شیفتگان تربیت
﷽ 😍⭕️#توجه 😍⭕️#توجه 📢#به_وقت_مسابقه😌😉 ⚪️ کانال شیفتگان تربیت در نظر دارد: 📕 از کتاب ش
✋😊 لطفا
#مسابقه_کتابخوانی سنجاق شده در کانال را برای دوستان و آشنایان معرفی بفرمائید....
در #ثواب_مطالعه_کتاب شریک باشید🤝
#کتابخوانی
#مسابقه
#سیزدهم_دیماه
#حاج_قاسم
#باماهمراه_باشید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2153840705Cd3695f0b90
**✿❀ ❀✿****✿❀ ❀✿**
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴به تاسیسات هستهای ایران حمله میکنیم، مشکلی نیست، فقط اینجا، اینجا، اینجا، اینجا و.... در اسرائیل نابود میشه!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🎬 من قدرت زهرا سلام الله را... محبت مادری او را در میدان هور دیدم....
🔻هروقت در سختی های جنگ، فشارها بر ما حادث میشد و به صورت بسیار مضطری هیچ کاری از ما بر نمیآمد پناهگاهی جز حضرت زهرا سلام الله نداشتیم...
من قدرت زهرا سلام الله را، قدرت او را... محبت مادری او را در میدان هور دیدم....
#حاج_قاسم_سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 آیا مجازات های جایگزین حبس، در دیگر کشورهای جهان هم سابقه دارد؟
👤"کاظم دلخوش" عضو کمیسیون قضایی مجلس، پاسخ می دهد.
شیفتگان تربیت
﷽ 😍⭕️#توجه 😍⭕️#توجه 📢#به_وقت_مسابقه😌😉 ⚪️ کانال شیفتگان تربیت در نظر دارد: 📕 از کتاب ش
😌♥️ اینم از کتاب #مکتب_حاج_قاسم که برات pdf کردمش👀
#مسابقه
۷۲ نفر برنده میشوند که هر کدام ۱۰۰ تومان جایزه نقدی دریافت خواهند کرد😍🎁
بدو بدو که به مسابقه چیزی نمونده✌️🏻
هر روز یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هَٰذَا فَأَلْقُوهُ عَلَىٰ وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ»
این پیراهن مرا ببرید، و بر صورت پدرم بیندازید تا بینا شود. و همه خانواده خود را نزد من بیاورید.»
(سوره مبارکه یوسف/ آیه ۹۳)
🌹🌹🌹
❇ تفســــــیر
اکنون این غم و اندوه بر دل برادران سنگینى مى کرد که پدر بر اثر فراق فرزندانش نابینا شده و ادامه این حالت، هم رنجى جانکاه براى همه خانواده و هم دلیل روشنى بر جنایت آنهاست. یوسف براى حلّ این مشکل بزرگ نیز چنین گفت: این پیراهن مرا ببرید و بر صورت پدرم بیندازید تا بینا شود (اذْهَبُوا بِقَمِیصِى هَـذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِى یَأْتِ بَصِیرًا).
و همه نزدیکان خود را نزد من آورید (وَأْتُونِى بِأَهْلِکُمْ أَجْمَعِینَ).
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۹۳ سوره مبارکه یوسف)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#احکام
خیلی کوتاه و جذاب با یک مسئله شرعی کاربردی آشنا شوید:
🍎 حق الماره میدونید چیه؟
شیفتگان تربیت
💜🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس💜🌸 قسمت #چهل_و_هشت گفت: _معصومه میشه در و ببندی! درو بستم و کنارش رو زمین
💜🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس💜🌸
قسمت #چهل_و_نه_و_پنجاه
لب زد:
_ممنون بابت همه چیز معصومه، ممنون، خیلی اذیتت کردم، ببخش منو😒
باید تمام تلاشمو میکردم تا گریه ام نگیره،
سریع بدون نگاه کردن بهش،باهاش دست دادم و اومدم بیرون،😣
داشتم کفشامو👟 می پوشیدم در حالی که تو چارچوب در ِحیاط ایستاده بود
گفت:
_یه خواهشی دارم
کمی مکث کرد و گفت:
_لطفا فردا فرودگاه نیایید بدرقه، میترسم... میترسم نتونم برم با دیدن شماها، به مامانمم اصرار کردم نیاد
دستام رو بند کفشام خشک شد،😧
منظورش اینه که آخرین ملاقاتمونه الان،
منو بگو که به بدرقه ی فردا دلمو خوش کرده بودم ..😣
در حالیکه که خودمو با بند کفشم مشغول کرده بودم
گفتم:
_یعنی .. یعنی ..😢
نمی تونستم جمله مو ادامه بدم، مگه این بغضِ لعنتی میذاشت حرف بزنم...
