عالم همه خاک کربلا بایدمان
پیوسته به لب، خدا خدا! بایدمان
تا پاک شود زمین ز ابناء یزید
همواره حسین مقتدا بایدمان
📝 #سیدحسن_حسینی
✅ @ShereHeyat
#شهیدان_کربلا
#غزل
🔹سفر عشق🔹
خودآگهان که ز خون گلو، وضو کردند
حیات را، ز دم تیغ جستجو کردند
دل شکسته به میقات دوست آوردند
درستی سفر عشق، آرزو کردند
ز شوق وصل، گریبان صبر چاک زدند
سپر فکنده به میدان عشق رو کردند
سری که در چمن سروری سرآمد بود
به یک اشارهٔ ابرو نثار او کردند
به سرخرویی گل، روز حشر برخیزند
به پاس آنکه گل از دستِ دوست بو کردند
زبان عقل ز توصیف عشق معذور است
سخن بس است اگر ترکِ «های و هو» کردند
فدای همت آن تشنهلب شهیدانم
که دل به بحر نهادند و ترکِ جُو کردند
کبوتران سبکسِیرِ سِدرِهپیما را
کسی ندید که با آب و دانه خو کردند
به تیزگامی برق از حساب درگذرند
که خود محاسبهٔ خویش موبهمو کردند
«حمید» غبطه برم بر سبکروان طریق
که طوف خانهٔ محبوب را نکو کردند
📝 #حمید_سبزواری
🌐 shereheyat.ir/node/1228
✅ @ShereHeyat
#شهیدان_کربلا
#عاشورا
#قصیده
🔹هفتاد و دو خورشید🔹
سخت است چنان داغ عزیزان به جگرها
کز هیبت آن میشکند کوه، کمرها...
در وسعت میدان نگاه تو بپوشند
هفتاد و دو خورشید تو تشریف خطرها...
جز آل علی با که توان یافت، شود جمع،
در خلقت مجموع شما، جمع هنرها؟
در بارش تیر ای همه آیات خداوند!
خوش باد که جز سینه نکردید سپرها...
خونبار شود چشم غروب از تن خورشید
جز سرخ نپوشد به سراپرده سحرها
تا خلوت تنهایی ما پر شود از اشک
بستیم پس از کوچ شما بر همه، درها
آتش به گلوی فلک افتاد که میکرد،
تیر از نفس کودک شش ماهه گذرها...
این غصّه درید از جگر کوه، گریبان
در خون شده از داغ پسر، چشم پدر، ها...
این آب که تن میکشد از کوه به دریا
از شرم لب خشک شما داشت سفرها...
از تیغ و سنان جز لب بُرّنده ندیدم
یارب چه کشیدند در این واقعه سرها؟
حیرانِ تو شد دیدۀ عالم که بر این خاک
در سایۀ خورشید ندیدند قمرها
تعلیم شما بود که جز مکتب اسلام
از اوج شهادت، چه حقیرند دگرها
این حادثۀ سرخ که در نسل شما ماند
تکرار نگردد به قضاها و قَدَرها
📝 #غلامرضا_شکوهی
🌐 shereheyat.ir/node/4102
✅ @ShereHeyat
#شهیدان_کربلا
#غزل
🔹آیت بیداری🔹
پای در ره که نهادید افق تاری بود
شب در اندیشۀ تثبیت سیهکاری بود...
خواب خوش باد شما را که در آن هنگامه
خواب خونین شما آیت بیداری بود
جایتان سبز که با خون خود امضا کردید
پای آن نامه که منشور وفاداری بود
قصهای بیش نبود آنچه سرودید از عشق
لیک هر یک به زبانی که نه تکراری بود
ای شمایان، که خروشانِ کفنپوشانید
ای که بر فرق ستم تیغ شما کاری بود
در رگ ما، که خموشان سیهپوشانیم
کاشکی قطرهای از خون شما جاری بود
📝 #حسین_منزوی
🌐 shereheyat.ir/node/4100
✅ @ShereHeyat
#شهیدان_کربلا
#غزل
🔹در این راه...🔹
افتاده در این راه، سپرهای زیادی
یعنی ره عشق است و خطرهای زیادی
بیهوده به پرواز میندیش کبوتر!
بیرون قفس ریخته پرهای زیادی
این کوه که هر گوشه آن پارۀ لعلیست
خوردهست بدان خون جگرهای زیادی
درد است که پرپر شده باشند در این باغ
بر شانۀ تو شانهبهسرهای زیادی
از یک سفر دور و دراز آمده انگار
این قاصدک آورده خبرهای زیادی
راهی است پر از شور، که میبینم از این دور
نیهای فراوانی و سرهای زیادی
هم دربهدری دارد و هم خانهخرابی
عشق است و مزینّ به هنرهای زیادی
بیچاره دل من که در این برزخ تردید
خوردهست به اما و اگرهای زیادی
جز عشق بگو کیست که افروخته باشند
در آتش او خیمه و درهای زیادی
📝 #سعید_بیابانکی
🌐 shereheyat.ir/node/3323
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#شهیدان_کربلا
#غزل
🔹صفی از آینه🔹
ای که پیچید شبی در دل این کوچه صدایت
یک جهان پنجره بیدار شد از بانگ رسایت
تا قیامت همه جا محشر کبرای تو برپاست
ای شب تار عدم، شام غریبانِ عزایت
عطش و آتش و تنهایی و شمشیر و شهادت
خبری مختصر از حادثهٔ کربوبلایت
همرهانت صفی از آینه بودند و خوش آنروز
که درخشید خدا در همهٔ آینههایت
کاش بودیم و سر و دیده و دستی چو اباالفضل
میفشاندیم سبکتر ز کفی آب به پایت...
📝 #محمدرضا_محمدی_نیکو
🌐 shereheyat.ir/node/708
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#شهیدان_کربلا
#غزل
🔹رخصتِ میدان🔹
آمادهاند، گوش به فرمان، یکی یکی
تا جان نهند بر سر پیمان یکی یکی
بعد از حبیب و حُر و زُهیر و غلام ترک
آماده میشوند جوانان یکی یکی
پا در رکاب، رخصت میدان گرفتهاند
با التماس، دست به دامان، یکی یکی
پیغمبرانه غزوه به پا کردهای که باز
غوغا کنند حمزه و سلمان یکی یکی
دیشب در آسمان دو انگشت معجزه
بودند محو روضۀ رضوان یکی یکی
روح تغزّلاند، شکوه قصیدهاند
شمشیر میکشند غزلخوان یکی یکی
از دست میروند عزیزان و... خیمهها،
کمکم شدهست کلبۀ احزان یکی یکی
بر نیزهها در اوجِ رجزآیههای کهف
تفسیر شد حماسۀ قرآن یکی یکی
بالای نیزهها چه غریبانه میوزند
انبوه گیسوان پریشان یکی یکی
📝 #علی_اصغر_شیری
🌐 shereheyat.ir/node/5185
✅ @ShereHeyat
#زهیر_بن_قین علیهالسلام
#غزل
🔹مقام ارادت🔹
زهیر باش دلم! تا به کربلا برسی
به کاروان شهیدان نینوا برسی
امام پیک فرستاده در پیات، برخیز!
در انتظار جوابت نشسته... تا برسی
چه شام باشی و کوفه، چه کربلا ای دل!
مقیم عشق که باشی به مقتدا برسی
زهیر باش! بزن خیمه در جوار امام
که عاشقانه به آن متن ماجرا برسی
مرید حضرت ارباب باش و عاشق باش!
که در مقام ارادت به مدعا برسی
تمام خاک جهان کربلاست، پس بشتاب
درست در وسط آتش بلا برسی
زهیر باش دلم! با یزیدِ نفس بجنگ!
