امشب سکوتِ می، خبری مست میبرَد
امشب کسی به کار خدا دست میبرَد
نبض مکبّران، اجلآهنگ میزند
امشب کسی به آینهها سنگ میزند
افکندهاند در رهِ سیلاب، عیش را
ضجه زنند، ضجه… بزرگ قریش را
صدچشمه، خون، به حجلۀ دل می کشد چرا
شب بیخیال فاجعه کِل می کشد چرا
بیخواب عدل، بستر خون را پسند کرد
زخم شهید را همهجا ارجمند کرد
زخم شهید را به رُخِ ماه میکشند
از شام تا عراق و یمن آه میکشند
این زخمها تبسّمِ روح شهید ماست
وصل علی به نام اجل، صبح عید ماست
شب، بیزوال مانده، سحر مرده ای خدا
مائیم باز ایلِ پدر مرده ای خدا
امشب به ایل، آینهها بدنظر شدند
تکفیریانِ یخزده چلپاسهتر شدند
در شام و در عراق و یمن، طعنه میزنند
تکفیریان به صبر حسن طعنه میزنند
برخیز و نعره زن سرِ زخمِ زبان، پدر!
خلخال میبرند ز پای زنان، پدر!
خونِ نماز، بر رخِ محراب خورده است
امشب بُتی به کار خدا دست بُرده است!
یک گوشه از عبای دلارامِ ما بگیر
امشب سحر نمی شود! ای صبح! پا بگیر
شب، بیتو سر نمی شود؛ آتش گرفتهایم
امشب سحر نمیشود؛ آتش گرفتهایم
محرابجان! برای پدر، جان پناه باش
ای خشتخشتِ مسجد کوفه! گواه باش
ای مُهر! امشب آینه را بیملال کن!
دیدار آخر است؛ علی را حلال کن
گلدستهها! اذانِ اجل در گلو کنید
ای آبها! به حسرت حیدر وضو کنید
سجادهجان! بسوز در این غم ولی بساز
یک امشبی برای خدا با علی بساز
این آخرین نیایش چشمِ ترِ علیست
دیگر تمام شد؛ سحرِ آخر علی ست!
*
هرشب یتیم کوفه به دوشش سوار بود
همبازیاش ستارۀ دنبالهدار بود
ای ماه! جلوه در جگر چاه کردهای
این درّه هم نظرشدۀ آبشار بود
شرم نگاه، روز مرا میکند سیاه
شمعی درون چشم تو شب زندهدار بود
با آسمان صاف، همیشه ستیز داشت
ابری که بین معرکه، آتشبیار بود
وقتش رسیده بود بهاری شود، که شد!
سیسال این خزانزده چشمانتظار بود
در بین ابروان تو احیا گرفته است
این تیغِ کج که مبداء نصفالنهار بود
میخواست زهر خویش بریزد چو میخِ در
این عقربی که ماتَرَکِ شاهمار بود
زخمِ سرش حریف دلِ زخمیاش نشد
آه ای طبیب! او به چه دردی دچار بود!؟
*
تکفیریان ز بیعت حق، عار میکنند
در کوفه روزه را سحر افطار میکنند!
مردی که ذوالفقار ز دستش وضو گرفت
عدل از سر شکستۀ او آبرو گرفت
دارند سقف بر سرم آوار میکنند
از خواب، گرگ را ز چه بیدار میکنند؟!
از فرط عدل، اهل جراحت شدی پدر
فُزتُ وَ ربِّ کعبه و… راحت شدی پدر
حیرت شروع شد؟ نه، تماشا حرام شد
فُزتُ وَ ربِّ کعبه… گمانم «تمام شد!»
