eitaa logo
شیفتگان تربیت
11.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
19.1هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gamedooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شیفتگان تربیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احکام به زبان ساده حکم مسواک زدن و کشیدن نخ دندان برای روزه‌دار🚰😬 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
💠 #قسمت_سی_و_ششم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #ترمز_بریده 🌹✅ : من سرباز کوچک توام بعد از دو سال برگشتم کش
💠 داستان جذاب و واقعی ✅🌹 🌹✅ : به قیمت جانم به خدا و اهل بیت پیامبر و حضرت زهرا توسل کردم ... خدایا! غلبه و نصرت از آن توست ... امروز، جوانان این مجلس به چشم قهرمان و الگوی خود به من نگاه می کنند ... کشته شدن در راه تو، پیامبر و اهل بیتش افتخار من است ... من سرباز کوچک توئم ... پس به من نصرتی عطا کن تا از پیامبر و اهل بیتش دفاع کنم ... در دل، یاعلی گفتم و برخاستم ... از جا بلند شدم و خطاب بهش گفتم: من در حین صحبت های شما متوجه شدم که علم من بسیار اندکه و لیاقت سخنرانی در برابر علمای بزرگ رو ندارم ... اگر اجازه بدید به جای وقت سخنرانی خودم، من از شما سوال می کنم تا با پاسخ های شما به علم خودم و این جوانان اضافه بشه ... با خوشحالی تمام بهم اجازه داد ... یک بار دیگه توسل کردم و بسم الله گفتم ... و شروع کردم به پرسیدن سوال ... سوالات رو یکی پس از دیگری از کتب معروف اهل سنت می پرسیدم ... طوری که پاسخ هر سوال، تاییدیه ولایت حضرت علی و تصدیق اهل بیت بود ... و با استفاده از علم منطق و فلسفه، اون رو بین تناقض های گفته های خودش گیر می انداختم ... . جو سنگینی بر سالن حاکم شده بود ... هر لحظه ضربان قلبم شدیدتر می شد تا جایی که حس می کردم قلبم توی شقیقه هام میزنه ... یک اشتباه به قیمت جان خودم یا حقانیت شیعه و اهل بیت پیامبر تمام می شد ... ⬅️ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اعتراض حجت الاسلام رفیعی به وضعیت حجاب در جامعه : 🔹قانونی ، شرعی و عرفی مخالف ارزش‌های ماست ... 🔹 چرا نظام به این سادگی با این موضوع کنار اومده؟ 🔹 با همین وضعیت کار جلو برود کنترل از دست حاکمیت خارج می شود.
شیفتگان تربیت
💠 #قسمت_سی_و_هفتم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #ترمز_بریده 🌹✅ : به قیمت جانم به خدا و اهل بیت پیامبر و حض
💠 داستان جذاب و واقعی ✅🌹 🌹✅ : حق با علی است کم کم، داشت خشم بر اون مبلغ وهابی غلبه می کرد ... در اوج بحث کنترلش رو از دست داد و فریاد زد: خفه شو کافر نجس، یعنی ام المومنین عایشه، دختر حضرت ابوبکر به اسلام خیانت کرده و حقانیت با علی است؟ تا این کلام از دهانش خارج شد، من هم فریاد زدم: دهان نجست رو ببند ... به همسر پیامبر تهمت خیانت میزنی؟ ... تمام کلمات من از کتب علمای بزرگ اهل سنت بود ... کافر نجس هم تویی که به همسر پیامبر تهمت میزنی ... با گفتن این جملات من، مبلغ وهابی به لکنت افتاد و داد زد: من کی به ام المومنین تهمت خیانت زدم؟ ... جمله اش هنوز تمام نشده بود؛ دوباره فریاد زدم: همین الان جلوی این همه انسان گفتی همسر پیامبر یه خائنه ... . بعد هم رو به جمع کردم و گفتم: مگر شما نشنیدید که گفت ام المومنین بعد از پیامبر بر علی، خلیفه زمان شورش کرده و مگر نه اینکه حسین بن علی رو به جرم شورش بر خلیفه کشتند ... پس یا شورش بر خلیفه خیانت محسوب میشه که در این صورت، تو به ام المومنین تهمت خیانت زدی یا حق با علی و خاندان علی است ... 🔵پ.ن: به علت طولانی بودن مناظره و این بحث، تنها بخش پایانیش نوشته شد ⬅️ادامه دارد... 💠
