eitaa logo
شعر هیأت | نوحه و سرود
4.5هزار دنبال‌کننده
10 عکس
3 ویدیو
3 فایل
🚩 دسترسی سریع به مجموعه نوحه‌ها و سرودهای تولید شده در پایگاه «شعر هیأت» 🌐 shereheyat.ir/poetry/nohe
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه‌السلام 🔹مرد شهادت🔹 آمد از خیمه گویا حسن بود این دلاور سراپا حسن بود بر لب تشنه‌اش یا حسن بود چه شتابان است او چه سبک‌بار است بی‌زره بودن شیوۀ کرار است در چشمانش شوق پرواز است بند نعلینش حتی باز است «مجتبای کربلا، قاسم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آمده مثل بابا ببخشد عمر خود را به مولا ببخشد خون خود را به صحرا ببخشد کشتۀ سنگ آن آینه‌قامت شد نوجوان بود و مرد شهادت شد از خون رنگین شد گیسوی او کربلا پر شد از بوی او «مجتبای کربلا، قاسم» شاعر: 🌐 shereheyat.ir/node/5106@ShereHeyat_Nohe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه‌السلام 🔹اجازه می‌دی عمو؟🔹 اجازه می‌دی عمو؟ دست رد نزن بر این دل تنگم اگه بذاری برم پیش چشمات مثه بابا می‌جنگم عموجونم، عمریه در انتظار همین روزم عموجونم، چشم خیسمو به مهر تو می‌دوزم مثه شمع از، غمای تو می‌سوزم اگه که دست شما هستم امانت دارم از بابام حسن برگ ضمانت می‌باره از تو نگام شوق شهادت «حسین جانم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تحمل غم تو تو جوونی قامتم رو خم کرده غم تو عمق نگات عمو خیلی طاقتم رو کم کرده یه کاری کن، بمونم دلم اسیر خزون می‌شه عموجونم، برم از غمم چشای تو خون می‌شه دل عمه، برام نگرون می‌شه می‌رم آب از چشمۀ کوثر بنوشم می‌رم آب از دستای حیدر بنوشم می‌رم آب از دست پیغمبر بنوشم «حسین جانم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داری میای سوی من بعیده عمری باشه برا دیدار نفس بالا نمیاد نعل اسب کار خودش رو کرد انگار بیا این‌جا، توی میدون ببین این همه بارونو بیا بردار، از رو سینه‌م سنگا و نیزه‌هاشونو بیا تا وا کنم، چشم پر خونو تو چشات غربت مرتضی رو دیدم غصه‌مو نخور به آرزوم رسیدم پیش پات صدای بابامو شنیدم «حسین جانم» شاعر: 🌐 shereheyat.ir/node/5128@ShereHeyat_Nohe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه‌السلام 🔹شعر ایثار🔹 زبانزد شده، چنان عزم تو که چشم همه‌ست، سوی رزم تو «چه قد کشیده درون تو شوق رزم ای ماه که هست قامت جوشن برای تو کوتاه» بی‌تاب پر زدن، بی‌تاب رفتنی حتی پیدا نشد، هم‌قدت جوشنی «قاسم بن الحسن» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عزیز حسن، امید حسین جوان حسن، شهید حسین «کسی شبیه تو دست از جوانی‌اش نکشید به پای شوق تو پای رکاب هم نرسید» شعر ایثار توست، زیباتر از غزل وصف تو تا ابد، شد احلی من عسل «قاسم بن الحسن» شاعر و نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/5604@ShereHeyat_Nohe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه‌السلام علیه‌السلام 🔹آبروی بابا🔹 زبان‌حال حضرت قاسم و حضرت عبدالله(علیهماالسلام) در شب عاشورا خوش به حال تو، که سری داری تو سرا به منم بگو، چی می‌گفتن بزرگ‌ترا چی شده داداش، این‌قدر خوشحالی چرا؟ مگه عمو چی گفت؟ چرا همهمه برپا شد؟ مگه عمو چی گفت؟ که چشای تو دریا شد مگه عمو چی گفت؟ که سر از پا نمی‌شناسی مگه عمو چی گفت؟ تو چی گفتی که غوغا شد؟ بیشتر از تو، تنگه دلم برا بابام بیشتر از اون، دوری ازت سخته برام گفته باشم، هر جا بری منم میام ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چطوری بگم، میون خیمه غوغا بود صحبت عمو، از شهیدای فردا بود اسم اصغرم، توی اسم شهیدا بود من که می‌گم تو هم، پر و بال سفر وا کن به عمو دل بده، بیا و دلو دریا کن اگه یه وقت عمو، تک و تنها شد عبدالله هر جوری که شده، راه رفتنو پیدا کن فردا باید، آبروی بابا بشیم فردا باید، هر دوتامون فدا بشیم فردا باید، شهید کربلا بشیم شاعر و نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/5583@ShereHeyat_Nohe
