eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1.1هزار دنبال‌کننده
17هزار عکس
4.6هزار ویدیو
54 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
آسمان سرخ شهیدان بگو به خصم، اگر باغشان بهار ندارد اگر شکوفه ندارد، اگر انار ندارد اگر نمایش ایثار و اقتدار ندیدند اگر بزرگی‌شان دیگر اعتبار ندارد در این دیار برای شهادتی که الهی‌ست میان این همه عاشق، دلی قرار ندارد بگو به خصم، در این باغ؛ باد نامه‌رسان است چه باک غنچۀ پرپرشده مزار ندارد در این دیار اگر دشمنی به صحنه بیاید به طور حتم دگر فرصت فرار ندارد.. بگو به خصم، که تاریخ را به خون نکشاند به خون کشیدن تاریخ افتخار ندارد تو پر گشودی و رفتی به دوردست، کبوتر کسی به غیر افق از تو انتظار ندارد شبیه صخره بلندی، شبیه رود خروشان شبیه برکه غریبی، شبیه زمزمه جوشان :: به خاک بوسه زدی راه انقلاب بماند که عشق اوج بگیرد، که ظلم خواب بماند تو لاله بودی و پرپر شدی که خانه به خانه همیشه رایحۀ روشن گلاب بماند تو سنگ دست گرفتی، تفنگ دست گرفتند مقدّر است که این جنگ بی‌حساب بماند.. دعای کودکی‌ات سال‌هاست ورد زبان‌هاست خدا کند دشمن، خانه‌اش خراب بماند سزاست وصف تو را با تمام شهر بگویند قرار نیست فقط عکس تو به قاب بماند.. تو کیستی؟ گلِ در خون نشسته گوشۀ صحرا چراغ کوچک و سوزان کنج مسجدالاقصی :: رسیده است به دریا دوباره موج خطرها به ماهیان برسد با صدای آب خبرها گلی شبیه تو افتاده است کنج خیابان کبوتران عزادار ریختند چه پرها چه‌قدر شهر عزادار مادران شهید است چه‌قدر داغ پسر می‌رسد برای پدرها چه‌قدر باغ غم‌انگیز می‌شود تو نباشی چه‌قدر دلهره دارند از درخت، تبرها.. عجیب نیست به یاد شهاب‌های مصمّم ستاره سر بگذارد شبی به کوه و کمرها.. بخند و باور کن، آبشار می‌رسد از راه به افتخار تو فردا بهار می‌رسد از راه :: دل بزرگ، دل پر امید، گریه ندارد دلی که رفت و به دریا رسید، گریه ندارد.. به افتخار به عکس تو چشم دوخته مادر نه گریه‌ای، نه فغانی، شهید گریه ندارد تو رفته‌ای و شهادت سعادت است همیشه چرا عزاداری؟ صبح عید گریه ندارد مبارکت باشد، آسمان سرخ شهیدان کبوترانه کسی پر کشید، گریه ندارد تو پر گشودی و این ابتدای شادی و شور است که روسیاهی کاخ سفید گریه ندارد به سنگ‌ها برسانید افتخار همین است که ایستاده بمانند، اقتدار همین است..
هر روز عاشوراست این روزها حال جهان در وضع هشدار است برخیز و فریادی بزن! این کمترین کار است در پیچ تاریخی دوران فتنه بسیار است شمشیر بردار ای برادر جنگ دشوار است تقدیر ما خورده گره با قلعۀ خیبر باید ببندی بر سرت سربند یا حیدر مردان میدان را بگو هر روز عاشوراست والتین والزیتون که پیروزی از آن ماست نور طلوع فجر صادق از افق پیداست بیت‌ المقدس تا همیشه پرچمش بالاست هر روز روز قدس و هر شب وقت بیداری‌ست تا انتفاضه در رگ این سرزمین جاری‌ست خون می‌چکد از شاخۀ زیتون در این ایام حرفی نمانده بین ما و قوم خون‌آشام جز این نصیحت که: بترس از امت اسلام شوخی نکن با خشم اقیانوس ناآرام این موج، شور بادها را با خودش دارد نابودی جلادها را با خودش دارد در چشم ما بار امانت بار سنگینی‌ست کاری که از دستت برآید واجب دینی‌ست شعری که از قدس و غم آن گفت، آیینی‌ست بیت المقدس تا ابد شهری فلسطینی‌ست هستیم ما از کودکی‌ها پای پیمانش بستیم عهدی تازه با خون شهیدانش کل فلسطین بوده عمری در پناه قدس روزی سحر خواهد شد این شام سیاه قدس از کربلا خواهد گذشت ای دوست! راه قدس دارد می‌آید «حاج قاسم» با «سپاه قدس» راهی که او رفته‌ست از اول جهت دارد از جانب فرماندهش مأموریت دارد با دست خود حکمی به او داده‌ست فرمانده او که تمام آیه‌های فتح را خوانده تکفیریان را از عراق و سوریه رانده هر کس که با او نیست در این جاده، جا مانده یک روز پایان می‌دهد راه درازش را می‌خواند او در مسجدالاقصی نمازش را 📝