خودش سریع گفت:
_یعنی نمی خوام بیایین دیگه، تو ام نیا، خواهش میکنم .. فقط محمد میاد که منو برسونه فرودگاه...😒🙏
محمد صدام میزد، خیلی وقت بود تو ماشین منتظرم بودن،
دلم نمی خواست برم،
من شاید دیگه هیچ وقت نمیدیدمش،
وای نه،
کاش خواهش نمیکردی عباس ...😢
یعنی نمیبینمش دیگه،
امکان نداره، من میبینمش،
بازم میبینمش،
من مگه چند وقته عباس رو دارم،
اشکام به پشت چشمام رسیده بودن😢
فقط یه تلنگر کوچیک کافی بود تا سیلی از اشک رو گونه هام سرازیر بشه،
رومو برگردوندم،
قطره ی سمج اشک خودشو رو گونه ام انداخت،
پشت بهش سریع گفتم:
_خداحافظ عباس!!
منتظر جوابش نشدم و راه افتادم سمت در و رفتم بیرون،
نمی خواستم اینجوری برم،
نمی خواستم اینجوری خداحافظی کنم،
نمی خواستم ...
وای که چه #خداحافظی_تلخی بود،😣😭
اونقد تلخ که حس میکردم #مزه ی تلخی اش تا #ابد باهام میمونه ..
سوار ماشین شدم و سرمو تکیه دادم به پنجره ...زیر لب فقط گفتم
"دلم برات تنگ میشه "😭💔
چشمامو کمی باز کردم، نور مستقیم می خورد تو چشمم،
پرده ی اتاق رو کی کشیده بود،
بلند شدم که کمرم درد گرفت، 😣
باز تو جانمازم خوابم برده بود،
کل شب و به رفتن عباس فکر میکردم، نخوابیده بودم
اما بعد نماز صبح نفهمیدم چجوری تو جانمازم خوابم برده بود،😒
بلند شدم دست و صورتمو شستم،
دنبال گوشیم میگشتم که ببینم عباس پیامی زنگی نزده،
یادم اومد گوشیم هنوز تو کیفمه،👜از دیشب درش نیاورده بودم،
کیفمو باز کردم و دستمو بردم داخلش که دستم خورد به چیز تقریبا گردی،
با تعجب گفتم 😳این دیگه چیه تو کیفم، درش اوردم، چشمام چند لحظه روش ثابت موند وای این اینجا چیکار میکنه،
نکنه دیشب …
وای نکنه دیشب موقعی که وسایلای ریخته شدم تو اتاق عباس رو جمع میکردم اینم اومده بینشون،😧
محکم با دست زدم رو پیشونیم،
دویدم بیرون اتاق،
مامان تازه از خواب بیدار شده بود انگار.. سریع گفتم: 😵
_محمد کو؟؟؟؟
با تعحب نگام کرد و گفت:😟
_چیشده؟
- مامان محمد کو، رفت؟؟؟؟
+اره یه ده دقیقه میشه رفته، جیشده حالا؟؟
سریع گفتم:
_مامان زنگ بزنین آژانس؟؟ زود مامان .. زود، الان میره😨
دویدم 🏃تو اتاق و هر چی دم دستم بود پوشیدم که مامان با نگرانی اومد تو اتاق و گفت:
_چیشده معصومه؟؟😧
#ادامه_دارد...
💚💛💚💛💚💛💚💛💚
💌نویسنده: بانوگل نرگــــس
💚💛💚💛💚💛💚💛💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸عالم، عالم پذیرایی ست به شرطی که ...
🔹حاج آقا عاملی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 عنایت امام زمان (علیهالسلام) زیر بارش برف
#داستان_شنیدنی
#استاد_عالی
شیفتگان تربیت
*🍀﷽🍀 #داستــان_دنبــــاله_دارداستان واقعی و بسیار جذاب رمان#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا 🍃🌷 #پارت58 همه
*🍀﷽🍀
رمـان #بـــنده_نــفس_تا_بـــنــده_شــهــدا 🍃🌷
#پارت59 📕
وقتی به خودم اومدم ک حاج ابراهیم رفته بود
زمانی بود که روبروی ضریح شش گوشه
ابا عبدالله الحسین بودم
وقتی فهمیدم امروز روز آخری که کربلام دلم شکست ...
دیگه نرفتم هتل
برگشتم رفتم حرم حضرت ابوالفضل(ع)
تا نماز مغرب حرم حضرت ابوالفضل(علیه السلام ) بودم
مجبور بودم برگردم هتل یه چیزی بخورم تا
توان موندن حرم داشته باشم ...
شام که خوردم سریع برگشتم بین الحرمین
برگشتم بین الحرمین تو حس و حال خودم بودم
دوست داشتم حاجی باز بیاد
اما نیومد ....
روبروم گنبد اباعبدالله الحسین(علیه السلام) بود
و پشت سرم گنبد علمدارش ابوالفضل العباس (علیه السلام
اشکام خود به خود جاری شد
روبه ضریح امام حسین(علیه السلام)گفتم
میدونم حس و حال من مثل بقیه زائرینت نیست ...
شهدای جنوب ایران را دوست دارم
ازتون میخوام کمکم کنید همیشه تو راهشون بمونم
سرمو بلند کردم که زیارت عاشورا بخونم چشمم
افتاد به جانبازی که یه دستش قطع شده بود
یاد شلمچه
یاد هور
در دلم زنده شد،رضااااااا
#حاج_ابراهیم_همت .....
ادامـــــــه. دارد......
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هولوکاست کشتار ۱۰ میلیون نفر ایرانی توسط انگلیس خبیث که حتی دانشگاهها و حوزه های ما هم از آن خبر ندارند. و نسل جدید کاملا" از آن بی اطلاع است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📨موضوع:
يكي از شرايط عاقبت بخيري
🔹 نکته ها از گفته ها
🎙"استاد فاطمی نیا"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 خانواده اجارهای!!:
🔻 در ژاپن «تنهایی» به یک بحران تبدیل شده، ژاپنیها برای رفع این مشکل شرکتهایی ایجاد کردن تا خانواده موقت اجاره بدن
👈 این کلیپ نمایشی است از این واقعیت که #زندگی_خانوادگی یکی از نیازهای حیاتی و مهم برای زیست انسان است.
#ازدواج
#احترام_به_والدین
#فرزند
#حجاب
#عفاف
#حیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠بیانات امام خامنه ای
🎥 #کلیپ_ویژه
🔸ایجاد قدرت بازدارندگی
📎 اقتصاد مقاومتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این چند دقیقه از حاجقاسم سلیمانی محشر است؛ نامش را چه بگذاریم؟ الهیات، عرفان یا مناجات نمیدانیم؛ شاید توصیفی عاشقانه از دفاع مقدس بهترین عنوان باشد
حاجقاسم سلیمانی: آمد، اورکتش روی دوشش بود و جوراب نداشت. یک نگاهی به او انداختم و لبخندی زدم. گفت: "داشتم با این حال نماز میخواندم. گفتند که با من کاری دارید. میخواستم جورابم را بپوشم، با خودم گفتم که حسین پسر مش غلامحسین تو اینجوری رفتی پیش خدا، حالا میخای پیش فلانی یهجور دیگه بری؟!"