🏴 لیست نوحه‌های شهادت علیه‌السلام 🏷 ▪️داغ یتیم 🌐 shereheyat.ir/node/4718eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/249 ▪️چگونه بمانم؟ 🌐 shereheyat.ir/node/4729eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/250 🏷 ▪️ماه مجتبی 🌐 shereheyat.ir/node/4773eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/251 ▪️ما ملت شهادتیم 🌐 shereheyat.ir/node/5090eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/514 ▪️آبروی بابا 🌐 shereheyat.ir/node/5583eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/756 🏷 ▪️مجتبای کربلا 🌐 shereheyat.ir/node/4754eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/252 ▪️مرد شهادت 🌐 shereheyat.ir/node/5106eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/515 ▪️شعر ایثار 🌐 shereheyat.ir/node/5604eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/755 🏷 ▪️هم پدر هم عمو 🌐 shereheyat.ir/node/4741eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/253 ▪️اجازه می‌دی عمو؟ 🌐 shereheyat.ir/node/5128eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/516
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه‌السلام 🔹قاسم بن الحسن🔹 کیه داره میاد به میدون کی اینجوری می‌شه رجزخون مگه حسن به میدون زده مگه حسن بازم اومده که دشمنا شدن هراسون کیه میاد آخه یک تنه، به قلب این لشکر می‌زنه چه هیبتی عجب قامتی، حسن که نه ابن الحسنه کربلا پر شد از صدای حسن از طنین حماسه‌های حسن می‌گه می‌خوام بشم فدای حسین می‌گه من اومدم به جای حسن «قاسم بن الحسن، یابن المرتضی» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داره میاد به جنگ لشکر همه می‌گن الله اکبر «عمو حسین» همه دنیاشه «عمو حسین» روی لبهاشه داره می‌جنگه مثل حیدر رشادتش ضرب المثله، یه نوجوون که مثل یله می‌پرسن از شهادت ازش، می‌گه که احلی من عسله کوه وقار و عزم و غیرت شده مثه یه دریا بی‌نهایت شده آرزوشه بشه فدای عمو همۀ آرزوش شهادت شده «قاسم بن الحسن، یابن المجتبی» 🌐 shereheyat.ir/node/5916@ShereHeyat_Nohe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه‌السلام | 🔹احلی من العسل🔹 تو زنده کردی، یاد جمل را دادی شهادت خیرالعمل را فرموده‌ای، در یک کلام احلی من العسل یعنی همراهی با امام از همان روز ولادت، عاشق خورشیدی حُسن روی پدرت را، در عمو می‌دیدی «باَبی انت و اُمّی، یا عزیز الزهرا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با ضربه‌هایت، در بین میدان گوید اباالفضل: جانم حسن جان جوشن ز نور، پوشیده‌ای همچون حسن تو هم به حسین نورِ دیده‌ای هر کسی جنگ علی را، نمی‌آید یادش بنگرد بر خاک ذلت، اَزرق و اولادش «باَبی انت و اُمّی، یا عزیز الزهرا» شاعر: 🌐 shereheyat.ir/node/5925@ShereHeyat_Nohe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه‌السلام 🔹اجر کریم🔹 دیدن که داره میاد یه نوجوون، با همه توون داره مثه یه شیر، میاد به جنگشون تا دیدن که افتاد به خاک و خون اَزرق و بچه‌هاش تا دیدن نمی‌شن حریف قاسم و رشادتاش گفتن همه باید، دوره‌ش کنن ای وای شده غریب، ماه حسن ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با کینۀ مجتبی می‌زدنش، آه می‌زدنش ای وای چیزی نموند،‌ دیگه از بدنش یه لشکر حرامی همه با نیزه حمله‌ور شدن برای تلافی جا مونده‌های جمل اومدن ای وای شده ادا، اجر کریم شد نعل مرکبا، سهم یتیم شاعر: 🌐 shereheyat.ir/node/6047@ShereHeyat_Nohe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه‌السلام 🔹مجتبای کربلا🔹 با چشمای گریون اومد ماه تمام مجتبی تو خیمه‌های کربلا تا نامه رو باز کرد پیچید عطر امام مجتبی تو خیمه‌های کربلا شبیه پیراهن یوسف تو خیمه دست به دست می‌گرده عطر و بوی نامۀ بابا باز دلشو هوایی کرده پرواز می‌کنه می‌ره به سمت پدرش گل بریزید روی سرش جلو چشای مادرش «ابن‌الحسن، ای مجتبای کربلا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با اشتیاق پرواز کرد و اومد به سمت معرکه طوفان شد از اومدنش معلوم نشد مولا، داره ذوق می‌کنه از رزم کی از قاسمش یا حسنش صلابتی که داره امروز هم از عمو هم از باباشه زره به تن نداره اما دعای مادرش باهاشه پرواز می‌کنه عاشقونه سمت خدا برا عمو می‌شه فدا می‌ره تا آغوش بابا «ابن الحسن، ای مجتبای کربلا» شاعر و نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/6070@ShereHeyat_Nohe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه‌السلام 🔹مشتاق میدان🔹 باید پرستویی رها شد تا عازم کوی خدا شد ای آسمان آبی عشق در صبح زیبایت، باید فدا شد ای لبخند تو زیبا معنای خوبی‌ها دادم به تو جان را «آه ای عمو جانم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آورده‌ام جان را برایت تا بوسه‌ای باشم به پایت زیباترین لبخند هستی سرزنده‌ هستم من، با خنده‌هایت من مشتاق میدانم نذرت شود جانم پای تو می‌مانم «آه ای عمو جانم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شیرین‌تر از جانم، شهادت زیباترین راه سعادت این مرگ آغاز قشنگی‌ست معنای او باشد، عین ولادت من ابن الحسن هستم در دست حق دستم دل به خدا بستم «آه ای عمو جانم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در دشت خون روییده‌ام من چون ماه شب تابیده‌ام من رفتم خداحافظ عموجان بابا حسن جانم را دیده‌ام من من نجوا کنان رفتم از این جهان رفتم تا آسمان رفتم «آه ای عمو جانم» شاعر: 🌐 shereheyat.ir/node/6088@ShereHeyat_Nohe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه‌السلام 🔹برات شهادت🔹 نداره دلش صبر و طاقت رفتن از صبح رفیقاش به نوبت می‌گه کی می‌شه نوبت من از عمو داره می‌گیره رخصت سراپا پر از شوق و شور و التماسه می‌خواد هر جوری هست بگیره برات شهادت آروم نداره، چشم‌انتظاره تا که عمو رخصت بده شوق وصالِ بابا رو داره آمادۀ رفتن شده دل‌بی‌قراره «عزیز حسن، یابن زهرا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بدون زره رفت به میدون شد دل اهل خیمه پریشون بدون زره رفت به میدون دشمن از دیدنش شد هراسون بدون زره رفت به میدون، با دل و جون «وَ اِن تَنکُرُونی اَنا بنُ الحسن»... شد رجزخون ماه تمامه، جان امامه به قلب لشکر می‌زنه لشکر به‌هم ریخت، وقتی که دیدن اومد به میدون یک‌تنه جان امامه «عزیز حسین، یابن زهرا» شاعر: 🌐 shereheyat.ir/node/6099@ShereHeyat_Nohe