یک شب صدایم کن سیاهی رنگ خوبی نیست
از خلوت چشمان تو آزار میبینم!
با خاطراتت زندگی را... ساختم اما
هر روز و شب خود را بروی دار میبینم
داغی درون سینهام جا دادی و رفتی
باران دلتنگی بروی گونهها جاریست
زخمی که از تو خورده این پیکر نمیدانی!
راهی به سوی مرگ دارد، مرگِ اجباریست
شاکی از این دنیا نخواهم بود، چون تقدیر
از تو برایم عشقِ بیاندازه میسازد
در چشمهای تو جهانی نور میبینم!
که سرنوشتم را مسیری تازه میسازد
در جیب دلتنگی نشاندم من خیالت را
حسی که از تو در درونم زندگی دارد!!
هرگز ندارد قیمتی جز عشق این احساس
وقتی به سمت روشنایی بندگی دارد..
#الهه_نودهی
#شهید_جاویدالاثر💔
#علیاصغر_کریمینودهی