eitaa logo
شعر هیأت | کودک و نوجوان
824 دنبال‌کننده
71 عکس
13 ویدیو
2 فایل
🔹شعر کودک و نوجوان، به ویژه در فضای آیینی و مذهبی؛ با وجود جامعه قابل توجهی از مخاطب، مورد کم‌توجهی و بی‌مهری بوده است و شاهد انتشار اشعار سست و نادرست هستیم. 🔹در این کانال سعی داریم، با استفاده از منابع معتبر، اشعاری تاثیرگذار، استوار و سالم ارائه شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹گل انقلاب🔹 ..وطن بود سرشار از انقلاب که تا باز گردی تو ای آفتاب لب ما پُر از شور آوازها در آن سوی ما فوج سربازها در آن سو پُر از آتش و تیر بود در این سو ولی مُشت و تکبیر بود در آن سو همه تانک‌ها صف به صف پَر کفتران را گرفته هدف در این سو ولی مُشت‌ها روبه‌راه که تا بشکند شیشۀ عُمر شاه خبر ناگهان پخش شد: شاه رفت غمی از دلم -سخت و جانکاه- رفت.. وطن پُر شد از شعر و نور و گلاب شکوفا شد آخر گُل انقلاب.. تو می‌آمدی غرق در آفتاب زلال و نجیب و رها مثل آب زمین و زمان غرق در انتظار به راهت نگاه همه بی‌قرار پس از سال‌ها آمدی از سفر صمیمی، رها، شادمان، خوش‌خبر سرانجام پیغام بهمن رسید زِ هر باغ بوی شکفتن رسید تو را دیدم و آسمانی شدم و همسایه با مهربانی شدم خدا می‌وزید از نفس‌های تو گل و نور و شبنم سراپای تو.. رسیدی دوباره معطّر شدیم پُر از بوی الله‌اکبر شدیم لبت خنده‌ای را به ما هدیه کرد و ما غرق در نور و باور شدیم به ما بال و پر دادی و ناگهان پریدیم مثل کبوتر شدیم تو گفتی که ما سبز خواهیم شد اگر مثل آلاله پرپر شدیم.. پس از آن تو بودی و ما و خدا غم و غصه از سینۀ ما جدا تو بودی و پروانه‌های امید کنار تو هر روز ما مثل عید.. 📝 📗 @ShereHeyat_Nojavan
علیه‌السلام 🔹امام خوبی‌ها🔹 از صدای عبور زندانبان سایه‌های بلند لرزیدند درِ تاریک بسته شد با خشم سنگ‌های سیاه ترسیدند باز شمعی غریب، تنها ماند در دل ظلمت سکوتی سرد باز عطر نیایشی پیچید باز نیلوفر دعا گل کرد یک فرشته دو بال سبزش را زیر پای امام خود گسترد اشک او را فرشته‌ای دیگر سُبحهٔ ذکرهای پاکش کرد از دریچه دو چشم خشماگین آفتاب صبور را می‌دید در حصار سیاهی و زنجیر رویش باغ نور را می‌دید یک صدای غریب در جانش روز و شب مثل درد می‌پیچید بر خود از سوز بادهای شک چون درختان زرد می‌پیچید «رسم رفتار با امام این نیست با امام، این امام خوبی‌ها آسمان بلند مهر و عشق جادهٔ ناتمام خوبی‌ها» ناگهان دست‌های زندانبان از نگاه امام لرزیدند در دلش نور توبه جاری شد چشم‌هایش به گریه خندیدند 📝 @ShereHeyat_Nojavan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹مسلمان توام🔹 شب رفت و وقت طلوع شد همه چی از امروز شروع شد پیچیده باز عطر گل مبعوث شد ختم رُسُل من که مسلمان توام یا رسول الله بر عهد و پیمان توام یا رسول الله «لبیکَ یا احمد یا حبیبی یا محمد» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دین راه رشد و صعوده‌ شعریه که خالق‌ سروده‌ دوره از هر بد سرشت‌ همراه ماست تا بهشت ذکر مدامم‌: یا محمد یا محمد حُسنِ ختامم‌: یا محمد یا محمد «لبیکَ یا احمد یا حبیبی یا محمد» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دین ما دین حیاته واسه دنیا راه نجاته اسلام کوهه، پشت ماست دنیا توی مشت ماست مبعث شروع یه مسیر غرق نوره مبعث یه مژده واسۀ صبح ظهوره «لبیکَ یا احمد یا حبیبی یا محمد» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عید تمام جهانه‌ شوق و شادیمون بی‌کرانه اسلام دین وحدته‌ دین عشق و عزته من عاشق راه ختم المرسلینم راه آخر سوی خوشبختیه‌ دینم‌ «لبیکَ یا احمد یا حبیبی یا محمد» 📝 @ShereHeyat_Nojavan
🔹بهار در زمستان🔹 چه سال‌های سختی که یک به یک گذشتند بدون مهر و شادی بدون عشق و لبخند تو آمدی به ایران شکوفه خنده سر داد بهار دوستی را به غنچه‌ها خبر داد به روی شانه‌هایت پرنده‌ها نشستند سرود و شعر خواندند سکوت را شکستند به یک اشاره آن روز روان شد از دل خاک هزار رود زیبا هزار چشمۀ پاک دوباره ماهِ شادی دوباره بهمن آمد بهار در زمستان به باغ میهن آمد تو آمدی وطن شد پر از گل و اقاقی تو پر زدی و نامت همیشه ماند باقی 📝 @ShereHeyat_Nojavan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹سه تا میلاد...🔹 سه تا میلاد، سه تا مولود که از همه عالم بهترن حسین، سجاد، ابوفاضل دسته گل باغ حیدرن شادی ما شادی آل‌اللهِ راه خوشبختی با اون‌ها کوتاهه‌ نگاهشون برای ما سر پناهه‌ ماه شعبانه، غصه پیدا نیست خبری از غم، این طرف‌ها نیست بی ولایت که دنیا زیبا نیست «چشم تو روشن، حضرت زهرا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چراغونی شده عالم امام حسین عاشقا اومد شده تضمین بقای دین آی عاشقا خون خدا اومد‌ من به سالار شهیدان قول می‌دم جز محبتش نرم سمت راهی‌ هر راهی جز حسین می‌شه تباهی عوضش دوری از بلا می‌خوام عوضش دوستی با شما می‌خوام عیده و عیدی کربلا می‌خوام «چشم تو روشن، حضرت زهرا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اباالفضل‌ِ علمداره‌ الگوی من توی زندگی تو دینداری، توی ایثار توی عبادت تو بندگی‌ من به عباس علمدار قول می‌دم که مطیع پدر و مادر باشم یه بندۀ خوب برای خدا شم عوضش حالِ باصفا می‌خوام دوستای خوب و باوفا می‌خوام عیده و عیدی کربلا می‌خوام «چشم تو روشن، یا علی مولا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صحیفه باز تو دستامه‌ مثل یه فانوسه‌ تویِ شب دلم نورِ خدا می‌خواد برنمی‌دارم دست از طلب من به سیدالساجدین‌ قول می‌دم تا زمانی که باشم، تا می‌تونم نمازمو‌ اول وقت بخونم‌ عوضش قلبِ باخدا می‌خوام دلِ با قرآن آشنا می‌خوام عیده و عیدی کربلا می‌خوام «چشم تو روشن، ابی‌عبدالله» 📝 @ShereHeyat_Nojavan
علیه‌السلام 🔹عطر نسیم🔹 عطر تنشان عطر نسیم است انگار بوی خوش قرآن کریم است انگار سیمای علی‌اکبر و پیغمبر سیبی‌ست که از وسط دو نیم است انگار 📝 @ShereHeyat_Nojavan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه‌السلام 🔹یوسفِ زهرا🔹 اسم زیباتو تا شنیدم لبخندی اومد روی لب‌هام به سمت آسمون گرفتم منم دستامو مثل بابام دعا کردم بیایی تا دنیا زیبا بشه دعا کردم بیایی تا گره‌ها وابشه چه امیدی دارم به لحظۀ حضور تو چه امیدی دارم به روزای ظهور تو «بیا بیا گل نرگس بیا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مادر بزرگم می‌گه خورشید میاد بیرون از پشت ابرا گل‌ها با هم دیگه می‌خونن: «خوش اومدی یوسفِ زهرا» دعا کردم بیاد، منم کنارش باشم دعا کردم بیاد، همیشه یارش باشم چه صفایی داره امید ما همه بیاد چه صفایی داره مهدی فاطمه بیاد «بیا بیا گل نرگس بیا» 📝 @ShereHeyat_Nojavan