دنیا دیدی و هرچه دیدی هیچ است
و آن نیز که گفتی و شنیدی هیچ است
سرتاسرِ آفاق دویدی هیچ است
و آن نیز که در خانه خزیدی هیچ است
«حکیم خیام نیشابوری»
شعر معروف حضرت اما م خمینی و پاسخ مقام معظم رهبری
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
فارغ از خودشدم و کوس «انا الحق» بزدم
همچو منصور خریدار سردار شدم
غم دلدار فکنده است به جانم شرری
که به جان آمدم و شهره بازار شدم
درمیخانه گشایید به رویم شب و روز
که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم
جامه زهد و ریا کندم و بر تن کردم
خرقه پیر خراباتی و هشیار شدم
واعظ شهر که از پند خود آزارم داد
از دم رند می آلوده مددکار شدم
بگذارید که از میکده یادی بکنم
من که با دست بت میکده بیدار شدم
روح الله الموسوی الخمینی (ره)
و جواب معشوق :
تو كه خود خال لبی از چه گرفتار شدی
تو طبیب همه ای از چه تو بیمار شدی
تو كه فارغ شده بودی ز همه كان و مكان
دار منصور بریدی همه تن دار شدی
عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر
ای كه در قول و عمل شهره بازار شدی
مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی
وه كه بر مسجدیان نقطه پرگار شدی
خرقه پیر خراباتی ما سیره توست
امت از گفته در بار تو هشیار شدی
واعظ شهر همه عمر بزد لاف منی
دم عیسی مسیح از تو پدیدار شدی
یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم
ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی
مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
-_
نمی از اشک مجنون پای بید افتاد، از آن پس
تمام سال محزون و تمام عمر مجنون است
بانوی ایهام
آسمان با دست مولا، صاحب اعجاز شد
در زمین تا "یاعلی"(ع)گفتیم، عشق آغاز شد
رشتهی تسبیح دائم بر مدارش دور زد
با توسل بر وجودش، قفلهامان باز شد
شاه ما از کوچه و مسمارِ در، دلتنگ بود
تیغ بر داغ دلش رقصید، باران ساز شد
دلبری هایش چنان از خالقش دل برده بود
مبحث دلدادگی، با نام او انباز شد
ابن ملجم تا به اسم پاک مولا تکیه کرد
نغمهی فزت و رب ال... بهترین آواز شد
کاشکی وقت سحر زینب به مسجد رفته بود
غنچه ای از خون بابا، آب خورد و ناز شد...
#مهتاب_بهشتی
#آیینی_غزل
عمریست که در بندم و زندانی خویشم
دلبسته راز دل توفانی خویشم
چون زلف شکن در شکن یار
در پیچ و خم غصه پنهانی خویشم
از بخت بدم نیست دگر سوز و گدازی
من سردتر از بخت زمستانی خویشم
مجروحم و دل خسته به پرواز شب تار
در حیرت کوچ از دل ظلمانی خویشم
آرام دل و مطمئنم از سفر خویش
تا در ره آن یار جمارانی خویشم
مقام معظم رهبری
☀️ حلال آن حساب دارد، حرام آن عقاب ...
امیرالمؤمنین علیهالسلام وقتی در ماه رمضان، مهمان امّ کلثوم علیهاالسلام دختر خود، بود و دو غذا (نمک و شیر) را بر سر سفره دید
فرمود: «دخترم! آیا قبلاً دیده ای که پدرت در یک سفره دو نوع خورش بخورد؟ آیا می خواهی فردای قیامت، ایستادن علی در برابر خدای سبحان به خاطر محاسبه و حساب پس دادن باشد؟
✨دخترم! بر حلال دنیا حساب است و بر حرام آن عقاب و عذاب✨
#امیرالمؤمنینعلیهالسلام
آئینه و آه _ حسام الدین سراج.mp3
5.9M
#حسام_الدین_سراج
🎶آئینه و آه
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🌷💌💐━━━┓
@Sheroadab_alavi
┗━━━💐💌🌷━━━┛
در این لحظات نورانی افطار
آرزوکن،آنچه خواهی ازخدا
فضل او شامل شود شاه وگدا
آنچه بخشیدت، به رحمت یادکن
گرندادت آن، به حکمت یادکن
رحمت وحکمت زسویش الفت است
درسپاس «حق» مزیدنعمت است
شکراو واجب بدان درهردوحال
ناپسندت گربُوَد یا ایده آل
بس تمناها که خواهدشد عذاب
برسرت چون سقف آوار وخراب
خوبِ ظاهر،گاه درباطن بلاست
آنکه می داندصلاح ما خداست
شِکوِه ازکارخدا انصاف نیست
حکمت یزدان بجز الطاف نیست
طاعات و عباداتتون قبول باشه✋🌸
لیلة القدر
امشب،شب حساسی است..
شب بیست وسوم ماه مبارک رمضان!
شبی که احتمال شب قدر درآن بیشتراست!
شبی که نوید شنیده شدن ندای آسمانی یا صیحهٔ آسمانی دراین شب داده شده است!!!
ازاعمال این شب، مکرر خواندن دعای« اللهم کن لولیک...»است..
یعنی دراین شب، دعا برای ظهور،اصلی ترین دعاست!! این یعنی، منتظرباشید
وچشم انتظار...
