خندیدنت به گریه درآورده لشکری
بانوی خندههای همین جور سرسری
از شاعران هند و حلب با چه دلبریای
دل میبری کژال غزل! آیهی دَری!
از رود مینوازی و از یوش و نیمروز
داری مرا به سمت نشابور میبری
شیراز میشوی و غزل ساز میکند
فوارهی شراب تو از زیر روسری
چشم غزل پر است... دِ بردار روسری
ما فرض میکنیم که با شعر خواهری
اقرار میکنیم منات بیسواد بود
...انصاف میدهیم شما شعرپروری
اقرار میکنیم برایت کمی کمم
آن هم قمار میکنی اما نمیبَری
#بهدین_اروند
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
@Shere_naab
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