#امام_حسین علیهالسلام
#عاشورا
#مثنوی
🔹زخم عطش🔹
سلام، آیۀ جاری صدای عطشانت
سلام، رود خروشانِ نور، چشمانت...
سلام نام غریبت همیشه حزنآور
سلام خون خداوند، روح پیغمبر
فرود آمده بودی که عشق برخیزد
چکید خون نجیبت که شور انگیزد
تپید جسم تو در خون که رود باقی ماند
برید دشنه گلویت، سرود باقی ماند...
به شوق درکِ تو، شمشیر دست و پا میزد
به بانگِ العطش، آتش به خیمهها میزد
شبِ غلیظِ زمین را شکست چشمانت
خمیده کرد فلک را ستارهبارانت
خدای من، چه شکوهی، چه اقتداری داشت
چه وسعتی، چه حضوری، چه برگ و باری داشت...
رسیده بود و خدا چید سیب گلگونش
رسیده بود و زمین بود تشنۀ خونش...
فرات، تشنه گذشت و خجل به دریا زد
ندید... هر که تو را دید، دل به دریا زد
فرات تشنه گذشت و شهید جاری بود
چقدر زخم عطش بر فرات کاری بود
هنوز هق هق گریهست در گلوی فرات
که در حضور خدا رفت آبروی فرات...
نخواه تشنه بمیرم، نمی نگاهم کن
بگو که راه کدام است، سر به راهم کن
📝 #قربان_ولیئی
🌐 shereheyat.ir/node/4142
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#عاشورا
#غزل
🔹سجدهٔ شکر🔹
ای همه خلق جهان، شاهد یکتایی تو
دل ما، بیتِ الهی ز دلآرایی تو
با وجود رُخ خونین و به خاک آلوده
صورتی را نتوان یافت، به زیبایی تو
سجدهٔ شکر به مقتل پی هفتاد و دو داغ
بود آیینهای از صبر و شکیبایی تو
دادی انگشتر خود را به عدو با انگشت
زهی از بذل و جوانمردی و آقایی تو
چینِ اندوه، به پیشانی خورشید انداخت
آفتاب رُخِ بر نیزه تماشایی تو
نخل توحید، ز خون تو بقا یافت از آن
چوب زد خصم به لبهای مسیحایی تو
بس که بر پیکر تو، زخم روی زخم زدند
گشت مشکل به یتیم تو شناسایی تو
لالهٔ پرپر زهرایی و چشم «میثم»
گل در این باغ ندیده به شکوفایی تو
📝 #غلامرضا_سازگار
🌐 shereheyat.ir/node/883
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#عاشورا
#غزل
🔹سورۀ کهف🔹
گودال قتلگاه است، یا این که باغ سیب است؟
این بوی آشنایی از تربت حبیب است...
نهجالفصاحه در خون، نهجالبلاغه در اشک
جبریل پرشکسته، بر خاکها عجیب است
قصد نماز دارد، خورشید خونگرفته
وقتی رسول اکرم بر نیزهها خطیب است
قد قامتالصلاتش صد اوج در فراز است
حی علیالفلاحش صد موج در نشیب است
در این حرای زخمی، پیچیده سورۀ کهف
لحنش چه دلنشین و صوتش چه دلفریب است...
ششگوشۀ مراد است این عرش خاکخورده
هرکس نیامد اینجا، از عشق بینصیب است
احساس استجابت، در این حریم جاریست
اینجا یکی مجاب و آن دیگری مجیب است
در این محیط زخمی در این فضای مجروح
هر کس نفس کشیده عمریست بیشکیب است
📝 #ایوب_پرندآور
🌐 shereheyat.ir/node/3197
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#عاشورا
#غزل
🔹عشق غیور🔹
میوزد در کربلا عطر حضور از قتلگاه
میکند انگار خورشیدی ظهور از قتلگاه
برگریزان است و پاییزان، در این طوفان رنگ
کاروانی میکند گویا عبور از قتلگاه!...
بال در بال کبوترها کدامین آفتاب
میکند پرواز تا آفاق نور از قتلگاه؟
باز عیسی میرود تا سیر خورشیدی کند
یا کلیم آورده خورشیدی به طور از قتلگاه؟
تا چه آمد بر سر قرآن؟ که میآید به گوش
نالۀ انجیل و تورات و زبور از قتلگاه
پیکر سی پارۀ قرآن به روی نیزههاست
یا سرِ خورشید افتادهست دور از قتلگاه؟...
رود رود زمزم اینجا شور و حال زمزمهست
تا چه سهمی میبَرد با این مرور از قتلگاه
شط در اینجا بر سر و بر سینه میکوبد که حیف
میبَرم با خود فقط چشمی نمور از قتلگاه
این که میجوشد ز طبع نینوایی شعر نیست
تا ابد این چشمه میگیرد شعور از قتلگاه
شعر ما هم چون دل ما کربلایی میشود
گر بیفتد در دل دیوانه شور از قتلگاه
درک سرخ ما ز عاشورا تو را کم داشتهست
لحظهای سر بر کن ای عشق غیور از قتلگاه
📝 #محمدعلی_مجاهدی
🌐 shereheyat.ir/node/4181
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#عاشورا
#غزل
🔹جوشن کبیر🔹
هنوز داشت نفس میکشید؛ دیر نبود
مگر که جرعۀ آبی در آن کویر نبود
هزار و نهصد و پنجاه سال میگریم
بر آن تنی که پذیرای جای تیر نبود
دو چشم بیرمقش سورۀ دخان میخواند
به تن چه داشت؟ به جز جوشن کبیر نبود..
رسید طالب پیراهنی؛ دریغ نکرد
رسید سائل انگشتری؛ فقیر نبود
نمیسرود چنان و نمینوشت چنین
اگر که شاعر این قصّه ناگزیر نبود
شهید معرکه غسل و کفن نمیخواهد
ولی سزای تنش تکّهای حصیر نبود
📝 #محمد_بهشتی
🌐 shereheyat.ir/node/5651
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#عاشورا
#غزل
🔹حدود ساعت سه🔹
دقیقههای پر از التهاب دفتر بود
و شاعری که در اندوه خود شناور بود
به روی خاک، گلی بود از عطش سیراب
که هُرم گرم نفسهاش شعلهپرور بود
مرور کرد تمام مسیر ذهنش را
که صفحه صفحه پُر از خاطرات پرپر بود
چه چشمها که ندیدند چشمهای ترش
چه گوشها که برای شنیدنش کر بود
ز خون او همهٔ نیزهها حنا بسته
لب تمامی شمشیرهایشان تر بود
در اوج کینه کسی داشت سمت او میرفت
و دستهای پلیدش به دست خنجر بود
به روی تلّی از انبوه غصههای جهان
به جستجوی برادر، نگاه خواهر بود
که با نگاه غریبانهاش گره میخورد
و ابتدای غم از این نگاه آخر بود
زمان زمان قیامت، زمین... زمین لرزید
گمان کنم که همان روز، روز محشر بود
کسی شنیده شد از لابهلای هلهلهها
که نغمههای لب او «غریب مادر» بود
کسی به دست، سری، آن طرف به سر دستی
بس است روضهٔ لب تشنهای که...
حدود ساعت سه شاعر از نفس افتاد
دقیقههای پُر از التهاب دفتر بود
📝 #رضا_خورشیدیفرد
🌐 shereheyat.ir/node/893
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#عاشورا
#غزل
🔹عطر سیب🔹
بادها عطر خوش سیب تنش را بردند
سوختند و خبر سوختنش را بردند
نیزهها بر عطشش قهقهه سر میدادند
زخمها لالۀ باغ بدنش را بردند
دشنهها دور و بر پیکر او حلقه زدند
حلقهها نقش عقیق یمنش را بردند...
بادها سینهزنان زودتر از خواهر او
تا مدینه خبر آمدنش را بردند
یوسف آهسته بگویید، نمیرد یعقوب
گرگها یوسف گلپیرهنش را بردند
📝 #سیدرضا_جعفری
🌐 shereheyat.ir/node/4180
✅ @ShereHeyat
#امام_عصر علیهالسلام
#عاشورا
#غزل_مثنوی
🔹انتظار🔹
دوباره پیرهن از اشک و آه میپوشم
به یاد ماتم سرخت، سیاه میپوشم
دوباره همدم سوز و گداز میگردم
به سوی کعبۀ راز تو باز میگردم
خطی ز خطّ قیام تو باز میخوانم
اذان زخم تنت را نماز میخوانم
بر آن مصیبت عُظمی گریستن باید
به راه مرگ عظیم تو زیستن باید
به خون خویش نوشتی که مرگم آیین است
هنوز از خط خون تو خاک خونین است
هنوز از دل گودال میزنی فریاد
که آی اهل زمین! راه آسمان این است
از آن غروب که خورشید پشت کوه شکست
هنوز بهر دعای تو گرم آمین است
هنوز آنکه غمت را غریب میگرید
دل گرفتۀ این آسمان غمگین است
دلم گرفته ز داغت نشان اشکم را
ببین روان شده این کاروان اشکم را
بخوان که میگذرد از میان خون راهت
دوباره کرب و بلا و آن «اعوذ باللهت»
دوباره کرب و بلا، صبر در پریشانی
نبرد جبهۀ سنگ و سپاه پیشانی
دوباره سوز دلی از دو دیده میجوشد
اذان خون ز گلوی بریده میجوشد
ببین نماز غمت را نشسته میخوانم
دوباره در سفرم، دلشکسته میخوانم...
ببین که باد به یاد تو دربه در مانده
ز خشکی لب تو چشم آب تر مانده
هنوز خیمه در آن انتظار میسوزد
میان آتش عشقی که شعلهور مانده...
تو در غبار سواران روبه رو دیدی
اسیر هلهله، بغضی که پشت سر مانده
ندای جان و تنت بین دشمنان این بود
فدای دوست رگ و پوستی اگر مانده!
به زیر ضربۀ شمشیر، خُود با خود گفت:
که تیر آه یتیمان چه بیاثر مانده!
سپر ز دست تو ای دست حق! ز شرم افتاد
چو دید زخم تو را نیزه، خون جگر مانده
صدای نور تو را از قفای خون نشنید
سکوت ظلمت آن قوم کور و کر مانده
همین که بر شب صحرا نگاه ماه افتاد
همین که لرزه بر اندام قتلگاه افتاد
کویر غمزده آن جسم پاک را بوسید
و ماه خم شد و آنگاه خاک را بوسید
شنید گوش زمان نینوای نایت را
گلوی خشک زمین گفت ردّ پایت را
کسی صباح و مسا از «قتیل» میخواند
برای قافلهها «الرحیل» میخواند
کسی درفش قیامی بزرگ بر دوشش
و همنوای نوایت خروش چاووشش
کسی که گفته «بلی» با تو«لا» و «الّا» را
زند به سرخیِ دیروز رنگ فردا را...
کسی که کرب وبلا را به خون و آتش دید
کشد به آتش و خون، دین اهل دنیا را
یگانه وارث میراث نینوا آرد
به جنگ ظلم زمین، عدل آسمانها را...
