eitaa logo
شیفتگان تربیت
11.5هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
19.3هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gamedooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
شیفتگان تربیت
#رنج_مقدس #قسمت_سی_ام از زندگی سيرم و جز دفتر خاطراتم چيزی برنمی دارم. دفتر را که باز می کنم، برگه
سر و صدای گنجشک ها باز به دادم رسيد. با عجله بلند می شوم که سرم گيج می رود. دستم را به ديوار می گيرم. چند لحظه چشمانم را می بندم تا خون به مغزم برسد. نمازم را که می خوانم همان جا کنار سجاده می خوابم. سکوت خارق العاده خانه و صدای پرندگان آرامشی درونم القا می کند خيال انگيز. اين بار از شدت گرسنگی بيدار می شوم. از اتاق که پا بيرون می گذارم با صدای سلام پدر، از جا کنده می شوم و بی اختيار جيغ می کشم. - ببخشيد. حواسم نبود شايد بترسی. حال بدی پيدا می کنم. پدر ليوان آبی را که تکه های ريز نبات تهش پيداست مقابلم می گيرد و حالم را می پرسد. ليوان را به لبم می گذارم. بوی گلابش مغزم را آرام می کند. با مکث عطرش را نفس می کشم و آرام آرام می خورم. پدر با انگشترش بازی می کند و دست آخر می گويد: - ليلاجان! اگر حال داری و وقت، يه خورده با هم صحبت کنيم. حرفی نمی زنم؛ حرفی ندارم که بزنم. نمی خواهم حرفی بزنم که ناراحتش کنم. سرش را بالا می آورد و يک پايش را ستون دستش می کند. - ليلاجان! شايد شما فکر کنی، يعنی... قطعا اين حس رو داري که من خيلی در حقت کوتاهی کردم. گفتم شايد امروز وقت خوبی باشه تا با هم صحبت کنيم. البته اين را هم بگم که عمل سهيل را دفن می کنم توی قلبم. نفس عميقی می کشد. خيالم راحت می شود که سهيل را تمام شده می داند. طوفانی بود که وزيد، ويران کرد و تمام شد. شايد اين فرصتی که پديد آمده بهترين زمان برای پرسيدن سؤال هايم باشد و شنيدن آنچه که بارها خواسته ام و کسی نبوده تا توضيحی بدهد. سرم را بلند می کنم و می گويم: - چرا بين من و خودتون جدايی انداختيد؟ سؤالم خيلی صريح است، اما من حالم به همين صراحت خراب است... بغض گلوگيرم می شود و سکته ای توی صدايم می اندازد. - من ساعت ها فکر می کردم به اين نبودن خودم کنار شما. به اين تحمل تنهايی ها. آب دهانم را محکم قورت می دهم تا همراهش بغضی را که مثل گردو در گلويم نشسته فرو ببرم. سخت است. پايين نمی رود، نه بغضم و نه گرمای تب دار بدنم. پدر سکوت کرده است. هميشه تصور می کردم اگر مقابلش بنشينم چه حرف هايی خواهم زد و الآن... - بدتر از اون اينکه خواهرم کنار شما بود و من تنها بودم. هنوز نگاهش رو به پايين است. از خودم بدم می آيد. چرا بايد او را در تنگنا قرار بدهم. حس می کنم تک و توک موهای سياهش دارد لحظه ای سفيد می شود. نگاهش را تا صورتم بالا می آورد. چشمانش غرق اشک است. دوست ندارم ببينم و زود چشم می بندم و سرم را پايين می اندازم؛ اما آرام نمی شوم. - تو پنج دقيقه زودتر از مبينا به دنيا اومدی. علی تازه چهار سالش بود. شرايط کاری من رو هم حتما از مادربزرگ خدا بيامرزت شنيدی. بعد از به دنيا اومدن شما، مادرتون مريض شد. مکثی می کند و نفس عميقی می کشد - اون موقع علی کوچيک بود و مبينا هم بعد از اينکه به دنيا اومد به خاطر حال بدش توی دستگاه بود. شرايط سخت شد برامون... با اخمی که باعث می شود چهره اش دردناک شود صورتش را درهم می کشد. حس می کنم دارد خاطرات آن روزها را به صورت زنده می بيند. - با اينکه تو خيلی آرام بودی، حال مادرت باعث شد همه چيز به هم بپيچه. نمی شد سه تا بچه رو با هم جمع و جور کنيم. 💠
35.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠کلیپ تصویری: شبیه سازی شهادت حضرت عباس (ع) محصولی با تکنولوژی واقعیت مجازی ، این ویدئو به صورت دو بعدی لحظه شهادت حضرت ابولفضل العباس را به تصویر کشیده است 🔸کاری از سازمان فضای مجازی سراج
Az Sooze Sine Mikesham Ah .mp3
7.17M
💠فایل صوتی: از سوز سینه می کشم آه 🔸با نوای: محمود کریمی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 تصاویر هوایی از حرم باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس محرم ١۴۴۴ امام سجّاد علیه السلام: خدا رحمت كند عبّاس را! او ايثار كرد و جانانه جنگيد و جان خويش را فداى برادرش كرد. 📚الخصال، ص۶٨
آرزوی لب سقا - حاج محمود کریمی.mp3
3.41M
🏴 مکالمه زیبا و سوزناک حضرت عباس(ع) و آب فرات..
مداحی_آنلاین_یه_قلب_مبتلا_تو_این.mp3
6.26M
🔳 🌴یه قلب مبتلا تو این سینه است 🌴مریضم و دوام ابالفضل 🎤 👌بسیار دلنشین
31.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠کلیپ تصویری شمیم محرم: برکات عاشورا 🔸حجت الاسلام قرائتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ⬛️ روضه حضرت عباس علیه السلام به روایت رهبر معظم انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Zohr09Moharram1394[06]_176715557515559176.mp3
2.94M
🏴ای اهل حرم میر و علمدار نیامد 🔹میثم مطیعی 🔺تاسوعای حسینی بر شما تسلیت باد. التماس دعا
مداحی_آنلاین_ای_منی_آواره_گویان_ابالفضل_ابالفضل_حاج_سلیم_موذن_زاده.mp3
4.52M
🔳 🌴ای منی آواره قویان ابالفضل 🌴گلمیشم امداده اویان ابالفضل 🎤حاج 👌بسیار دلنشین
AUD-20210816-WA0005.mp3
5.4M
🔳 🌴گورسن بوگجه لیلا نجه راحت یاتاجاخ 🌴کی صاباح نازلی علی اکبری قانه باتاجاخ 🎤 👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ استاد حسین انصاریان: حسین جان ! 💚 ما فقط خودت رو میخوایم ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا حلوا به کسی ده که محبت نچشیده.... علیه‌السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗒🗒خواص باطل(۲)؛ شریح قاضی رهبر معظم انقلاب اسلامی: ✒️✒️تاریخ مى‌نویسد: «مسجد کوفه مملو از جمعیتى شد که پشت سر ابن زیاد به نماز عشا ایستاده بودند.» چرا چنین شد؟ بنده که نگاه مى‌کنم، مى‌بینم خواصِ طرفدارِ حقْ مقصرّند و بعضى‌شان در نهایتِ بدى عمل کردند. مثل چه کسى؟ مثل «شریح قاضى». شریح قاضى که جزو بنى‌امیّه نبود! کسى بود که مى‌فهمید حق با کیست. مى‌فهمید که اوضاع از چه قرار است. وقتى «هانى بن عروه» را با سر و روى مجروح به زندان افکندند، سربازان و افراد قبیله‌ى او اطراف قصر عبیداللَّه زیاد را به کنترل خود درآوردند. 👈👈ابن زیاد ترسید. آنها مى‌گفتند: «شما هانى را کشته‌اید.» ابن زیاد به «شریح قاضى» گفت: «برو ببین اگر هانى زنده است، به مردمش خبر بده.» شریح دید هانى بن عروه زنده، اما مجروح است. تا چشم هانى به شریح افتاد، فریاد برآورد: «اى مسلمانان! این چه وضعى است؟! پس قوم من چه شدند؟! چرا سراغ من نیامدند؟! چرا نمى‌آیند مرا از این‌جا نجات دهند؟! مگر مرده‌اند؟!» 🔴🔴شریح قاضى گفت: «مى‌خواستم حرفهاى هانى را به کسانى که دورِ دارالاماره را گرفته بودند، منعکس کنم. اما افسوس که جاسوس عبیداللَّه آن‌جا حضور داشت و جرأت نکردم!» ❓❓«جرأت نکردم» یعنى چه؟ یعنى همین که ما مى‌گوییم ترجیح دنیا بر دین! شاید اگر شریح همین یک کار را انجام مى‌داد، تاریخ عوض مى‌شد. ⭕️⭕️اگر شریح به مردم مى‌گفت که هانى زنده است، اما مجروح در زندان افتاده و عبیداللَّه قصد دارد او را بکشد، با توجّه به این‌که عبیداللَّه هنوز قدرت نگرفته بود، آنها مى‌ریختند و هانى را نجات مى‌دادند. با نجات هانى هم قدرت پیدا مى‌کردند، روحیه مى‌یافتند، دارالاماره را محاصره مى‌کردند، عبیداللَّه را مى‌گرفتند؛ یا مى‌کشتند و یا مى‌فرستادند مى‌رفت. آن گاه کوفه از آنِ امام حسین علیه‌السّلام مى‌شد و دیگر واقعه‌ى کربلا اتّفاق نمى‌افتاد! اگر واقعه‌ى کربلا اتّفاق نمى‌افتاد؛ یعنى امام حسین علیه‌السّلام به حکومت مى‌رسید. حکومت حسینى، اگر شش ماه هم طول مى‌کشید براى تاریخ، برکات زیادى داشت. گرچه، بیشتر هم ممکن بود طول بکشد. ⬅️⬅️ اى شریح قاضى! چرا وقتى که دیدى هانى در آن وضعیت است، شهادتِ حق ندادى؟! عیب و نقصِ خواصِ ترجیح دهنده‌ى دنیا بر دین، همین است. 💠 بیانات در دیدار فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) ۱۳۷۵/۰۳/۲۰ •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat