ماچون ز دری پای کشیدیم کشیدیم.mp3
866.3K
"ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشهٔ بامی که پریدیم ، پریدیم
رم دادن صید خود از آغاز غلط بود
حالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم
کوی تو که باغ ارم روضهٔ خلد است
انگار که دیدیم ندیدیم، ندیدیم
سد باغ بهار است و صلای گل و گلشن
گر میوهٔ یک باغ نچیدیم ، نچیدیم
سرتا به قدم تیغ دعاییم و تو غافل
هان واقف دم باش رسیدیم، رسیدیم
وحشی سبب دوری و این قسم سخنها
آن نیست که ما هم نشنیدیم ، شنیدیم"
#وحشی_بافقی
#برنامه_قرار_شاعرانه
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
رباعی وحشی بافقی.mp3
1.01M
از دیده ز رفتن تو خون می آید
بر چهره سرشک لاله گون می آید
بشتاب که بی تو جان ز غمخانه تن
اینک به وداع تو برون می آید
جز فکر جداشدن ز دلدارم نیست
این صبر هراسنده ولی یارم نیست
دندان به جگر نهادنی می باید
اما چه کنم صبر جگر دارم نیست
#رباعی
#وحشی_بافقی
#برنامه_قرار_شاعرانه
چهها با جانِ خود دور از رخِ جانان خود کردم
مگر دشمن کند اینها کہ من با جانِ خود کردم
طبیبم گفت " درمانی ندارد دردِ مهجورے "
غلط میگفت خود را کشتم و درمانِ خود کردم
مگو "وقتی دلِ صد پارهاے بودت، کجا بردے"
کجا بردم؟ زِ راهِ دیده در دامانِ خود کردم
زِ سر بگذشت آبِ دیدهاش از سرگذشتِ من
به هر کس شرحِ آبِ دیدهے گریانِ خود کردم
زِ حرفِ گرمِ وحشی آتشی در سینہ افکندم
به او اظهارِ سوزِ سینهے سوزانِ خود کردم...
#وحشی_بافقی
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
سوز تب فراق تو درمان پذیر نیست.mp3
961.5K
"سوز تب فراق تو درمان پذیر نیست
تا زندهام چو شمع ازینم گزیر نیست
هر درد را که مینگری هست چارهای
درد محبت است که درمان پذیر نیست
هیچ از دل رمیده ما کس نشان نداد
پیدا نشد عجب که به دامی اسیر نیست
بر من کمان مکش، که از آن غمزهام هلاک
بازو مساز رنجه که حاجت به تیر نیست
رفتی و از فراق تو از پا درآمدم
باز آ که جز تو هیچکسم دستگیر نیست
سهلست اگر گهی گذرد در ضمیر تو
وحشی که جز تو هیچکسش در ضمیر نیست"
#وحشی_بافقی
#برنامه_قرار_شاعرانه
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
عشق می فرمایدم مستغنی از دیدار باش.mp3
721.9K
"عشق میفرمایدم مستغنی از دیدار باش
چند گه با یار بودی، چند گه بی یار باش
شوق میگوید که آسان نیست بی او زیستن
صبر میگوید که باکی نیست گو دشوار باش
وصل خواری بر دهد ای طایر بستان پرست
گلستان خواهی قفس، مستغنی از گلزار باش
وصل اگر اینست و ذوقش این که من دریافتم
گر ز حرمانت بسوزد هجر منت دار باش
صبر خواهم کرد وحشی از غم نادیدنش
من چو خواهم مرد گو از حسرت دیدار باش"
#وحشی_بافقی
#برنامه_قرار_شاعرانه
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
عمرت دراز باد کہ ما را فراق تو
خوش میبرد به زارے و خوش زار میکشد
مجروح را جراحت و بیمار را مرض
عشاق را مفارقت یار میکُشد...
#وحشی_بافقی
ترک ما کردی
ولی
باهر که هستی یار باش.