📝 #مجتبی_احمدی
🌐 shereheyat.ir/node/2441
✅ @ShereHeyat
یک مرتبه بین راه پایش لرزید
مبهوت شد، از بغض صدایش لرزید
زینب به چه خیره شد که اینگونه زمین
از نالۀ وامحمدایش لرزید؟
📝 #سیدمحمدمهدی_شفیعی
✅ @ShereHeyat
#شعر_عاشورایی
#امام_حسین علیهالسلام
#غزل
🔹چشمهسار رحمت🔹
آن عاشقِ بزرگ چو پا در رکاب کرد
جز حق هرآنچه ماند به خاطر جواب کرد
چشم از جهان و هر چه در او هست و نیست بست
آن راه را که گفت خدا انتخاب کرد
چون دوست بهر دیدن او بود منتظر
او نیز عزم دیدن او با شتاب کرد
بیمی نبود در دلش از حادثات دهر
وقتی به دشمنان ز شهامت خطاب کرد
او چشمهسار رحمت فیاض دوست بود
در امتحان اگر طلب از دشمن آب کرد
مظلوم بود و صبر بزرگش بر آن بلا
بنیاد ظلم را به حقیقت خراب کرد
مقصود یکدم است که با حق برآورند
هر لحظه را که عمر نباید حساب کرد
📝 #محمدجواد_محبت
🌐 shereheyat.ir/node/3233
✅ @ShereHeyat
#شعر_عاشورایی
#امام_حسین علیهالسلام
#غزل
🔹قلّۀ ادراک🔹
آنچه در سوگ تو اى پاکتر از پاک گذشت
نتوان گفت که هر لحظه چه غمناک گذشت
چشم تاریخ در آن حادثۀ تلخ چه دید
که زمان مویهکنان از گذر خاک گذشت
سر خورشید بر آن نیزۀ خونین میگفت
که چهها بر سر آن پیکر صدچاک گذشت
جلوۀ روح خدا در افق خون تو دید
آنکه با پاى دل از قلّۀ ادراک گذشت
مرگ هرگز به حریم حَرمت راه نیافت
هر کجا دید نشانى ز تو چالاک گذشت
حرِّ آزاده، شد از چشمۀ مهرت سیراب
که به میدان عطش پاک شد و پاک گذشت
آب، شرمندۀ ایثار علمدار تو شد
رود بیتاب کنار تو عطشناک گذشت
بر تو بستند اگر آب، سوارانِ سراب
دشت، دریا شد و آب از سر افلاک گذشت...
📝 #نصرالله_مردانی
🌐 shereheyat.ir/node/3241
✅ @ShereHeyat
#شعر_عاشورایی
#امام_حسین علیهالسلام
#غزل
🔹آب بقا🔹
آن که نوشید می از جام بلا کیست؟ حسین
آن که کوشید به یاری خدا کیست؟ حسین
آن که از کعبۀ گل جانب معشوق شتافت
خیمه در کعبۀ دل کرد به پا کیست؟ حسین
آن که با سعی و صفا کرد وداع و چو خلیل
کرد آهنگ سفر سوی منا کیست؟ حسین
آن که در مدرسۀ عشق پی حفظ شرف
هله آموخت به ما درس وفا کیست؟ حسین...
آن که در سنگر آزادگی و آزادی
سر نَهَد در خطِ تسلیم و رضا کیست؟ حسین
آن که با دادن هفتاد و دو تن قربانی
درس آزادگی آموخت به ما کیست؟ حسین
آن که از خون علیاصغر ششماهه گذشت
تا شود شافع ما روز جزا کیست؟ حسین
آن که لبتشنه لب آب روان گشت شهید
در عوض داد به ما آب بقا کیست؟ حسین...
📝 #ژولیده_نیشابوری
🌐 shereheyat.ir/node/3228
✅ @ShereHeyat
#شعر_عاشورایی
#امام_حسین علیهالسلام
#غزل
🔹رهبر روز🔹
حسین، کشتهٔ دیروز و رهبر روز است
قیام اوست که پیوسته نهضتآموز است
تمام زندگی او، عقیده بود و جهاد
اگرچه مدت جنگ حسین یک روز است...
حسین و ذلّت تکریم ظالمان، هیهات!
که آفتاب عدالت از او دلافروز است
به نزد او که شهادت، به جز سعادت نیست
ردای مرگ برایش قبای زر دوز است
رهین همت والای سیّدالشهداست
هر آنکه از غم اسلام در تب و سوز است
هماره تازه بُوَد یادبود عاشورا
که روز حق و عدالت همیشه نوروز است
حرارتی که ز عشق حسین در دلهاست
برای ظالم هر عصر، خانمانسوز است...
