باشگاه دانشجویان دانشگاه ملی مهارت
🔑 کلید روزی فقط به #همت و تلاش شما وابسته است و به هیچ چیز دیگری، در کنترل شما گره نخورده؛
💬 ابو عماره طيّار گويد: به امام صادق(ع) عرض كردم: مال و داراييم از دستم رفت؛ درحالىكه نانخورهاى بسيارى دارم.
🗣️ امام صادق(ع) فرمود:
هنگامى كه به كوفه رسيدى در دكّانت را باز كن و بساط خود بگستران و ترازويت را آماده كن و خود را در معرض رزق و روزى پروردگارت قرار بده.
راوى مىگويد: ابو عماره وقتى به كوفه رسيد درب دكّانش را گشود و بساطش را گستراند و ترازو را آماده كرد؛ كسانى كه اطراف او بودند از اينكار او تعجّب كردند؛ چرا كه در خانهاش كالايى نبود و نه كم و نه زياد) و در مغازهاش نيز چيزى نبود!
🥋 در اين هنگام مردى نزد او آمد و گفت: براى من لباسى خريدارى كن.
او نيز برايش خريد و پولش را از او گرفت و آن پول در دست خودش (موقّتا) باقى ماند، آنگاه مرد ديگرى نيز به همين نحو آمد و پول لباس در دست ابو عماره باقى ماند، و شيوۀ تاجران اين بود كه چنين معامله مىكردند، و برخى از ديگران قرض مىگرفتند.
🏪 سپس مرد ديگرى آمد و گفت: اى ابا عماره! من يك عدل كتان دارم، آيا مىخواهى آن را بخرى و من نيز براى بهايش يك سال به تو مهلت بدهم؟
گفت: آرى آن را بردار و برايم بياور.
آن شخص، كتان را آورد و فروخت و يك سال به او مهلت داد تا بهايش را بپردازد.
💰 با رفتن آن مرد، يكى از بازاريان آمد و گفت: اى ابا عماره! اين عدل، چيست؟
گفت: اين عدلى (از كتان) است كه خريدهام.
گفت: نيمى از آنرا به من مىفروشى و من بهايش را به تو به طور نقد بپردازم؟
گفت: آرى.
آنگاه نيمى از آنرا از او خريد و او نيز تحويل داد و بهايش را بهطور نقدى دريافت كرد. اين پول نيز براى مدّت يك سال در اختيار او قرار گرفت.
سپس ابو عماره شروع كرد و با آن پول يك لباس و دو لباس خريدارى مىكرد و به دكّان مىآورد و مىفروخت، تا آنكه ثروتش فراوان شد و آبرويش بازگشت و به وضع خوبى دست يافت."
📚 کافی/ جلد 5 ص 304
➕👉 @Shetab_tvu
🇮🇷باشگاه دانشجویان دانشگاه فنی و حرفه ای