاست
به روزگار شبی بیسحر نخواهد ماند
چو چشم باز کنی صبح شبنورد اینجاست
جدایی از زن و فرزند سایه جان! سهل است
تو را ز خویش جدا میکنند، درد اینجاست
#هوشنگ_ابتهاج
https://eitaa.com/Shearparsi 📝🍃
باز امشب از خیال تو غوغاست در دلم...
#هوشنگ_ابتهاج
https://eitaa.com/Shearparsi 📝🍃
تمام شب به خیال تو رفت و می دیدم
که پشت پرده ی اشکم سپیده سر می زد...
#هوشنگ_ابتهاج
https://eitaa.com/Shearparsi 📝🍃
سکوت میکنم و حرف می زنم با تو
در این مباحثه دیوانه تر منم یا تو
#هوشنگ_ابتهاج
https://eitaa.com/Shearparsi 📝🍃
دلی که پیش تو ره یافت
باز پس نرود
هوا گرفته عشق
از پی هوس نرود
به بوی زلف تو دم می زنم
در این شب تار
وگرنه چون سحرم
بی تو یک نفس نرود..
#هوشنگ_ابتهاج
https://eitaa.com/Shearparsi 📝🍃