📝 #حبیب_چایچیان
🌐 shereheyat.ir/node/880
✅ @ShereHeyat
#شعر_عاشورایی
#امام_حسین علیهالسلام
#غزل
🔹حیات ابدی🔹
ما بهر ولای تو خریدیم بلا را
یک لحظه کشیدیم به آتش یمِ «لا» را
دادیم حیات ابدی بر شرف و خون
کشتیم از اول به هوای تو هوا را
والله قسم چشم به عالم نگشوده
در آینۀ روی تو دیدیم خدا را
از تیغ ولایت سر تسلیم نگیریم
صد بار اگر خصم بگیرد سر ما را
از مروه اگر پای کشیدیم چه بهتر
در خاک سر کوی تو دیدیم صفا را
رفع عطش ماست ز جام عطش تو
بر دیده نهادیم از آن تیر بلا را
جز زخم دم تیغ تو مرهم نپذیریم
جز درد تو بر درد نخواهیم دوا را
آن روز که دانشگهِ ما عالم زر بود
عباس تو آموخت به ما درس وفا را...
📝 #غلامرضا_سازگار
🌐 shereheyat.ir/node/3256
✅ @ShereHeyat
#شعر_عاشورایی
#امام_حسین علیهالسلام
#غزل
🔹شهیدپرور🔹
اگرچه باغِ پر از لالۀ تو پرپر شد
زمین برای همیشه، شهیدپرور شد
زمین برای همیشه به قصد یاری تو
تمام پاسخ آن پرسش مکرر شد
زمین به یمن نفسهای عاشقانۀ تو
پر از طراوت دلهای دردباور شد
چه کیمیا به زمین ریخت حلق تشنۀ تو
که خاک در نفس آسمان معطر شد؟!
تو ذوالفقار شدی با دو تیغ، در دو نبرد
جهاد اکبر تو همرکاب اصغر شد
به ظهر واقعه آدم به نام تو بالید
اگر چه چشم تمام پیمبران تر شد
کنون دوباره تو و کربلا و عاشورا
سپاه اندکت اما هزار لشکر شد
📝 #مصطفی_محدثی
🌐 shereheyat.ir/node/3254
✅ @ShereHeyat
#شعر_عاشورایی
#امام_حسین علیهالسلام
#غزل
🔹سربلندان🔹
تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
اگر در آتش مهرت گداختیم چه غم
جزای سوختگان در غمت دوچندان است
به احتیاج، سراغ از غم تو میگیریم
که غم، قنوت نماز نیازمندان است
از آن زمان که گرفتی ز مردمان بیعت
جدال عهدشکنها و پایبندان است
خوشا به تربت پاک تو سجده بردن ما
تویی که نام تو در صدر سربلندان است
📝 #فاضل_نظری
🌐 shereheyat.ir/node/3078
✅ @ShereHeyat
#شعر_عاشورایی
#امام_حسین علیهالسلام
#غزل
🔹هیهات منّا الذلّه🔹
با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی...
دنیا میان خواب غفلت بود تا اینکه
از جای خود برخاستی او را تکان دادی
کاغذ شدی، خونت مُرکّب شد، نوشتی عشق
اینگونه پای اعتقادت امتحان دادی
انگشت دست نازنینت را جدا کردند
دستی که با آن کوفیان را آب و نان دادی
تو تا دم آخر سر حرف خودت ماندی
«هیهات منّا الذلّه» را آخر نشان دادی
📝 #رضا_ساریخانی
🌐 shereheyat.ir/node/3244
✅ @ShereHeyat
#شعر_عاشورایی
#امام_حسین علیهالسلام
#غزل
🔹سربلند🔹
بر نیزۀ شقاوت این فتنهزادها
گیسوی توست، سلسلهجنبان بادها...
بر نیزه میبرند سرت را كه بعد از این
سرسبز و سربلند بماند بهیادها
خورشید، با تلاوت لبهای تشنهات
خواندهست بر طلوع سرت، «اِن یكاد»ها
هر روز، دشمنان تو، بیآبروترند
تا زندهاند زینب و زینالعبادها...
تا هست بیوفایی و تا هست نقض عهد
هر كوفه لعنتیست به ابن زیادها!...
📝 #حسین_دارند
🌐 shereheyat.ir/node/4095
✅ @ShereHeyat
#شعر_عاشورایی
#امام_حسین علیهالسلام
#غزل
🔹در این صحنه کیستم؟🔹
ای در دلم محبت تو! هست و نیستم!
هستی تویی بدون تو من هیچ نیستم
اشک است و آه نام تو، آن را تمام عمر
هر صبح و شام زمزمه کردم، گریستم
آخر مگر تو هستی من نیستی حسین؟!
پس من در این زمانه به دنبال چیستم؟
حُرّم و یا که شمر در این کربلای نفس؟!
اصلاً خودت بگو که در این صحنه کیستم؟
اصلاً در این مبارزهها جای من کجاست؟
ای وای اگر که روبروی تو بایستم
آخر شهید میشوم آری به راه تو
در این مسیر اگر که شهیدانه زیستم!
📝 #حسن_زرنقی
🌐 shereheyat.ir/node/4579
✅ @ShereHeyat
#شعر_عاشورایی
#امام_حسین علیهالسلام
#غزل
🔹ما ملت امام حسینیم🔹
حتی اگر که تیغ ببارد، در بیعت امام حسینیم
ما جرأت زهیر و حبیبیم، ما غیرت امام حسینیم
در کودکی حوالۀ گریه، از روضۀ رقیه گرفتیم
پیری رسید و سینهزنان باز، در هیأت امام حسینیم..
قطرهبهقطره رود زلالیم، با عشق در مسیر کمالیم
حبّ الحسین یجمعنا، چون: جمعیّت امام حسینیم..
هیهات از حقارت و ذلت، هیهات از پذیرش منّت
للهِ حمد اگر که عزیزیم، از عزت امام حسینیم
ما از تبار یاس سپیدیم، حرّیم و زندهزنده شهیدیم
از لشکر یزید بریدیم، در بیعت امام حسینیم
ای شمرهای عصر تمدن! آلزیادهای تفرعُن!
در شامِ بغض و کینه بمیرید: «ما ملت امام حسینیم»
📝 #محمد_مرادی
🌐 shereheyat.ir/node/5654
✅ @ShereHeyat
💠 توجه به پیوندهای تاریخی و اعتقادی
میآید از سمتِ غربت، اسبی که تنهای تنهاست
تصویرِ مردی که رفتهست، در چشمهایش هویداست
یالش که همزاد موج است، دارد فراز و فرودی
امّا فرازی که بشکوه، امّا فرودی که زیباست
در عمق یادش نهفتهست، خشمی که پایان ندارد
در زیر خاکستر او، گلهای آتش شکوفاست
در جانِ او ریشه کردهست، عشقی که زخمیترین است
زخمی که از جنس گودال، امّا به ژرفای دریاست
داغی که از جنس لالهست، در چشم اشکش شکفتهست
یا سرکشیهای آتش، در آب و آیینه پیداست
هم زین او واژگون است، هم یال او غرق خون است
جایی که باید بیفتد از پایْ زینب، همین جاست
دارد زبان نگاهش با خود سلام و پیامی
گویی سلامش به زینب، امّا پیامش به دنیاست:
از پا سوار من افتاد، تا آنکه مردی بتازد
در صحنههایی که امروز، در عرصههایی که فرداست
این اسب بیصاحب انگار، در انتظار سواریست
تا کاروان را براند، در امتدادی که پیداست
📝 #محمدعلی_مجاهدی
🔹مدحپرداز و مرثیهسرای آلالله(علیهمالسلام) همزمان با نگریستن از نزدیک به واقعه و با قلم جزئینگارانه، نباید نگریستن از دور و با دید کلینگرانه را فراموش کند. اگر شاعر یک صحنهی خاص از عاشورا مثل بازگشت اسب بیسوار به خیمهها را به تصویر میکشد، وقتی این تابلو باشکوهتر و ژرفتر میشود که توجه او به نمای کلی کربلا و عاشورا هم باشد و بتواند نهضت حسینی و آرمانها و اهداف و نتایج آن را نیز در این نگاه، همزمان از دور و از نزدیک در برابر دیدگان مخاطب خود به نمایش بگذارد.
🔸در این غزل، استاد مجاهدی با اینکه برگشتن ذوالجناح از سمت گودال را به تصویر کشیده، اما در این تابلو از تصویر شکوهمند کربلا و عاشورا غافل نبوده و فرصت را برای رساندن پیام نهضت حسینی از دست نداده است. اوج زیبایی این تابلو در پیوند دو تفکر بزرگ شیعی، یعنی تفکر عزتمدارانهی شهادت و عاشورایی بودن با تفکر امید و انتظار است. پیوندی که در اکثر سرودههای ایشان مورد توجه و اهتمام است.
