eitaa logo
📚شعر و غزل🌹
1.9هزار دنبال‌کننده
807 عکس
298 ویدیو
35 فایل
📕شعر و غزل های عاشقانه و عارفانه 📕معرفی انواع کتاب های ادبی و روانشناسی همراه با پی دی اف 📚حکایت 📚 بیان نکات نگارشی و ویرایشی
مشاهده در ایتا
دانلود
برگزاری کارگاه از مقدماتی تا پیشرفته مدرس: دکتر شهناز زرین خط شما می توانید از فایل های دوره مقاله نویسی که در کانال گذاشته می شود استفاده کرده و با توجه به آنها یک مقاله بنویسید. https://eitaa.com/joinchat/2804416785C01ccbe4f75
قبل از آشنايى با آيدا ميخواست خودكشى كنه. بعد از اومدن آيدا نوشت: «آيدا، فسخِ عظيمت جاودانه بود» هممون تو زندگيمون يه آيدا لازم داريم :) @Sheeroghazal
💬 سلاما على من يعرفون معنى الحُب ولا يملكون حبيبا... سلام بر کسانی که معنی عشق را می‌دانند ولی محبوبی ندارند ...! کانال و 👇 @Sheeroghazal
گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم چون سخت بود، در دلِ سنگش اثر نکرد! @Sheeroghazal
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
𝐑𝐞𝐦𝐞𝐦𝐛𝐞𝐫 𝐭𝐡𝐚𝐭 𝐧𝐨 𝐨𝐧𝐞 𝐢𝐬 𝐦𝐨𝐫𝐞 𝐯𝐚𝐥𝐮𝐚𝐛𝐥𝐞 𝐭𝐡𝐚𝐧 𝐲𝐨𝐮 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐡𝐞𝐚𝐫𝐭 𝐚𝐧𝐝 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐬𝐨𝐮𝐥 یادت باشه که هیچ‌ کس از تو، قلبت و روحت با ارزش‌تر نیست🌸 @sheeroghazal
کسانی که برای هر پیشامد ناگوار مدام خودشان را سرزنش می کنند و زیر سوال می برند؛ باید بدانند هر اتفاقی دلایلی دارد که انسان نمی تواند از همه آنها آگاه شود، پس باید خود را بخشید و دائم به دنبال علت آن نبود و به گفته : حافظ! اسرارِ الهی کَس نمی‌داند، خموش از که می‌پرسی که دورِ روزگاران را چه شد؟ @Sheeroghazal
روزی بازرگانی بغدادی از سوال نمود من چه بخرم تا منافع زیاد ببرم؟ بهلول جواب داد آهن و پنبه. آن مرد رفت و مقداری آهن و پنبه خرید و انبار نمود اتفاقا" پس از چند ماهی فروخت و سود فراوان برد. باز روزی به بهلول بر خورد. این دفعه گفت بهلول دیوانه من چه بخرم تا منافع ببرم؟ بهلول این دفعه گفت پیاز بخر و هندوانه. تاجر این دفعه رفت و سرمایه خود را تمام پیاز خرید و هندوانه انبار نمود و پس از مدت کمی تمام پیاز و هندوانه های او پوسید و از بین رفت و ضرر فراوان نمود. فوری به سراغ بهلول رفت و به او گفت در اول که از تو مشورت نموده، گفتی آهن بخر و پنبه، نفعی برده. ولی دفعه دوم این چه پیشنهادی بود کردی؟ تمام سرمایه من از بین رفت. بهلول در جواب آن مرد گفت روز اول که مرا صدا زدی گفتی آقای شیخ بهلول و چون مرا شخص عاقلی خطاب نمودی من هم از روی عقل به تو دستور دادم . ولی دفعه دوم مرا بهلول دیوانه صدا زدی، من هم از روی دیوانگی به تو دستور دادم . مرد از گفته دوم خجل شد و مطلب را درک نمود. @Sheeroghazal ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
نه با کسی بحث کن نه از کسی انتقاد کن ...! هرکی هرچی گفت بگو حق با شماست ... و خودت رو خلاص کن ... آدم ها عقیده ات را که می پرسند، نظرت را نمی خواهند ...! می خواهند با عقیده خودشان موافقت کنی ...! @Sheeroghazal