ندای آسمانی که حق است ونویدظهورحق و نابودی باطل میدهد...
امشب برای فرج امام زمان دعاکنیم
که دعابرای فرجش، گشایش درهمهٔ اموراست...
شب استجابت دعاست
☘ اللهم عجل لولیک الفرج ☘
✅ امام خامنه ای مد ظله العالی:
👈 از هنگام غروب آفتاب شب بیست وسوم رمضان ، سلام الهی شروع میشود، تا اذان صبح.
این چند ساعت، سلام و امن الهی و خیمه رحمت خداست. شب عجیبی است؛ هزارماه زندگی انسان، چقدر میتواند برکات بوجود آورد؛ این شب، بهتر از هزارماه است. این، را قدر بدانید...
👌 عزیزان من! لحظه جان دادن، ما وارد عالم دیگری میشویم. برای آنروز ، خود را آماده کنیم.
🍃
ای کاش دوباره عشق آغاز شود
تا بار دگر غزّه سرافراز شود
صدها غزل نگفته دارند، اگر
یکروز دهانِ سنگها باز شود
#فرامرز_عربعامری
#روز_قدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨انتشار برای نخستین بار
📹 «روز قدس»
🔺 شهید حاج قاسم سلیمانی: ابتکار امام خمینی(ره) برای [نامگذاری] روز قدس در دنیای اسلام بینظیر است.
🇵🇸 #شهید_القدس
#جانفدا
#امام_خامنه_اے
#قاسم_سلیمانے
#ابو_مهدی_المهندس
📣 حضور مردمی در روز قدس
🔸 رهبر انقلاب: ما در جمهوری اسلامی مسئلهی فلسطین برایمان یک مسئلهی تاکتیکی یا استراتژیک نیست، مسئلهی عقیده و دل و ایمان است. در روز قدس و در جمعهی آخر ماهرمضانِ هرسال، که امام آن را به عنوان روز قدس معین کردند، مردم در همهی شهرهای کشور، میآیند در خیابانها؛ هوا گرم باشد، هوا سرد باشد؛ و حضور و انگیزهی خودشان را نشان میدهند.
#روز_قدس
#مسئله_فلسطین
بار دگر پیر ما مفلس و قلاش شد
در بن دیر مغان ره زن اوباش شد
میکدهٔ فقر یافت خرقهٔ دعوی بسوخت
در ره ایمان به کفر در دو جهان فاش شد
زآتش دل پاک سوخت مدعیان را به دم
دردی اندوه خورد عاشق و قلاش شد
پاک بری چست بود در ندب لامکان
کم زن و استاد گشت حیله گر و طاش شد
لاشهٔ دل را ز عشق بار گران برنهاد
فانی و لاشییء گشت یار هویداش شد
راست که بنمود روی آن مه خورشید چهر
عقل چو طاوس گشت وهم چو خفاش شد
وهم ز تدبیر او آزر بتساز گشت
عقل ز تشویر او مانی نقاش شد
چون دل عطار را بحر گهربخش دید
در سخن آمد به حرف ابر گهرپاش شد
عطار نیشابوری
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
در راه تو هر که راهبر شد
هر لحظه به طبع خاک تر شد
هر خاک که ذرهٔ قدم گشت
در عالم عشق تاج سر شد
تا تو نشوی چو ذره ناچیز
نتوانی ازین قفس به در شد
هر کو به وجود ذره آمد
فارغ ز وجود خیر و شر شد
در هستی خود چو ذره گم گشت
ذاتی که ز عشق معتبر شد
ذره ز که پرسد و چه پرسد
زیرا که ز خویش بیخبر شد
خورشید ز خویش ذرهای دید
وآنگه به دهان شیر در شد
گر ذرهٔ راه نیست خورشید
پیوسته چرا چنین به سر شد
چون ذره کسی که پیشتر رفت
سرگشتهٔ راه بیشتر شد
در عشق چو ذره شو که عشقش
بر آهن و سنگ کارگر شد
بنمود نخست پردهٔ زلف
در پرده نشست و پرده در شد
درداد ندا که همچو ذره
فانی صفتی که در سفر شد
موی سر زلف ماش جاوید
همراهی کرد و راهبر شد
عطار چو ذره تا فنا گشت
در دیدهٔ خویش مختصر شد
عطار نیشابوری
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
.
