eitaa logo
شـعـــــرنـاب
4.1هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
6 فایل
خامش نشسته شـعرم ، در پیش دیدگانت ای شیوه ی نگاهت،از #شعرناب خوش آیدی جهت تبلیغات : @sherijat_tab پل ارتباطی ما: @Fatemeh_t287 اینجا حرفاتونو میشنوم: https://harfeto.timefriend.net/17540728553291
مشاهده در ایتا
دانلود
هر چه بود از دل به غیر نقش ابروی تو رفت عاقبت زین مسجد ویران، همین محراب ماند ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر چه بود از دل به غیر نقش ابروی تو رفت عاقبت زین مسجد ویران، همین محراب ماند ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بی‌کَسانیم، گذاری به سرِ ما که کند؟ مگر از گریه، گهی بگذرد آب از سرِ ما. 🥀
با که گردون سازگاری کرد تا با ما کند بر مراد دانه هرگز آسیا گردیده است؟
بَدَل کردم به مستی عاقبت زهدِ ریایی را رسانیدم به آب از یُمْنِ مِیْ بنیادِ تقوا را ز سینه این دلِ بی­‌معرفت را می‌کنم بیرون چرا بیهوده گیرم در بغل مینای خالی را؟ تعلّق نیست با جان گر نیفشاندم به پای او منِ بی‌دل نمی­‌فهمم تکلّف‌های رسمی را گذشتن از جهان ناید ز پای همّت هر کس نباشد هیچ معجز بهتر از تجرید عیسی را بُوَد آرایشِ معشوق، حالِ دَرهمِ عاشق سیه­ روزیّ‌ِ مجنون، سرمه باشد چشمِ لیلی را پس از دردِ جدایی محنتِ ایّام نَنْماید ز آتش هیچ پروا نیست دور از آب ماهی را دو مصرع در سبک‌روحی کلیم آن­ طور می‌­باید که در پروازِ شهرت، بال باشد مرغِ معنی را...
📝 رفتم از کوی تو چون شخصی که سیلابش برد ترک جان را بیش‌تر از طی منزل کرده‌ام...
گر ز غمت شکست دل ، راز تو فاش کی شود؟؟! گنج نهفته تر شود ، خانه اگر خراب شد...
از آن چشمی که می‌داند زبانِ بی‌زبانی را نکویان یاد می‌گیرند طَرزِ نکته‌دانی را به نزد آنکه باشد تنگدل از دستْ کوتاهی درازی عیب می‌باشد، قبای زندگانی را نمی‌خواهی که زخمت را به مرهم احتیاج افتد سپر از سینه کن! تیرِ جفای آسمانی را کنون کز رَعشه‌ی پیری به جامم مِی نمی‌ماند چه حاصل گر دهد دوران شرابِ کامرانی را به سانِ سایه گر از ناتوانی‌ها زمین‌گیرم ز همراهان نی‌ام واپس بنازم سخت‌جانی را ز رویش دیده محروم است و دل از مژده‌ی وصلش که دوران بسته بر دل شاهراهِ شادمانی را دلم سیمای جنگ از چهره‌ی صلحِ تو می‌یابد به آن چشمی که بیند در تغافل همزبانی را بود روزی که مِی در پرده‌ی شب جلوه‌گر ماند به ظلمت گر نشان دادند آبِ زندگانی را کلیم! اُلفت به خارِ این چمن بهتر بود از گل که دامن‌گیری‌اش دارد نشانِ مهربانی را..
بسته را چون می بری قاصد، زبانی هم بگو: بسته را آهسته بگشا... "دل در آن پیچیده ام..."
دل زانِ توست...بر سرِ جان گر سخن بُوَد قسمت کنیم با تو... "مرا نیم جان بس است..."
دل گمان دارد که پوشیده‌است رازِ عشق را شمع را فانوس پندارد که پنهان کرده است..
‏تو پادشاه حُسنی...مشمار بوسه بر ما... زیرا که عیبِ شاهان ، دانستنِ حساب است...