#وحشی_بافقی🌹
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
🍁 🍁
عمرت دراز باد که ما را فراق تو
خوش میبرد به زاری و خوش زار میکشد
مجروح را جراحت و بیمار را مرض
عشاق را مفارقت یار میکشد
#وحشی_بافقی
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
👤#وحشی_بافقی
✨
از پیِ بهبودِ دردِ ما دوا سودی نداشت
هرکه شد بیمارِ درد عشق بهبودی نداشت
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
تا در ره عشق آشنای تو شدم
با صد غم و درد مبتلای تو شدم
#وحشی_بافقی
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
تا مقصد عشاق، رهی دور و دراز است
یک منزل از آن بادیه ی عشق مجاز است
در عشق اگر بادیه ای چند کنی طی
بینی که در این ره چه نشیب و چه فراز است
عشق است که سر در قدم ناز نهاده
حُسن است که می گردد و جویای نیاز است!
وحشی، تو برون مانده ای از سعیِ کمِ خویش
ورنه درِ مقصود به روی همه باز است…
#وحشی_بافقی
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
🕊🕊
تا در ره عشق آشنای تو شدم
با صد غم و درد مبتلای تو شدم
لیلی وش من به حال زارم بنگر
مجنون زمانه از برای تو شدم
🕊🕊
#وحشی_بافقی
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
🕊🕊
تا در ره عشق آشنای تو شدم
با صد غم و درد مبتلای تو شدم
لیلی وش من به حال زارم بنگر
مجنون زمانه از برای تو شدم
🕊🕊
#وحشی_بافقی
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
میروم نزدیک و حال خویش میگویم به او
آنچه پنهان داشتم زین پیش میگویم به او
گشتهام خاموش و پندارد که دارم راحتی
چند حرفی از درون ریش میگویم به او
ُ#وحشی_بافقی
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
قیمت اهل وفا یار ندانست دریغ
قدر یاران وفادار ندانست دریغ
درد محرومی دیدار مرا کشت افسوس
یار حال من بیمار ندانست دریغ
یار هر خار و خسی گشت درین گلشن حیف
قیمت آن گل رخسار ندانست دریغ
زارم انداخت ز پا خواری هجران هیهات
مردم و حال مرا یار ندانست دریغ
وحشی آن عربده جو کشت به خواری ما را
قدر عشاق جگر خوار ندانست دریغ
#وحشی_بافقی
"آبگینه"
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
🌸خوشا صحرای عشق و وادی او
🍃خوشا ایام وصل و شادی او
🌸خوشا تاریکی شام جدایی
🍃که بخشد صبح وصلش روشنایی
#وحشی_بافقی
🌸چهارشنبه تون زیبا
🍃امروزتون پر از مهر
🌸پر از عشق
🍃پر از سلامتی
🌸پر از خنده های از ته دل
پر از خوشبختی🌸🌹
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
گل چیست اگر دل ز غم آزاد نباشد
از گل چه گشاید چو دلی شاد نباشد
خواهم که ز بیداد تو فریاد برآرم
چندان که دگر طاقت فریاد نباشد
شهری که در او همچو تو بیدادگری هست
بیدادکشان را طمع داد نباشد
پروانه که و ، محرمی خلوت فانوس
چون در حرم شمع ره باد نباشد
سنگی به ره توسن شیرین نتوان یافت
کاتش به دلش از غم فرهاد نباشد
وحشی چه کنی ناله که معمور نشد دل
بگذار که این غمکده آباد نباشد
#وحشی_بافقی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
بوی جان میآید از تو خیر مقٖدم ای صبا
غالبا طوقی به گرد کـوی جانان کردهای
#وحشی_بافقی
سلام مهربانان،صبحتون،دلنواز
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
@shervamusiqiirani-6 - ساز و آواز نوا.mp3
1.42M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
ترسم در این دلهای شب از سینه آهی سرزند
برقی ز دل بیرون جهد آتش به جایی درزند
از عهده چون آید برون گر بر زمین آمد سری
آن نیمههای شب که او با مدعی ساغر زند
کوس نبرد ما مزن اندیشه کن کز خیل ما
گر یک دعا تازد برون بر یک جهان لشکر زند
آتشفشانست این هوا ، پیرامن ما نگذری
خصمی به بال خود کند مرغی که اینجا پرزند
می بی صفا، نی بی نوا ، وقتست اگر در بزم ما
ساقی می دیگر دهد مطرب رهی دیگر زند
ما را درین زندان غم من بعد نتوان داشتن
بندی مگر بر پانهد، قفلی مگر بر در زند
وحشی ز بس آزردگی زهر از زبانم میچکد
خواهم دلیری کاین زمان خود را بر این خنجر زند
#وحشی_بافقی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
به لب بگوی که آن خندهٔ نهان نکند
مرا به لطف نهان تو بد گمان نکند
تو خود مرا چه کنی لیک چشم را فرمای
که آن نگه که تو کردی زمان زمان نکند
تو رنجهای زمن و میل من ولی چه کنم
بگو که ناز توام دست در میان نکند
گرم مجال نگاهی بود زمان چه کنم
حکایتی که نگه میکند زبان نکند
هزار سود در این بیع هست خواهی دید
مرا بخر که خریدار من زیان نکند
جفا و هر چه کند گو به من خداوند است
ولیک نسبت ما را به این و آن نکند
بس است جور ز صبر آزمود وحشی را
هزار بار کسی را کس امتحان نکند
#وحشی_بافقی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
چنان از طرحِ وضعِ ناپسند خود گریزانم
که گر دستم دهد از خویش هم سازم جدا خود را
#وحشی_بافقی
دل به داغش مبتلا کردم ؛ خطا کردم، خطا
سوختم خود را برای او ؛ غلط کردم ،غلط
#وحشی_بافقی
من خنده زنم بر دل ، دل خنده زند بر من
اینجاست که میخندد دیوانه به دیوانه
من خنده زنم بر غم ، غم خنده کند بر من
اینجاست که میخندد بیگانه به دیوانه
من خنده کنم بر عقل او خنده کند بر من
اینجاست که میخندد ویرانه به دیوانه
من خنده کنم بر تو ، تو خنده کنی بر من
اینجاست که میخندیم هر دو چو دو دیوانه
من خنده کنم بر او ، او خنده کند بر من
دیگر به چه میخندم دل رفت از این خانه...!!!
#وحشی_بافقی
آن را که خدا نگاهبان است
از فتنه دهر در امان است
هرکس شد از او بلند پایه
بیرون ز تصرف زمان است
#وحشی_بافقی
#یارفیع_الدرجات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشِ ما برگ و بری نیست
که سرما ببرد ...
#وحشی_بافقی
🌴🕯🌴
عشق برده است
هر آنچه برگ و بر بود مرا...
"#عاصی"
🌴🕯🌴
به مناسبت شب لیلة الرغائب🌙
شب میل و رغبت ها به خدا❤️
تصویر شعر #وحشی_بافقی
که توسط #ملاصدرا
به نگارش درآمده است :
یکی #میل است با هر ذره رقاص
کشان هر ذره را تا مقصد خاص
رساند گلشنی را تا به گلشن
دواند گلخنی را تا به گلخن
اگر پویی ز اسفل تا به عالی
نبینی ذرهای زین #میل خالی
ز آتش تا به باد از آب تا خاک
ز زیر ماه تا بالای افلاک
همین #میل است اگر دانی ، همین #میل
جنیبت در جنیبت ، خیل در خیل
𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄
جنیبت : اسب یدک
خیل : گروه اسبان
#لا_اله_الا_الله
#توحید_دوای_درد_ها
#شب_لیلة_الرغائب
تا در ره عشــق آشنای تو شدم
با صد غم و درد مبتلای تو شدم
لیلی وش من به حال زارم بنگر
مجنـون زمانه از برای تو شدم
َ#وحشی_بافقی
خداوندا گنهکاریم جمله.mp3
603.6K
خداوندا گنهکاریم جمله
ز کار خود در آزاریم جمله
نیاید جز خطاکاری ز ما هیچ
ز ما صادر نگردد جز خطا هیچ
ز ما غیر از گنهکاری نیاید
گناه آید ز ما چندانکه باید
سیه شد نامه ما تا به حدی
که نبود از سفیدی جای مدی
رهانی گر نه ما را زین تباهی
چه فکر ما بود زین روسیاهی
بدین سان رو سیه مگذار ما را
بیار آبی به روی کار ما را
#وحشی_بافقی
#خوانش
#استاد_مهدی_امین_فروغی
هرچه گویی آخری دارد بهغیر از حرف عشق
کاینهمه گفتند و آخر نیست این افسانه را
#وحشی_بافقی