eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
4هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
باز هم دلتنگ، در بین مناجات و دعا خاطراتم غرق شد در اشکهای بیصدا راه، دور و دل بهانه گیر از داغِ فراق باز هم غم در وجودم کرده آشوبی به پا بابِ میلم نیست اینجا، اهل اینجا نیستم با خودم گفتم خدایا من کجا اینجا کجا؟ حاجتم را عرضه میدارم به ربّ العالمین هر شب از ماهِ مبارک در وادیِ إغفرلنا توبه کارم، توبه کارم، توبه کارم، توبه کار باز خلوت کرده ام با رحمتِ بی انتها معصیتهایم دوباره محوِ مطلق میشود پایِ استغفارهایی با طنینِ ربّنا من زیاده خواهم و در عشق؛ قانع نیستم میزنم فریاد این را در میان روضه ها در دلم شوقِ اقامت در حرم دارم ولی نیست مقدور و همین غم میکشد آخر مرا من تبِ شش گوشه دارم، یک نفر کاری کُند لااقل باشم در آن حال و هوا کاشکی میگفت بخشیدم تو را غصه نخور کوله بارت را ببند و زود؛ الساعه بیا مختصر میگویم و با اشک امضا میکنم دوست دارم پشتِ این «در» تا ابد باشم گدا : دیگر بس است ناله ی العفو، روضه خوان روضه بخوان که ما هوس روضه کرده ایم سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
نمی دانم که دیدارت در اقبال که می افتد و یا تصویر رویت در کدامین برکه می افتد محاق افتاده می گویند نادانها نمی آیی ولی از پرده بیرون ماه عالم ، بلکه می افتد سلام ای وعده ی صادق، مرا دریاب در وقتِ ظهور باشکوهت در همان روزی که می افتد ولی با مقدمت بد می شود اوضاع بعضی ها دغل بازان ما بازارشان از سکه می افتد دمار از ما در آوردند دینداران بی تقوا تو می آیی و از اسلام ما این لکه می افتد جهان در انتظار بانگ زیبای انا المهدی است که بی شک اتفاق از سرزمین مکه می افتد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میبینی خواهرم برا دفاع از این حرم دارم میرم ولی..... 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
نمی دانم از اینجا تا خدا چقدر راه است و آسمان تا کجا گسترده ست بی نهایت تا کجا ادامه دارد و ابدیت به توان چگونه محاسبه می شود فقط می دانم تا این حد دوستت دارم ... 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
کجاست خانه من؟ هر چه هست اینجا نیست یکی به ماه بگوید که راه پیدا نیست غریب نیست به چشم من آسمان و زمین ولی نه ...شهر و دیار من این طرف­ها نیست نشسته گرد سفر روی شانه روحم رفیق راه من این جسم بی سر و پا نیست تمام شهر به تعبیر خواب سرگرمند کسی معبر بیداری من اما نیست کسی نگفت سوال جوابهایم را به جمله ها خبری از چرا و آیا نیست ز ریگ ریگ بیابان شنیده زخم زبان حریف درد دل رود غیر دریا نیست ✍محمدمهدی_سیار 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
من شنبه امدم که ببینم تو رانشد یکشنبه امدم همه صف بود و جا نشد رفتم دوشنبه نذر کنم استانه را انروز هم قضاشد و نذرم ادا نشد گفتم سه شنبه فکر تو از سر به در کنم دایم ولی خیال تو ازمن جدا نشد اما چهارشنبه دگر هیچکس نبود تا ازدلم بگویم و اینکه چرا نشد چون پنج شنبه شد به مزارم سری بزن بر سنگ من بخوان که چرا عقده وا نشد جمعه تو هم.کنار منی شک در این نکن دردی که جز به خاک مزارم دوا نشد. ✍عبدالنبی زارع 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
منم سرگشته‌ی حیرانت ای دوست کنم یکباره جان قربانت ای دوست خلیل‌آسا ز شوق وصف کویت نهم سر بر سر پیمانت ای دوست دلی دارم درآتش خانه کرده میان شعله‌ها کاشانه کرده دلی دارم که از شوق وصالت وجودم را ز غم ویرانه کرده 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
عاشقم…! اهل همین کوچه ی بن بست کناری ، که تو از پنجره اش پای به قلب منِ دیوانه نهادیッ تو کجا ؟ کوچه کجا ؟ پنجره ی باز کجا ؟ッ من کجا ؟ عشق کجا؟ طاقتِ آغاز کجا ؟ッ تو به لبخند و نگاهی ، منِ دلداده به آهی ، بنشستیم تو در قلب و منِ خسته به چاهی..ッ گُنه از کیست ؟ از آن پنجره ی باز ؟ از آن لحظه ی آغاز ؟ از آن چشمِ گنه کار ؟ از آن لحظه ی دیدار ؟ッ کاش می شد گُنهِ پنجره‌ولحظه چشمت ،همه بر دوش بگیرمッ جای آن یک شب مهتاب ، تو را تنگ در آغوش بگيرمッ فریدون مشیری 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
نام احمد نام جمله انبیاست چون که آمد هم پیش ماست از پر خروش با آید به و گویم به آوای جلی اکفیانی 🌸 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
بعد از این شعر و غزل‌هایم نمی‌آید به کار او قرارم بود و بعد از او ندارد دل قرار همچو صیادی شدم در جستجوی صید خود پیر گشتم، صید هم هر لحظه در فکر فرار با زبان شاعران می‌گویمت: زیبای من 《بعد از این دست منو زلف چو زنجیر نگار》 من خزانی در خزانم، فارغ از شوق و امید با تو اما فصل پاییزم شود در دم بهار باز باران می‌زند بر خاطرات رفتن‌ات بوی عطرت پر شده در شهر، ای باران نبار! صبر ایوبم اگر من داشتم، کم بود و کم! همچو جسمی مانده‌ام من نیمه جان بالای دار قاصدک‌ها شعرهایم را برایت خوانده‌اند؟ بعد از این شعر و غزل‌هایم نمی‌آید به کار؟؟ 🍀 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