eitaa logo
شعر و داستان
1.6هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
72 ویدیو
44 فایل
ارتباط با مدیر. ارسال اشعار @alirezaei993
مشاهده در ایتا
دانلود
سالهاست وقت خداحافظی می گوید «می بینمت»، «خداحافظ» نمی گوید. با گفتن «می بینمت» قول و قرار دیدار بعدی را می گذارد انگار، یک طوری که ته دلت قرص می شود به دوباره دیدنش. سفر که باشد زنگ می زند و می پرسد: «مراقب خودت که هستی؟!» یک طوری که اگر مواظب خودت هم نباشی عذاب وجدان می گیری و سعی می کنی به مراقبت. هیچوقت نمی گوید: «دوستت دارم...» تاکید می کند که: «می دانی که دوستت دارم...» یک جوری که از هر دوستت دارمی قشنگ تر است. بعضی آدم ها حرف نمی زنند، با کلمات بازی می کنند، راحت خرجشان نمی کنند. شعرشان می کنند، دلنشین تر، مهربان تر حتی، مادری می کنند برای کلمات. مثل مادر همین امروز صبح، با موهای سفید نقره ایش، وقتی مهربان نگاهم کرد و گفت: «تو که اینجا باشی پیر نمی شوم...» خصلت مادرها همین است گویا، بلدند شعر کنند جملات را... @shearvdastan
یک دختر آفرید و عجب محشر آفرید حق هر چه آفرید از این دختر آفرید جوشید چشمه در دل قرآن به نام او اعجاز تشنه بود و خدا کوثر آفرید یک ذره نور فاطمه رار یخت روی خاک لولاک گفت و این همه پیغمبر آفرید ازعرش تا به فرش کسی لایقش نبود از جلوۀ جلال خودش حیدر آفرید می‌خواست تا خلاصه شود عشق در کلام از بین واژه‌های جهان مادر آفرید روز مادر مبارک باد @shearvdastan
زنی که قبله ی باران و باد و ساحل و دریاست زنی که جان پیغمبر عصای حضرت مولاست قدیمی تر ز خود تنها خدا را دیده در خلقت زنی که ذات او اَقدَم تر از پیدایش دنیاست خدا آیات کوثر را به وصفش قبل خلقت گفت زنی که قبل "اَعطینا" به دنیا آمده زهراست شبیه صورت بی صورت خالق بُوَد ذاتش زنی که شبه و مانندی ندارد چون خدا یکتاست مزار مخفیش قدر است و عالم سر به سر چون لیل زنی که قله ی فضلش ز چشم خلق ناپیداست چو آید در صف محشر همه سرها به زیر افتد زنی که حاکم مطلق به روز محشر کبری ست نبی گر دست او بوسد مقامش فوق ادراک است زنی که تاج آیات بلند و ناب او ادنی ست ولایت  بر  پیمبر  دارد  و  اُمِ  ابیها   است زنی که علت خلقت درون چشم او پیداست نبوت  را  شرافت  باشد  و اعجاز  بابایش زنی که اشرف کل پیمبرهای دوران هاست همه ذرات این عالم به سوی او سفر دارند زنی که والی خلق و مثالش عالیِ اعلاست فروع دین فقط یک شعله از انوار فضل اوست زنی که بیگمان اصلی ترین اصلِ اصول ماست به  قبر  خاکیش  دارد  یقیناً  آسمان  تکیه زنی که آسمان تنها به یُمنِ  تربتش برپاست میان هر غزل خالق بگفتا شاه بیتش اوست زنی که قبله ی باران و باد و ساحل و دریاست سجاد احمدیان @shearvdastan
بی‌شک جهان را به عشق کسی آفریده‌اند، چون من که آفریده‌ام از عشق جهانی برای تو! @shearvdastan
گره گریه ز بیرون گلويم پیداست... 🖤 🖤 @shearvdastan
🔳 إنَّـا لِـلَّـهِ وَ إِنَّـا إِلَـیْـهِ رَاجِـعُـونَ شهادت مظلومانه تعدادی از هموطنان عزیزمان در حادثه تروریستی زائران گلزار شهدای کرمان تسلیت عـــــرض می‌نماییم @shearvdastan
🏴 آه از غمی که تازه شود با غمی دگر تسلیت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خونِ شهیدِ عشقیم بر خاکِ ره چکیده پامال اگر توان کرد، نتوان ستُرد ما را @shearvdastan
فرياد می‌زنند ببينيد و بشنويد کور و کريم! حوصله‌ی شرح قصه نيست  @shearvdastan