علیه‌السلام 🔹معنی بهار🔹 می‌توان هزار شعر از قشنگی تو گفت معنی بهار را از زبان گل شنفت یاس‌ها... بنفشه‌ها با تو آشناترند آه، در دعای‌شان از تو نام می‌برند ای قشنگی بهار مثل عطر نرگسی لحظهٔ شکفتن است لحظه‌ای که می‌رسی انتظار می‌کشند غنچه‌های نازنین پس بیا که گل کنند گوشه گوشهٔ زمین 📝 @ShereHeyat_Nojavan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه‌السلام 🔹منجیِ دنیا🔹 اگه خدا مدد کنه می‌بینم تعبیر رؤیامو یعنی میون جمعیت می‌بینم خندۀ آقامو می‌گم به مردم دنیا خبر رسیده خورشیدمون از سفر رسیده بیایید بیایید شب غربت به سر رسیده سحر رسیده، سحر رسیده یک قدم مونده، استقامت کن فصل هم‌عهدی می‌رسه از راه یک سحر مونده، تا طلوع صبح آقامون مهدی، می‌رسه از راه «اباصالح بیا اباصالح» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باید منم آمادۀ روزایِ یاریِ آقا شم باید منم کاری کنم که حتماً تو لشکرش باشم می‌گم به آقای خوبم بیا که داری هزار تا قاسم برای یاری بیا که عدل علی رو بازم بیاری بیا که داری چه ذوالفقاری همه آماده، منتظر هستیم که بیای از راه یوسف زهرا یمن و غزّه، چشم به راه تو که تویی تنها، مُنجیِ دنیا «اباصالح بیا اباصالح» 📝 @ShereHeyat_Nojavan
علیه‌السلام 🔹شهر ظهور🔹 آسمان می‌تپد برای زمین به نظر پر ستاره می‌آید خبری می‌رسد به گوش زمان که محمد دوباره می‌آید.. بر لبش جاری است حرف جدید آخرین گفتهٔ خدا: قرآن آخرین حرف آسمان به زمین آخرین فرصت خدا به زمان همه‌جا می‌شود پر از گل‌ها گل نرگس، گل همیشه بهار عطر یاس و محمدی دارد پس از این با خودش همیشه بهار خودش از نو مدینه می‎‌سازد این مدینه همه مسلمان‌اند کوچه‌ها کوچهٔ بنی‌هاشم اهل‌بیتش هزار سلمان‌اند همه‌جا مثل جمکران زیباست همه‌جا مثل مسجد سهله‌ست کوچه‌ها خالی از ابولهب و زندگی خالی از ابوجهل است روزها روشن است چون حرفش هیچ‌کس یاد شب نمی‌افتد از لب کوچه خنده می‌ریزد خنده از روی لب نمی‌افتد او علی یا حسن... نمی‌دانم او حسین است یا که سجاد است باقر و صادق است شاید او نام‌هایی که مثل فریاد است حضرت کاظم است شاید او بی‌شباهت به حضرت او نیست او که مفهوم آشنای رضاست چون جواد است یا که چون هادی‌ست حسن عسکری‌ست شاید او هر چه را دارد از پدر دارد یادگار تمام زیبایی تاجی از گل به روی سر دارد این محمد که می‌رسد از راه زندگی را دوباره می‌سازد همه‌جا رنگ عشق می‌گیرد کینه و غصه رنگ می‌بازد دست در دست‌های خضر و مسیح همه را می‌برد به شهر ظهور می‌شود جمع عاشقانش جمع همه را می‌برد مدینهٔ نور 📝 @ShereHeyat_Nojavan
علیه‌السلام 🔹عطر نرگس🔹 بال در بال پرستو‌‌های خوب می‌رسد آخر، سوار سبز‌پوش جامه‌ای از عطر نرگس‌ها به تن شالی از پروانه‌ها بر روی دوش پیش پای او، به رسم پیشواز ابر با رنگین‌کمان پل می‌زند باغبان هم، باغبان نوبهار بر سر هر شاخه‌ای گل می‌زند تا می‌آید پرده‌ها، از خانه‌ها باز توی کوچه‌ها سر می‌کشند مرغ‌های خسته و پربسته هم از میان پرده‌ها پر می‌کشند در فضای باغ‌ها پر می‌شود باز هم فوارهٔ گنجشک‌ها هر کجا سرگرم صحبت می‌شوند شاخه‌‌ها، دربارهٔ گنجشک‌ها باز می‌پیچد میان خانه‌ها بوی اسفند و گلاب و بوی عود می‌رسد فصل بهاری جاودان فصلی از عطر و گل و شعر و سرود 📝 @ShereHeyat_Nojavan
🔹ماه خدا🔹 آمده ماه خدا ماه خوب رمضان چه صفایی دارد خانهٔ کوچکمان من و ماه و مادر تا سحر بیداریم در بهار قرآن میهمانی داریم همه جا پیچیده بوی یاس و یاسین یک فرشته با ما می‌فرستد آمین دست‌هایم افطار بوی گل می‌گیرند کینه‌ها، زشتی‌ها در دلم می‌میرند کاش می‌شد هر شب میهمانی باشد مثل این ماه دلم آسمانی باشد 📝 @ShereHeyat_Nojavan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹روزه اولی‌ها🔹 این اولین ساله که دعوتم توی یه مهمونی بی‌نظیر‌ روزه یه کم سخته برام هنوز اما خودت دست منو بگیر‌ دارم کبوتر می‌شم و انگار حس می‌کنم که وقت پروازه دل می‌زنم به دریا بسم‌الله انگار آغوش خدا بازه نیت می‌کنم، قُربَةً اِلی الله‌ روزه می‌گیرم‌، خوشحالم تو این راه هستم درس عاشقی، می‌گیرم تو این ماه عهد عاشقی، با بقیة الله بستم «یا رَبَّنا، یا رَبَّنا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حس می‌کنم خیلی بزرگ شدم دارم به چشم تو میام خدا‌ اگه بخوای اَجری بهم بدی ظهور آقامو می‌خوام خدا تازه شروع راهمه امسال‌ تازه می‌فهمم بعضی حرفا رو لب‌تشنه می‌شد یا حسین‌ می‌گفت حالا می‌فهمم حال بابا رو نیت می‌کنم، قُربَةً اِلی الله‌ روزه می‌گیرم‌، خوشحالم تو این راه هستم درس عاشقی، می‌گیرم تو این ماه عهد عاشقی، با بقیة الله بستم «یا رَبَّنا، یا رَبَّنا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ من قطره‌ام اما دلم می‌خواد با لطف مولا بی‌کران بشم تکلیف من اینه که بعد از این سرباز صاحب‌الزمان بشم هر جا که روزه واسه من سخت شد یاری می‌گیرم از خود آقا می‌خوام که فرمانده‌م بشه مهدی جز این نمی‌خوام چیزی از دنیا نیت می‌کنم، قُربَةً اِلی الله‌ روزه می‌گیرم‌، خوشحالم تو این راه هستم درس عاشقی، می‌گیرم تو این ماه عهد عاشقی، با بقیة الله بستم «یا رَبَّنا، یا رَبَّنا» 📝 @ShereHeyat_Nojavan
🔹برگ درختان سبز🔹 سعدی شیرین سخن گفت به فصل بهار: «برگ درختان سبز با خط رخشانِ سبز هر ورقش دفتری‌ست معرفت کردگار» «معرفت کردگار» دیدن این عالم است زندۀ بیدار باش چشم خریدار باش خوب، جهان را ببین هرچه ببینی کم است بر ورق سبز برگ خط خدا را بخوان زمزمۀ آفتاب نغمۀ شیرین آب نثرِ دل‌انگیز خاک شعر هوا را بخوان «برگ درختان سبز در نظر هوشیار» آینۀ رازهاست جلوۀ روی خداست «هر ورقش، دفتری‌ست معرفت کردگار» 📝 @ShereHeyat_Nojavan
🌸 باغ قرآن 🌸 من آرزو دارم که روزی مثل پدر قرآن بخوانم در گوشه‌ای بنشینم آرام از قصه‌های آن بخوانم من خوب می‌دانم که قرآن از هدیه‌های آسمان است هر حرف زیبایی که دارد حرف خدای مهربان است قرآن برایم مثل باغی‌ست باغی پر از گل‌های خوشبو باید همیشه دوست باشم مانند یک پروانه با او 📝 @ShereHeyat_Nojavan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه‌السلام 🔹ماه مدینه🔹 دور گهوارۀ آقامون چقدر شلوغه روی ماهش توی آسمون چه پر فروغه خورشید، مهتاب، بارون، همه اومدن لب‌ها، خندون، دل شاد، که بگن حسن خوش اومدی خوش اومدی دنیا رو زیبا کردی توی زمین و آسمون دوباره غوغا کردی «ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند» گل خنده رو روی لب‌های همه می‌کارند «جانم حسن ای جانم حسن» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از همه دل می‌بره با خنده‌هاش دوباره گل شادی از توی آسمونا می‌باره مولا امشب عیدی می‌ده به همه مژده مژده، شاده دل فاطمه روی لب فرشته‌هاست آیه به آیه کوثر برای تهنیت میان به محضر پیغمبر در خونۀ کریم اومدیم و می‌دونیم همه‌هستی‌مونو به امام حسن مدیونیم «جانم حسن ای جانم حسن» 📝 @ShereHeyat_Nojavan
علیه‌السلام 🔹روح لطیف باران🔹 ای آیه آیه رحمت، روح لطیف باران چشمت چراغ خورشید، روی تو ماه تابان دنیا به خود ندیده‌ست، مثل تو رادمردی هم‌صحبت فقیران، هم‌سفرۀ غلامان هر عابر ایستاده، محو تلاوت تو از خانه‌ات می‌آید، وقتی صدای قرآن ای سروِ راست‌قامت، در عرش جانمازت شد حال تو دگرگون، شد زانوی تو لرزان صلح تو شد خلاصه، در غربت و حماسه از جنگ کی گریزد تیغ همیشه بران؟ هر کس که در جمل شد با خشم تو مقابل یا از تو شد گریزان، یا ماند و شد پشیمان درد تو جهل مردم، زخم تو بی وفایی زخمت نداشت مرهم، دردت نداشت درمان 📝 @ShereHeyat_Nojavan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه‌السلام 🔹مردِ تنها🔹 بر دوشت ای مرد تنها، کیسه‌های نان و خرما لبخندی بر صورت داری، تا یتیمی گفته بابا کوچه کوچه می‌آید صدایت حسّ غربت دارد گریه‌هایت پا می‌گذارم بر جای پایت مولای من «یا حیدر یا حیدر مولا علی» ــــــــــــــــــــــــــــــــــ دیگر امشب ندارد خواب، چشم تو یا ابوتراب ابتدایِ راهت کعبه، انتهایِ راهت محراب آسمان کوفه تار و محزون آمدی از مسجد با قلبی خون محاسنت از خونِ سر، گلگون مولای من «یا حیدر یا حیدر مولاعلی» 📝 @ShereHeyat_Nojavan
🔹ماه قرآن🔹 ماه قرآن آمده ماه لبریز از دعا آسمان آبی‌تر است از تمام ماه‌ها خانۀ ما روشن است از سر شب تا سحر با نماز مادرم با دعاهای پدر تا سحر مهتاب هم گرم قرآن و دعاست شاید او هم روزه‌دار... شاید او مهمان ماست 📝 @ShereHeyat_Nojavan
علیه‌السلام 🔹نیمه‌شب‌های علی🔹 کوچه‌های کوفه مثل هرکسی با صدای گام‌هایش آشناست هیچ‌کس اما نمی‌داند که او اولین آیینهٔ باغ خداست او همان مردی‌ست که با کودکان در میان کوچه بازی می‌کند با نگاهی مهربان و بی‌ریا از گدا مهمان‌نوازی می‌کند نیمه‌شب‌های علی آکنده است از مناجات و دعا و زمزمه آسمان چشم او بارانی است هر سحر با غصه‌های فاطمه باز هم می‌آید و در گوش چاه مثل هر شب درد دل‌ها کرده است آه می‌دانم علی با نان خشک باز امشب روزه را وا کرده است 📝 @ShereHeyat_Nojavan