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعضی چیزا گفتن نداره ولی فهمیدن که داره! به قول حضرت : «حال صورت این‌چنین و حال معنی خود مپرس روح مست و عقل مست و خاک مست اسرار مست...» @Sheeroghazal کانال شعر و غزل
توصیه‌ی زیبای جناب در مورد شکیبایی در کارها: «بنشینم و صبر پیش گیرم دنباله‌ی کار خویش گیرم...» و پاسخ زیبای جناب در همین راستا وقتی کارها بر وفق مراد پیش نمیره: «اکنون به صبر کردن ناید مراد حاصل زین چاره باز مانی، رو چاره‌ی دگر کن...» @sheeroghazal کانال شعر و غزل ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌
𝑰 𝒂𝒎 𝒍𝒐𝒔𝒕 𝒊𝒏 𝑮𝒐𝒅, 𝒂𝒏𝒅 𝑮𝒐𝒅 𝒊𝒔 𝒇𝒐𝒖𝒏𝒅 𝒊𝒏 𝒎𝒆. 𝑾𝒉𝒚 𝒍𝒐𝒐𝒌 𝒊𝒏 𝒂𝒍𝒍 𝒅𝒊𝒓𝒆𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏𝒔? 𝑳𝒐𝒐𝒌 𝒊𝒏𝒔𝒊𝒅𝒆 من محو خدایم و خدا آن منست هر سوش مجوئید که در جان منست❤️ @Sheeroghazal
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
چنانت دوست می‌دارم که گر روزی فراق افتد تو صبر از من توانی کرد وُ من صبر از تو نتوانم @Sheeroghazal
دلبر و یارِ من تویی، رونق کارِ من تویی باغ و بهارِ من تویی، بهرِ تو بود بودِ من ...! @sheeroghazal
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه جمله نصیحت‌طوری ۰از خوندم که میگه: «نمی‌شود بدون دوست‌داشتن کسی زنده ماند؛ تجربه کهنه‌ام را باور کنید!» اینم مصرع جناب در این رابطه‌ که باید با طلا بنویسن: «جهان بی‌عشق چیزی نیست جز تکرار یک تکرار» قشنگه مگه نه؟! @Sheeroghazal و ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌
زنی در مورد همسایه اش شایعات زیادی ساخت و شروع به پراکندن آن کرد. بعد از مدت کمی همه اطرافیان آن همسایه از آن شایعات باخبر شدند. شخصی که برایش شایعه ساخته شده بود به شدت از این کار صدمه دید و دچار مشکلات زیادی شد. بعدها وقتی که آن زن متوجه شد که آن شایعاتی که ساخته همه دروغ بوده و وضعیت همسایه اش را دید از کار خود پشیمان شد و... سراغ مرد حکیمی رفت تا از او کمک بگیرد بلکه بتواند این کار خود را جبران کند. حکیم به او گفت: «به بازار برو و یک مرغ بخر آن را بکش و پرهایش را در مسیر جاده ای نزدیک محل زندگی خود دانه به دانه پخش کن.» آن زن از این راه حل متعجب شد ولی این کار را کرد. فردای آن روز حکیم به او گفت حالا برو و آن پرها را برای من بیاور آن زن رفت ولی 4 تا پر بیشتر پیدا نکرد. مرد حکیم در جواب تعجب زن گفت انداختن آن پرها ساده بود ولی جمع کردن آنها به همین سادگی نیست همانند آن شایعه هایی که ساختی که به سادگی انجام شد ولی جبران کامل آن غیر ممکن است. پس بهتر است از شایعه سازی دست برداری. @Sheeroghazal ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
دگر نه عزم سیاحت کند نه یاد وطن کسی که بر سر کویت مجاوری آموخت @Sheeroghazal
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کمتر شناخته شده: ترا من دوست می‌دارم ندانم چیست درمانم نه روی هجر می‌بینم نه راه وصل می‌دانم نپرسی هرگز احوالم نسازی چارهٔ کارم نه بگذاری که با هرکس بگویم راز پنهانم دلم بردی و آنگاهی به پندم صبر فرمایی مکن تکلیف ناواجب که بی‌دل صبر نتوانم @Sheeroghazal شعر و غزل
‏چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت که از دوری برآید از دلم آهی، بسوزد هفت دریا را @Sheeroghazal
کیفیت عشق باید اونجوری باشه که حضرت درموردش میگه: «من درد ترا ز دست آسان ندهم دل برنکنم زِ دوست تا جان ندهم...» «عشق هم عشقای قدیم» 😉 @Sheeroghazal کانال شعر و غزل
زخم تبرت مانده، ولی جای شکایت شادم که نگه داشته ام از تو نشانه!😐 @Sheeroghazal
🌸دل با ✨صلوات محرم راز شود 🌸سیمرغ شود بلند پرواز شود 🌸فرمود پیامبر ✨که باهرصلوات 🌸درهای اجابت دعاباز شود 🌸اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍ وَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸 @Sheeroghazal ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
سلطان به وزیر گفت: ۳ سوال از تو می پرسم، فردا اگر جواب دادی هستی وگرنه عزل می شوی. سوال اول: خدا چه می خورد؟ سوال دوم: خدا چه می پوشد؟ سوال سوم: خدا چه کار می کند؟ وزیر از اینکه جواب سوالها را نمی دانست ناراحت بود. غلامی دانا و زیرک داشت. وزیر به غلام گفت سلطان ۳ سوال کرده اگر جواب ندهم برکنار می شوم. این که :خدا چه می خورد؟ چه می پوشد؟ چه کار می کند؟ غلام گفت: هر سه را می دانم اما دو جواب را الان می گویم و سومی را فردا...! اما خدا چه می خورد؟ خدا غم بنده هایش را می خورد. این که چه می پوشد؟ خدا عیب های بنده های خود را می پوشد. اما پاسخ سوم را اجازه بدهید فردا بگویم. فردا وزیر و غلام نزد سلطان رفتند. وزیر به دو سوال جواب داد، سلطان گفت درست است ولی بگو جوابها را خودت گفتی یا از کسی پرسیدی؟ وزیر گفت: این غلام من انسان فهمیده ایست. جواب ها را او داد. گفت: پس لباس وزارت را در بیاور و به این غلام بده، غلام هم لباس نوکری را درآورد و به وزیر داد. بعد وزیر به غلام گفت: جواب سوال سوم چه شد؟ غلام گفت: آیا هنوز نفهمیدی خدا چکار می کند؟! خدا در یک لحظه غلام را وزیر می کند و وزیر را غلام می کند. ▪️بزرگان زاده نمی‌شوند، ساخته می‌شوند @Sheeroghazal ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
که خانم اعتصامی برای سنگ مزار خود سرودند و اینک بر آن سنگ حک شده است. اینکه خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین است گر چه جز تلخی از ایام ندید هر چه خواهی سخنش شیرین است صاحب آنهمه گفتار امروز سائل فاتحه و یاسین است بیند این بستر و عبرت گیرد هر که را چشم حقیقت‌بین است https://eitaa.com/joinchat/372310297C200b4bc4c5
داستایفسکی یک جا میگه: «آشوب درونش را نه کلمات می‌توانست بیان کند و نه فریادها» حضرت هم با یه بیت همین حال را بیان کرده: «در اندرون من خسته ندانم کیست که من خموشم و او در فغان و در غوغاست!» @sheeroghazal کانال شعر و غزل‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساعتی دقیق‌تر از ساعت خدا نیست. آن قدر دقیق است که در سایه‌اش همه‌چیز سر موقعش اتفاق می‌افتد. نه یک ثانیه زودتر، نه یک ثانیه دیرتر. همین قدر زیبا و امیدوارکننده😍 @Sheeroghazal