آنکه رنجاند ترا عذرش پذیر
تا بیابی مغفرت بر وی مگیر
حق ندارد دوست خلق آزار را
نیست این خصلت یکی دیندار را
از ستم هر کو دلی را ریش کرد
آن جراحت بر وجود خویش کرد
#عطار
#پندنامه
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🌷💌💐━━━┓
@Sheroadab_alavi
┗━━━💐💌🌷━━━┛
💎درقحطی نیشابور، چهل شبانه روز گشتم
نه در هیچ مکانی صدای اذانی بود و نه هیچ مسجدی گشاده ...
آنجا دانستم نام اعظم خداوند، نان است ...
#عطار
۲۵ فروردین، روز بزرگداشت عطار نیشابوری ، چامه سرای سده ششم هجری گرامی باد 🌺
جانا! ز فراق تو،
این محنت جان تا کی؟
دل، در غم عشق تو
رسوای جهان تا کی؟
نآمد گه آن آخر
کز پرده برون آیی؟
آن روی بدان خوبی
در پرده نهان تا کی؟
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🌷💌💐━━━┓
@Sheroadab_alavi
┗━━━💐💌🌷━━━┛
هر کرا عقلست ودانش ای عزیز
دور باید بودنش از چارچیز
کار خود با ناسزا نکند رها
مردمی نکند بجای ناسزا
عقل داری میل بدکاری مکن
زین چو بگذشتی سبکساری مکن
تا شوی پیش از همه در روزگار
دست بر نان و نمک بگشاده دار
تا تو باشی در زمانه دادگر
زیر دستان را نکو دار ای پسر
هر که در پند خود آمد استوار
پند او را دیگران بندند کار
هر که از گفتار خود باشد ملول
قول او را دیگران نکنند قبول
هرچه باشد در شریعت ناپسند
گرد او هرگز مگرد ای هوشمند
تا صواب کار بینی سر بسر
بر مراد خود مکن کار ای پسر
#عطار
#پند_نامه
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🌷💌💐━━━┓
@Sheroadab_alavi
┗━━━💐💌🌷━━━┛
تذکره الاولیا :
پرسید چگونهای؟
+ گفت چگونه باشد حال قومی که در دریا باشند و کِشتی بشکند و هریک بر تختهای بمانند؟
- گفتند صعب باشد
+ گفت حال من هم چنین است ...
25 فروردین ماه روز بزرگداشت عطار نیشابوری گرامی باد.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🌷💌💐━━━┓
@Sheroadab_alavi
┗━━━💐💌🌷━━━┛
🔴 القدس لنا
🔵 روزی فرا خواهد رسید که می آیی و مسیحیت صهیونیزم را نابود خواهی کرد و پرچم اسلام ناب محمدی را بر فراز مسجد الاقصی به اهتزاز در می آوری.
🌕 در #قدس شریف نماز خواهی خواند و تمام آزادی خواهان عالم پشت سرت به نماز خواهند ایستاد.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🌷💌💐━━━┓
@Sheroadab_alavi
┗━━━💐💌🌷━━━┛
2138.mp3
1.88M
بیدل دهلوی » غزلیات »
تو کریم مطلق و من گدا چه کنی جز اینکه بخوانیام
در دیگری بنما که من به کجا روم چو برانیام
کسی از محیط عدمکران چه ز قطره واطلبد نشان
ز خودم نبردهای آنچنان که دگر به خود برسانی ام
به کجاست آن قدرم بقا که تأملی کندم وفا
عرق خجالت فرصتم نم انفعال زمانیام
به فسردنم همه تن الم به تردّد آبله در قدم
چو غبار داغ نشستنم چو سرشک ننگ روانیام
سحر طلسم هوا قفس همهجاست منفعل هوس
چه قدر عرق کندم نفس که به شبنمی بستانیام
ز کدورت من و ما پُرم غم بار دل به که بشمرم
ستم است سنگ ترازویی که نفس کشد ز گرانیام
ز حضور پیریام اینقدر اثر امتحان قبول و رد
که رساند بر در نیستی خم پشت پای جوانیام
نه به نقش بسته مشوشم نه به حرف ساخته سرخوشم
نفسی به یاد تو میکشم چه عبارت و چه معانیام
همه عمر هرزه دویدهام خجلم کنون که خمیدهام
من اگر به حلقه رسیدهام تو برون در ننشانیام
ز طنین پشهٔ بینفس خجل است بیدل هیچکس
به کجایم و کیام و چیام که تو جز به ناله ندانیام
خوانش
غلامرضا آقاسی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🌷💌💐━━━┓
@Sheroadab_alavi
┗━━━💐💌🌷━━━┛