دیگر این جبهه مثلِ سابق نیست خبرِ خوش رسیده از جَنگَش رودِ خونی که بَر زمین جاری ست این سری فرق می کند رنگَش این نِزاعی ست بین شیشه و سنگ تنشِ نا برابری که در آن با کمالِ جسارت و غیرت عاقبت خُرد می شود سنگَش گرچه در جبهه حاج قاسم نیست فتحِ این جبهه با مقاومت است می رسد روی قُله این لشگر با همین پای خسته و لَنگَش و مِن المُجرِمینَ مُنتَقِمون انتقامی بزرگ در راه است پوزِ ابلیس می خورد بر خاک با تمامیِ مَکر و نیرنگَش شب ، لگدمالِ صبح می گردد روی باطل سیاه خواهد شد قدس اگر چه به دست صهیون است در می آید بزودی از چَنگَش پرچمِ سبز، می رَوَد بالا وسطِ صحنِ مسجد الاَقصی و طنینِ علی ولی الله منتشر می شَوَد نماهَنگَش 🔸شاعر:
غیر غیرت، غیر عزت نیست هم‌آغوش‌مان سربلندی را ببین هر لحظه دوشادوش‌مان چشم وا کردیم با دنیایی از آزادگی خواند اذانِ استقامت پیر ما در گوش‌مان از وجود ما چراغ ایستادن روشن است پس نخواهی دید حتی لحظه‌ای خاموش‌مان موسم آرامش ما جان به جانان دادن است نیست جز خونِ شهادت تا ابد دمنوش‌مان استراحت‌ها بماند بعدِ آزادی قدس کم نخواهد گشت تا آن لحظه جنب و جوش‌مان * * ما ز سوی تو به خود قول شفاعت داده‌ایم ای عزیز حضرت زهرا به کم مفروش‌مان 🔸شاعر:
💠 (علیه‌السلام) «كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً» با ستم‌كار در پيكار و ستم‌ديده را يار باشيد. 📗 نهج البلاغه، نامه۴۷ (وصیت‌نامه حضرت) در راه امام حق علمداری کن ای پیرو مرتضی علی! کاری کن برخیز به عزمِ رزم با ظلم و ستم یعنی که ستم‌کشیده را یاری کن
با همه‌ی زخم‌ها هنوز شکیباست غزه پر از روزهای روشن فرداست روح بگیرید ای جماعت خفته! غزه پر از زندگی‌‌ست؛ غزه مسیحاست حیدریان! جنگ خیبر است و شکوهش مرحبیان آمدند و عرصه‌ی هیجاست لشکر موسی، میان نیل حوادث لشکر فرعونیان، برابر دریاست هیبت فرعونیان به نیل فرو ریخت غزه، امیدش خدای قصه‌ی موساست این که شکسته، ستون خانه‌ی او نیست این که شکسته، غرور و مکر یهوداست! غزه برای یهود، آخر کار است امت اسلام! غزه اول دنیاست آینه‌ی عزت است غزه‌ی مظلوم غزه‌ی محروم با سکوت تو تنهاست آینه‌ای که هزار بار شکسته‌است باز هنور آینه است، محض تماشاست غزّه‌ی بی اتحادِ امتِ اسلام مثل عصای بدون حضرت موساست! باور او شد عصای معجزه «جنگ» است همرهی ما برای او «ید بیضا»ست زنده‌ی جاوید کیست؟ غزه‌ی بیدار آنچه که کابوس هست، زندگی ماست... غزه‌‌ی بر عهد ایستاده، بهشت است غزه‌ی در خون نشسته، محشر کبراست ریشه‌ی او محکم است در دل تاریخ در تن او روح سبز مسجدالأقصی‌ست سوره‌ی «إِسرا» بخوان به گوش زمانه در پی تفسیر باطلی که «زهوقا»ست بمبْ زمین خورد و طفل، بال درآورد این چه عروج است و این چه لیلةالإسراست؟ خون شهید است آفتاب حقیقت «فَاسْتَمِعُوا لَه»، ببین! تلاوت یحیاست خطبه‌ی غرّای آه و، کودک غزه ناله‌ی مظلوم از ثَری به ثریاست غزه به جسم زمانه، روح دوباره‌ست با نفس خسته‌ در تکاپوی اِحیاست غزه شده کارزار عزت و غیرت پرچم مردانگیِ کیست که بالاست؟ آی برادر که لعن، ذکر لب توست! دشمنت امروز کیست؟ وقت تبرّاست! خون فلسطین به پای اهل سکوت‌است آی جهان! تا به کی، زمانِ تماشاست؟ گفت از این تار عنکبوت نترسید وهم چرا در سر است و ترس به دل‌هاست؟ غیرت دنیا چرا به جوش نیامد؟ آی سرانِ عرب! چه جای مداراست؟ آل سکوتند، هم‌صدای یهودند خوب ببین! خیمه‌ی معاویه برپاست قاتل غزه یهود نیست، سکوت است باعث این قتل صبر، جرأت حاشاست وسوسه‌های زمانه کور و کرم کرد چشم و دلم محو واتساپ و اینستاست! نوری از آن دوردست حادثه پیداست صبح قریبی که بعد از این شب یلداست پشت سر مقتدای خویش بخوانیم نافله‌ی صبح را که وقت «فَتَحنا»ست از اُفق کربلا و مسجدالأقصی چشم به‌راهش هزار چشم تمناست حنجر سرخ شهادت است به فریاد فکر اذان روی بام مسجدالأقصی‌ است داغ عطش مانده بر دل همه‌ی دشت وسعت این خاک، غرق حسرت دریاست هر طرفی لاله‌ای قنوت گرفته‌ست از چه هنوز این همه نماز، فُراداست؟ ماه من از لحظه‌ی تلاوت باران، می‌رسد از پشت ابر و وقت تماشاست می‌رسد و صف‌کشیده لشکری از نور چشم امیدم به صبح روشن فرداست ✍ (گروه إِحیای امر) (نوزدهم فروردین‌ماه ١۴٠۴)