علیه‌السلام 🔹مثل حضرت علی🔹 ماه، ماه روزه است روز، روز ضربت است از مصیبت علی در دلم قیامت است روزهای ماه را گرچه روزه بوده‌ایم ما به لقمه‌های چرب روزه را گشوده‌ایم هیچ شب نگشته‌ایم با یکی دو رنگ، سیر در کنار نان، علی لب نزد به ظرف شیر توی سفره‌اش علی شربت خنک نداشت در کنار نان جو او به‌جز نمک نداشت زرق و برق سفره‌ها کم نمی‌شود ولی کاش زندگی کنیم مثل حضرت علی... 📝 @ShereHeyat_Nojavan
علیه‌السلام 🔹نان و پروانه🔹 از بس که قلبش مهربان بود پروانه‌ها را پر نمی‌داد او شمع مردم بود و اشکش بوی گل و پروانه می‌داد او خوب بود، او نان خود را با دیگران تقسیم می‌کرد او با خدا بود و خودش را تنها به او تسلیم می‌کرد می‌گفت من وقتی ببینم یک عدّه تنها و فقیرند در بین آدم‌ها همیشه یک عده‌ای هم سیرِ سیرند وقتی ببینم حقِ مظلوم در دست‌های ظالمان ا‌ست مانده گرسنه یک کبوتر غمگین میان آسمان است دیگر چگونه می‌توانم حتی شبی راحت بخوابم آن لحظه من از شدّت درد غمگینم و در پیچ و تابم 📝 @ShereHeyat_Nojavan
علیه‌السلام 🔹غم‌های نخلستان🔹 وقتی که می‌آمد شب‌ها چه زیبا بود آن مهربان آن خوب هم‌بازی ما بود مادر به ما می‌گفت او مثل ما تنهاست می‌گفتم این خورشید هر نیمه‌شب با ماست مادر! نگاهش کن او باز هم اینجاست یک کهکشان غصه در چشم او پیداست این چند شب بی‌ او هم آسمان خالی‌ست هم سفرهٔ افطار از عطر نان خالی‌ست بعد از علی شب‌ها غمگین و دلگیرند غم‌های نخلستان پایان نمی‌گیرند... 📝 @ShereHeyat_Nojavan
🔹طوفان🔹 روزی از روزگاران دیرین روزهای خوش و خوب و شیرین کفتری در حرم آشیان داشت شوق پرواز در آسمان داشت لانه‌اش در پناه درختان در امان بود از باد و باران در دل لانه مهر و صفا بود جیک جیک خوش جوجه‌ها بود لانه‌ای گرم و خوش، لانه‌ای سبز سهم هر جوجه‌ای، دانه‌ای سبز هر سحر مادر از لانه می‌رفت در پی آب یا دانه می‌رفت باز می‌آمد از راه هر بار شاخۀ سبز زیتون به منقار ناگهان کرکسی بال وا کرد بر سر لانه چنگال وا کرد سایه‌ای شوم بر لانه افتاد خانۀ جوجه‌ها رفت بر باد بال می‌زد به هر سو کبوتر جوجه‌ها هم به دنبال مادر گاه آوارۀ کوه و صحرا گاه در شهر غمگین و تنها گاه در پشت درهای بسته بال می‌زد هراسان و خسته خسته از جست‌وجوهای بسیار برگ زیتون زردی به منقار آن کبوتر ز یاران ما بود رنگ بال و پرش آشنا بود اینک آن مرغ، غمگین و تنهاست باز آواره در دشت و صحراست آن کبوتر که یار من و توست خسته در انتظار من و توست ما که مرغان دشت بلاییم با غم یکدگر آشناییم ما ز چنگال خونین نترسیم از پر و بال خونین نترسیم بال در بال هم فوج در فوج پر بگیریم مستانه در اوج تا نشانی ز طوفان بپرسیم راه را از شهیدان بپرسیم بال در بال هم پر بگیریم آسمان را سراسر بگیریم تاجی از نور روی سر ما قرص خورشید زیر پر ما تا که آن خانه را پس بگیریم آشیان را ز کرکس بگیریم مثل رگبار باران بباریم خانه را سر به سر گل بکاریم 📝 @ShereHeyat_Nojavan
🔹نمرۀ بیست🔹 ساعت انشا بود و چنین گفت معلّم با ما: بچه‌ها گوش کنید نظر من این است شهدا خورشیدند مرتضی گفت: شهید چون شقایق سرخ است دانش‌آموزی گفت: چون چراغی‌ست که در خانۀ ما می‌سوزد و کسی دیگر گفت: آن درختی‌ست که در باغچه‌ها می‌روید دیگری گفت: شهید مثل یک نمرۀ بیست داخل دفتر قلب من و تو می‌ماند! 📝 @ShereHeyat_Nojavan