ظلم و ستم
از خواجوی کرمانی
ظلم و ستم، گر چه ز دربان بُوَد
از اثر غفلتِ سلطان بُوَد
مشاعره، خرّمی، ص ۲۰۱.
#ظلم
#خواجویکرمانی
بازار محبت
از کمال اجتماعی جندقی
سود بازار محبت، اگر این خونجگری است
کاش ما هم عوض سود، زیان میکردیم
اسم گل، منتخب اشعار، ص ۵۱.
#محبت
#کمالاجتماعیجندقی
مشکل دل
از ژاله سهرابخانی مقدم
رای عشّاق خدا، ای دوست، رایی دیگر است
در مقام کبریایی، ماجرایی دیگر است
مشکل خود را توان وا کرد با تدبیر عقل
مشکل دل را، ولی مشکلگشایی دیگر است
زنان شاعر ایران، مهری شاهحسینی، ص ۵۲۱.
#دل
#ژالهسهرابخانیمقدم
تیـغ بــر حـلقـــم کشیـدی، میکنـی زاری چرا
زخـم بـر جـانم زدی بـا غمــزه، غمخواری چرا
گفته بـودی میکُشی روزی مرا با تیغِ عشق
آخــــر ای بلبــل زبـان! بـا حــــالِ بیمـــاری چرا
یـا بـه دارم زن، تـو ای دُردانـه! یا عفـوم نمـا
اینقَـدَر در مُلـکِ جــانــان، مــــردم آزاری چرا
بــودهام ســـربـاز کــویت، مـــرزداری بینشـان
دادهای بعـد از وفــاتـم، مُهــر ســـرداری چرا
گشتـهام زخمـــیِ پیـکانِـت، ندیدم مـرهمــی
دل به آتـش میکشـی، آنـگاه دلــداری چرا
آمـدی بـا صــد کــرشمه تـا کـه در خـاکم کنی
بـوالعجب ای مــاه،بـا شمشیــرِ تـاتـاری چرا
کُشتهای بـا تیــرِ مـژگانت،مـــرا در روزِ وصـل
بـر مــزارم میکنـی،هـــر شب عـــزاداری چرا
حرمتم راحفظ کن،دستم به دامانت، صنم!
تیـغ بـر حـلقـــم کشیـدی، میکنی زاری چرا
#محمدرضا_فتحی
🌷@golsher2319🌷
عالم پروانهها
از خوشدل تهرانی
عاقلان را نیست ره در محفل دیوانهها
نیست موران را خبر از عالم پروانهها
مشاعره، خرّمی، ص ۲۰۴.
#پروانه
#خوشدلتهرانی
تردیدِ یقینی
از فاضل نظری
از خاک مرا بُرد و به افلاک رسانید
این است که من معتقدم عشق، زمینیست
یک لحظه به بخشایش او شک نتوان کرد
با این همه، تردید در این باره، یقینیست
آنها، نظری، ص ۹۵.
#عشق
#فاضلنظری
دریا
از سعید بیابانکی
ما همان چشمههای کمآبیم
زندگی، جمعِ دوستانهی ماست
ما اگر ضرب در هزار شویم
ماندگاریم و جای ما دریاست
سنگچین، بیابانکی، ص ۴۲.
#دریا
#سعیدبیابانکی