که تا به اجر شهیدان نینوا برسی
📝 #مریم_سقلاطونی
🌐 shereheyat.ir/node/731
✅ @ShereHeyat
#اسلم_بن_عمرو علیهالسلام
#غزل
🔹سلمان خیمهگاه حسین🔹
آزاده است، بندۀ آقای عالم است
سلمان خیمهگاه حسین است، «اَسلَم» است
چشمش به ماه روی حسین است روشن و
در راه او دل و قدمش، قرص و محکم است
در خیمهها به زخمِ دلِ تنگ کودکان
با شعر و قصهگویی و لبخند، مرهم است
وقت نبرد، چشم جهان ماتِ رزم اوست
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است»
از فرط زخم عاقبت افتاد از نفس
چشم انتظار دوست، در این آخرین دم است
ای روضهخوان! کنار تنش گریۀ حسین،
باران رحمت است، مگو اشک ماتم است
صورت به روی صورت خونین او گذاشت
آری در این جهان چه کسی مثل اَسلَم است؟
📝 #سیدمحمدمهدی_شفیعی
🌐 shereheyat.ir/node/5655
✅ @ShereHeyat
#وهب_بن_عبدالله علیهالسلام
#غزل
🔹مسیح، خوانده مرا...🔹
مسیح، خوانده مرا، وقت امتحان من است
زمان، زمانِ رجزخوانی جوان من است
از آسمان چهارم، مسیح میبارد
چقدر منتظر رعدِ آسمان من است!
برو که پیکر مصلوب و بیسرت مادر!
در امتداد مسیرِ خدا، نشان من است
به کف بگیر سرت را برای یاری عشق
سرت مقدمهٔ سرخ داستان من است
نماز آخر خود را اقامه کن در خون
برو که بدرقهات نغمهٔ اذان من است
اگرچه بعد تو صحراست خانهام امّا
چه باک؟ زینب کبری همآشیان من است
📝 #سیدمحمد_بابامیری
🌐 shereheyat.ir/node/735
✅ @ShereHeyat
#عابس_بن_شبیب علیهالسلام
#غزل
🔹نمیدانم چه شد🔹
هرکه میداند بگوید، من نمیدانم چه شد
مست بودم مست، پیراهن نمیدانم چه شد
من فقط یادم میآید گفت: وقت رفتن است
دیگر از آنجا به بعد اصلاً نمیدانم چه شد
آنچنان از شوق او سرتابهپا رفتن شدم
در شتاب رفتنم توسن نمیدانم چه شد
روبهروی خود نمیدیدم به جز آغوش دوست
در میان دشمنان، دشمن نمیدانم چه شد
سنگباران بود و من یکسر رجز بودم، رجز
ناله از من دور شد، شیون نمیدانم چه شد
من نمیدانم چه میگویید، شاید بر تنم
از خجالت آب شد جوشن، نمیدانم چه شد
مرده بودم، بانگ هل من ناصرش اعجاز کرد
ناگهان برخواستم، مردن نمیدانم چه شد
پا به پای او سرم بر نیزه شد از اشتیاق
دست و پا گم کرده بودم، تن نمیدانم چه شد
ناگهان خاکستری شد روزگار آسمان
در تنور آن چهرۀ روشن نمیدانم چه شد
صورت من غرق خون بود و نمیدیدم درست
خیزران در دست اهریمن نمیدانم چه شد
::
وصف معراج جنونش کار شاعر نیست، نیست
از خودش باید بپرسی، من نمیدانم چه شد
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
🌐 shereheyat.ir/node/1611
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#شهیدان_کربلا
#غزل
🔹من الغريب الی الحبیب🔹
مِن الغریب نوشتی إلی الحبیب سلامی
حبیب رفت به میدان چه رفتنی چه قیامی
سحر نسیم گذشت از سر مزار شهیدان
هنوز در پی بویی که میرسد به مشامی
یکی حسین امیرش شد و چه خوب امیری
یکی حسین امامش شد و چه خوب امامی
یکی بدون زره مرگ را گرفت در آغوش
یکی نماز تو را شد سپر بدون کلامی
یکی سیاه ولی روسپید؛ چون تو گرفتی
سر غلام به دامان خود چه حسن ختامی
یکی علی شد و اکبر شد و چه ماه منیری
یکی عمو شد و سقّا شد و چه ماه تمامی
به روی نیزه و در باد، گیسوان پریشان
چنان شدند که باقی نماند کوفه و شامی
دلم به حسرت یا لیتنا رسید و نگاهم
به سردر حرم افتاد، اُدخلوا بِسلامی...
📝 #مهدی_جهاندار
🌐 shereheyat.ir/node/682
✅ @ShereHeyat