✳️ سلام خواهرِ سلطان...
همینکه بار غمم روی شانه بنشیند
و رنگ غصه به دیوار خانه بنشیند
همینکه از همه عالم گرفتهام کافی است
که بر لب، اسم شما عاجزانه بنشیند
سلام خواهر سلطان! امان دهید دلم
دمی به خلوت این آستانه بنشیند
دلم گرفته و میخواهد این دقایق را
کنار قبر شما بیبهانه بنشیند
دلم گرفته و این را فقط تو میفهمی
ندیده تیر تو بر هر نشانه بنشیند
تویی که حرف زدن با تو آنقدَر ساده است
که «تو» بهجای «شما» دوستانه بنشیند
بگو کجاست بزرگی که مثل تو بانو
به پای درد دلی کودکانه بنشیند؟
شکسته کشتی من در جهان گردابی
دعا کن عاقبتم در کرانه بنشیند
به قم پناه گرفتم، شبیه گنجشکی
که روز ابری در آشیانه بنشیند
جهان عیار تو را روز حشر خواهد دید
همینکه گرد و غبار زمانه بنشیند
زبان گشا به شفاعت! بلند شو بانو!
که هُرم دوزخیان از زبانه بنشیند
دلم حریم و ضریح تو را نشان کرده است
که به زیارت آن بینشانه بنشیند
#علیرضا_رأفتی