✍🏻 #حسن_بیاتانی
📗 #چهل_شعر_چهل_نکته
🌐 shereheyat.ir
✅ @ShereHeyat
خزان پژمرد باغ آرزو را
«گلی گم کردهام میجویم او را»
چه میشد بار دیگر هم ببوسم
به جای مادرم زیر گلو را
📝 #عباس_شاهزیدی
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#شام_غریبان
#غزل
🔹چشم انتظار🔹
شن بود و باد، قافله بود و غبار بود
آن سوی دشت، حادثه، چشم انتظار بود
فرصت نداشت جامۀ نیلی به تن کند
خورشید، سر برهنه، لب کوهسار بود
گویی به پیشواز نزول فرشتهها
صحرا پر از ستارۀ دنبالهدار بود
میسوخت در کویر، عطشناک و روزهدار
نخلی که از رسول خدا، یادگار بود
نخلی که از میان هزاران هزار فصل
شیواترین مقدمۀ نوبهار بود
شن بود و باد، نخلِ شقایق تبار عشق
تندیسِ واژگون شدهای در غبار بود
میآمد از غبار، غمآلود و شرمسار
آشفتهیال و شیههزن و بیقرار بود
بیرون دوید دختر زهرا ز خیمهها
برگشته بود اسب، ولی بیسوار بود!
📝 #سعید_بیابانکی
🌐 shereheyat.ir/node/2587
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#شام_غریبان
#غزل
🔹در اوج بیکسیها🔹
زمینِ تشنه و تنپوش تیر و تنها تو
هزار قافله در اوج بیکسیها تو
پرنده، سنگ، درختان، به سینه میکوبند
دوباره دستهای از کوچه رد شد اما تو ...
غروب شام غریبان و کوچه تاریک است
خدا بهخیر کند مرد! صبح فردا تو،
چگونه میگذری از گناه این مردم،
گناه مردم بیرحم کوفه آیا تو؟...
صدای شیونی از زینبیه میآید
به داغ بیکسی انداختی جهان را تو
تویی که زمزمهات کوه را پراکندهست
کنار آمدهای با تمام غمها، تو!
چه راحت از همۀ قوم و خویش دل کندی
چه دیده بودی آن لحظههای زیبا تو؟
زنی شکستهدل و ردّ سرخی از خورشید
که تکیه داده به دیوار تکیهها با تو
در انتظار سواری که میرسد از راه
میان دستۀ زنجیرزن تویی... ها! تو!
📝 #مریم_سقلاطونی
🌐 shereheyat.ir/node/2432
✅ @ShereHeyat
#شعر_عاشورایی
#شام_غریبان
#غزل
🔹قافلهسالار🔹
از عشق بپرسید، که با یار چه کردند؟
با آن قد و بالای سپیدار، چه کردند...
از چاه بپرسید، همان چاه مقدس!
با ماه، همان ماه شب تار چه کردند؟
اصلاً بگذارید خود آب بگوید
با چشم و دل و دست علمدار چه کردند؟
اصلا بگذارید، که خورشید بگوید
خورشید! بگو با سرِ سردار چه کردند؟
نیزار گواه است که با خوبترینها
این قوم خطا رفتۀ تاتار چه کردند؟
بیعتشکنان، نقشه کشیدند و دوباره
با ذریۀ حیدر کرار چه کردند؟
ای قامتِ افراشته در سجدۀ بسیار
لبهای عطش با تب بسیار چه کردند؟
نیلوفر پژمردۀ شبهای خرابه!
با بغض تو ای ابر سبکبار چه کردند؟
در ماتم شمع و گل و پروانه و بلبل
ای اشک به یاد آر، به یاد آر چه کردند
در طاقت من نیست که دیگر بنویسم
با قافله و قافلهسالار چه کردند
📝 #سارا_جلوداریان
🌐 shereheyat.ir/node/4194
✅ @ShereHeyat