به یاد آن کسى که چشم هایش برده جانم را تفال میزنم هر شب مَفٰاتیحُ الجَنانَم را من آن آموزگارم که سوال از عشق میپرسم ولیکن خود نمیدانم جواب امتحانم را کمى از درد ها را با بُتم گفتم مرا پس زد دریغا که خدایم هم نمى فهمد زبانم را به قدرى در میان مردم خوشبخت بدنامم که شادى لحظه اى حتى نمى گیرد نشانم را تو دریایى و من یک کشتى بى رونقِ کُهنه که هى بازیچه میگیرى غرورم ، بادبانم را شبیه قاصدک هاى رها در دشت می‌دانم لبت بر باد خواهد داد روزى دودمانم را دلم مى خواهد از یک راز کهنه پرده بردارم  امان از دست وجدانم که مى بندد دهانم را @shearvdastan
گدای نیمه شب آمد گدا پذیر کجاست کسی که رحم کند بر منِ حقیر کجاست دگر به هیچ کجا بند نیست دستانم.. نشسته ام دم این خانه،دستگیر کجاست دوباره ریزه خور سفره ی کمیلم من نگاه مرحمت حضرت امیر کجاست فدای دست کریمی که هرشب جمعه.. میان عرش صدا میزند فقیر کجاست؟! شبیه طفل که گم میشود هراسانم فرار میکنم از آن و این، مجیر کجاست؟! جوانیم به بطالت گذشت شرمندم پناه گریه ی این شرمسار پیر کجاست فدای نام شهیدی که حضرت سجاد.. زمان دفن تنش گفت که حصیر کجاست سید پوریا هاشمی @shearvdastan
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو کمک می‌خواهیم. حمد | ۵ @shearvdastan
جمعه به دنیا آمده ام... به هرچه دل می بندم تعطیل است ... @shearvdastan
من چه در پایِ تو ریزم که پسند تو بود جان و سَر را نتوان گفت که مقداری هست... @shearvdastan
با نگاهش فتنه در پیر و جوان انداخته آه از این تیری که آن ابروکمان انداخته می‌گذارد سر به روی شانه‌های دیگری... بار ما را روی دوش دیگران انداخته! بوسه‌ی پنهان من مُهر لب‌اش را باز کرد قصه‌ام را بر زبان این و آن انداخته غصه‌ی دنیا و عُقبیٰ را ندارم؛ سال‌هاست عشق ما را از زمین و آسمان انداخته من دعا کردم بمیرم، این دعا را باز هم دستِ غیب انگار در آب روان انداخته! @shearvdastan
شبی بی‌یادِ زلفت صبح کردن قسمت ما نیست پریشانی چرا دست از سر ما برنمی‌دارد!؟ @shearvdastan
خاطرم از همه جمع است، پریشانِ توام... کلیم_کاشانی @shearvdastan
هیچ‌کس هم‌ صحبتِ تنهایی یک مردنیست خانه‌ی من با خیابان‌ها چه فرقی می‌کند... @shearvdastan
بی‌تاب شدن؛ دم نزدن؛... عادتم این است با خونِ جگر ساخته‌ام؛ قسمتم این است جان‌ می‌دهم از گریه اگر نام تو آید عمری‌ست که رسم دلِ کم‌طاقتم این است! بعد از تو به تصویر تو خو کرده نگاهم بیچاره‌ام آن‌قدر که هم‌صحبتم این است! چون درِّ یتیمی که رها در دلِ دریاست تنها شده‌ام؛ گوشه‌ای از غربتم این است می‌میرم از این غم که در آغوش تو ای دوست یک‌بار نشد گریه کنم؛ حسرتم این است @shearvdastan
مثل سابق غزلم ساده و بارانی نیست هفت قرن است درین مصر فراوانی نیست به زلیخا بنویسید نیاید بازار این سفر یوسف این قافله کنعانی نیست حال این ماهی افتاده به این برکه‌ی خشک حال حبسیه‌نویسی‌ست که زندانی نیست چشم قاجار کسی دید و نلرزید دلش بشنوید از من بی‌چشم که کرمانی نیست با لبی تشنه و بی‌بسمل و چاقویی کُند ما که رفتیم ولی رسم مسلمانی نیست عشق رازی‌ست به اندازه‌ی آغوش خدا عشق آن گونه که می‌دانم و می‌دانی نیست @shearvdastan
بسوز ای دل که تا خامی نیاید بویِ دل از تو کجا دیدی که بی‌آتش کسی را بوی عود آمد؟ @shearvdastan
‌ سال‌ها رفت و هنوز،یک نفر نیست بپرسد از من که تو از پنجره‌ی عشق چه‌ها می‌خواهی؟! صبح تا نیمه‌ی شب منتظری،همه‌جا می‌نگری! گاه با ماه سخن می‌گویی،گاه با رهگذران... خبرِ گمشده‌ای می‌جویی راستی گمشده ات کیست؟کجاست؟! قیصر امین پور @shearvdastan
پَر مى كشى و واى به حال پرنده اى كز پشت ميله قفسى عاشقت شده ست @shearvdastan
من همین یک نفس از جرعه‌ی جانم باقی‌ست آخرین جرعه‌ی این جام تهی را تو بنوش... @shearvdastan