خسته ام از تو و از مکر و ریا می فهمی..؟
بی وفا بودنت و ژستِ وفا می فهمی..؟
خسته ام خسته تر از کودک کبریت فروش
زیر باران و ... کسی گفته گدا می فهمی..؟
شده ام شاعر بی حوصله با یاد کسی
مانده در پیچ و خم قافیه ها می فهمی..؟
حال من با تو نفس های گلوگیر..نگو
بغضِ در دام گلو.. مانده به جا می فهمی..؟
گفته بودم به تو این بار "شما" یادت هست..؟
معنی "تو" شدنت را به "شما" می فهمی..؟
لعنتی..در سرم انگار تو هستی..تو فقط
خسته ام از تو و فکرت به خدا ..می فهمی..؟
#علینیاکوئیلنگرودی
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
غصه از دل برود شور شود مهمانم
پر ز اشعار دوبیتی بشود دیوانم
لحظه ای که به دلم آمده روی گل تو
در همان لحظه برایت غزلی میخوانم
"عاصی"
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
دل #مرنجان
که زهر #دل به #خدا راهی هست...😍
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
چه غم وقتی جهان از عشق نامی تازه میگیرد
از این بیآبرویی نام ما آوازه میگیرد
من از خوشباوری در پیلهی خود فکر میکردم
خدا دارد فقط صبر مرا اندازه میگیرد
به روی ما به شرط بندگی در میگشاید عشق
عجب داروغهای! باج سر دروازه میگیرد
چرا ای مرگ میخندی؟ نه میخوانی! نه میبندی!
کتابی را که از خون جگر شیرازه میگیرد
ملال آورتر از تکرار رنجی نیست در عالم
نخستین روز خلقت غنچه را خمیازه میگیرد
#فاضل_نظری
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
کشتی عمر ما کنار افتاد
رخت در آب رفت و کار افتاد
موی همرنگ کفک دریا شد
وز دهان در شاهوار افتاد
روز عمری که بیخ بر باد است
با سر شاخ روزگار افتاد
سر به ره در نهاد سیل اجل
شورشی سخت در حصار افتاد
مستییی بود عهد برنایی
این زمان کار با خمار افتاد
چون به مقصد رسم که بر سر راه
خر نگونسار گشت و بار افتاد
گل چگویم ز گلستان جهان
که به یک گل هزار خار افتاد
هر که در گلستان دنیا خفت
پای او در دهان مار افتاد
هر که یک دم شمرد در شادی
در غم و رنج بی شمار افتاد
بی قراری چرا کنی چندین
چه کنی چون چنین قرار افتاد
چه توان کرد اگر ز سکهٔ عمر
نقد عمر تو کم عیار افتاد
تو مزن دم خموش باش خموش
که نه این کار اختیار افتاد
گر نبودی امید، وای دلم
لیک عطار امیدوار افتاد
عطار نیشابوری
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
هزار جهد بکردم که سِرِّ عشق بپوشم
نبود میسّرم که بر سر آتش نجوشم
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه عقل ماند و نه هوشم
سعدی
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi