ازقیل و قالِ هر دو جهانم رها، حسین!
شادم که مبتلای غمم با شما حسین!
ازمن دو ماه نوکری ام را قبول کن
نوکر دلش خوش است به این گریه ها حسین
#محمد_کابلی #کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
🏴
با همین سوز که دارم بنویسید حسین
هرکه پرسید ز یارم بنویسید حسین
ثبت احوال من از ناحیۀ ارباب است
همۀ اهل و تبارم بنویسید حسین
خانۀ آخرتم هست قدمگاه حبیب
سر در قصر مزارم بنویسید حسین
هرکه پرسید چه دارد مگر از دار جهان
همۀ دار و ندارم بنویسید حسین
من دلم را ز شکیبایی زینب دارم
همۀ صبر و قرارم بنویسید حسین
هیچ شعری ننویسید به روی کفنم
با گِلِ تربت یارم بنویسید حسین
تا نپرسند ز من هیچ سؤال آن دو مَلک
به روی سینۀ زارم بنویسید حسین
گلشن و باغ و بهشتم همه در هیئت اوست
همۀ باغ و بهارم بنویسید حسین
روی پیشانی من هرچه که بیمار شدم
با همه حال نزارم بنویسید حسین
هر که پرسید که در چلّه نشینی چه کنم؟...
اربعین با که گذارم؟ بنویسید حسین
دست بر شاکلۀ هیئتیِ من نزنید
گفت یارم به عذارم بنویسید حسین
آری از کرب و بلایش نتوان دست کشید
حاجت قافله دارم، بنویسید حسین
-محمود ژولیده #کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
ویروسم و از جهانیان بیزارم
من مرگ به دنبال وجودم دارم
هرکس که مرا به سینه اش راه دهد
بر سینه و جان او بلا میکارم
واکسن نزنید و ماسک را هم نزنید
تا درد به استخوانتان بسپارم
فرقی نکند به حال من خسته و تو
من زلزله ام به رویتان آوارم
بهداشت شود مانع جنگ من و تو
آلوده شو بر من که شوی دلدارم
ویروس خطرناک و شنیعی هستم
کشتن شده کلّ ِ حاصل و افکارم
یاصاحبصبر #کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
یا مظلوم
زهر افتاده به جان جگرم مهدی جان
لرزه انداخت ز پا تا به سرم مهدی جان
به لب خشک پدر آب گوارا برسان
که من از سوز عطش شعله ورم مهدی جان
قدح آب همینکه به لبم شد نزدیک
غم لب های حسین زد شررم مهدی جان
قبل از آنی که به دل زهر اثر بگذارد
کشته از صحنه ی دیوار و درم مهدی جان
لحظه ای نیست عزیزم که تداعی نشود
وقعه ی کرب وبلا در نظرم مهدی جان
زینب و بزم یزید و لب خشکیده و چوب
خون قلبم چکد از چشم ترم مهدی جان
میدرخشد رخ ماه تو بیاد آوردم
سر نورانی هجده قمرم مهدی جان
سعید خرازی #کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
مثل غزل پخته ی سعدی ست نگاهت
هر بار مرورش بکنم باز قشنگ است
تفسیر دورنگی دل ودیده همین بس
انگار غزلواره ی طناز خدنگ است
چشمک بزند یا به تجاهل بزند پلک
خاصیت این تیر وکمان باز فشنگ است
مطرب بزن آوایی وجان بر به غنیمت
ملزومه ی تزریق هوا باز سُرنگ است
من خسته ی مژگان نمک خورده ی یارم
انگار نمکدان شکنی باز درنگ است
م.نادعلیان #کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
تو درمان غمها ز بیرون مجو
که پازهر و درمان غمها تویی
اگر مه سیه شد همو صیقلست
تو صیقل کنی خود مه ما تویی
وگر مه سیه شد برو تو ملرز
که مه را خطر نیست ترسا تویی
#مولانا #کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
دعا رود از کنارِ ضریحِ او تا عرش!
محال باشد اگر نیمه راه برگردد...
دیده ایم دلبخواه روند سویِ حسین!
ندیده ایم کسی دلبخواه #کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi ...
بی حب علی هرکه شود شاه فقیر است
در ظلمت و بیگانگیِ چاه اسیر است
هرکس که شد آزاد از این چاه یقینأ
فهمیده علی بر همه ی خلق امیر است
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
یاصاحبرصبر