❤️📖🔈 سی جزء بصورت فایل صوتی 🔻نیاز به دانلود ندارد ، فقط کافيست روی لینک ضربه بزنید . 🌺جزء 1 ⇨ http://j.mp/2b8SiNO* 🌺جزء 2 ⇨ http://j.mp/2b8RJmQ* 🌺جزء 3 ⇨ http://j.mp/2bFSrtF* 🌺جزء 4 ⇨ http://j.mp/2b8SXi3* 🌺جزء 5 ⇨ http://j.mp/2b8RZm3* 🌺جزء 6 ⇨ http://j.mp/28MBohs* 🌺جزء 7 ⇨ http://j.mp/2bFRIZC* 🌺جزء 8 ⇨ http://j.mp/2bufF7o* 🌺جزء 9 ⇨ http://j.mp/2byr1bu* 🌺جزء 10 ⇨ http://j.mp/2bHfyUH 🌺جزء 11 ⇨ http://j.mp/2bHf80y* 🌺جزء 12 ⇨ http://j.mp/2bWnTby* 🌺جزء 13 ⇨ http://j.mp/2bFTiKQ* 🌺جزء 14 ⇨ http://j.mp/2b8SUTA* 🌺جزء 15 ⇨ http://j.mp/2bFRQIM* 🌺جزء 16 ⇨ http://j.mp/2b8SegG* 🌺جزء 17 ⇨ http://j.mp/2brHsFz* 🌺جزء 18 ⇨ http://j.mp/2b8SCfc* 🌺جزء 19 ⇨ http://j.mp/2bFSq95* 🌺جزء 20 ⇨ http://j.mp/2brI1zc* 🌺جزء 21 ⇨ http://j.mp/2b8VcBO* 🌺جزء 22 ⇨ http://j.mp/2bFRxNP* 🌺جزء 23 ⇨ http://j.mp/2brItxm* 🌺جزء 24 ⇨ http://j.mp/2brHKw5* 🌺جزء 25 ⇨ http://j.mp/2brImlf* 🌺جزء 26 ⇨ http://j.mp/2bFRHF2* 🌺جزء 27 ⇨ http://j.mp/2bFRXno* 🌺جزء 28 ⇨ http://j.mp/2brI3ai* 🌺جزء 29 ⇨ http://j.mp/2bFRyBF* 🌺جزء 30 ⇨ http://j.mp/2bFREcc*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
7⃣ دعای روز هفتم ماه رمضان 🎞 استوری ❇️ اللَّهُمَّ أَعِنِّي فِيهِ عَلَى صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ 🔶 اى خدا مرا در اين روز بر روزه و اقامه نماز يارى كن ❇️ وَ جَنِّبنِي فِيهِ مِن هَفَوَاتِهِ وَ آثَامِهِ‏ 🔶 و از لغزشها و گناهان دور ساز ❇️ وَ ارزُقنِي فِيهِ ذِكرَكَ بِدَوَامِهِ 🔶 و ذكر دايم نصيبم فرما ❇️ بِتَوفِيقِكَ يَا هَادِيَ المُضِلِّينَ‏ 🔶 به حق توفيق بخشى خود اى رهنماى گمراهان عالم 🎙 با صدای قاسم موسوی قهار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠حجاب صفر و صد! . ✅سخنان استاد رحیم پور ازغدی 🌱• انتشارش با شما • •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
1.06M
خاکریز به خاکریز جلو خواهیم رفت و خاکریزهای تصرف شده را پس خواهیم گرفت.... خرمشهرها پیش روست... 🎙سیدفخرالدین‌موسوی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿°• “گدای تو” ‌ 🎙 با صدای حاج مهدی رسولی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ جواب این دختر برنامه تلویزیونی را بهم ریخت!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شیفتگان تربیت
تندخوانی‌جزء 8۩معتزآقائی.mp3
4.11M
⑧ تندخوانی جزء هشتم قرآن 🎙 استاد معتز آقایی
هدایت شده از شیفتگان تربیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠موشن گرافیک احکام: روزه رو باطل نکن ! 🔸احکامی که باید بدانیم •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
💠 #قسمت_سی_و_هشتم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #ترمز_بریده 🌹✅ : حق با علی است کم کم، داشت خشم بر اون مبلغ
💠 داستان جذاب و واقعی ✅🌹 🌹✅ : سلام خدا بر صراط مستقيم نفس و زبانش بند آمده بود ... یا باید روی منبر به حقانیت امام علی و فرزندانش شهادت می داد یا تایید می کرد که عایشه بر خلیفه شورش و خیانت کرده بود ... قبل از اینکه به خودش بیاد، دوباره با صدای بلند فریاد زدم: بگیرید و این کافر نجس رو از خانه خدا بیرون کنید ... و به سمت منبر حمله کردم ... یقه اش رو گرفتم و اون رو از بالای منبر به پایین کشیدم و محکم توی گوشش زدم ... جمع هم که هنوز گیج و مبهوت بودند با این حرکت من، ملتهب شدند و به سمت اون وهابی حمله کردند و الله اکبر گویان از مسجد بیرونش کردند ... جماعت هنوز از التهاب و هیجانی که بهشون وارد کرده بودم؛ آرام نشده بودند ... رفتم سمت منبر ... چند لحظه چشم هام رو بستم ... دوباره بسم الله گفتم و توسل کردم و برای اولین بار از پله های منبر بالا رفتم ... . بسم الله الرحمن الرحیم ... سلام و درود خدا بر جویندگان و پیروان حقیقت ... سلام و درود خدا بر مجاهدان و سربازان راه حق ... سلام و درود خدا بر پیامبری که تا آخرین لحظات عمر مبارکش، هرگز از فرمان الهی کوتاهی نکرد ... سلام و درود خدا بر صراط مستقیم و تک تک پیروان و ادامه دهندگان ... و اما بعد ... . سالن تقریبا ساکت و آرام شده بود اما هنوز قلب من، میان شقیقه هایم می تپید ... ⬅️ادامه دارد...
هدایت شده از شیفتگان تربیت
راهکارهای زندگی موفق در جزء هشتم قرآن کریم👆👆👆 التماس دعا🤲 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
💠 #قسمت_سی_و_نهم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #ترمز_بریده 🌹✅ : سلام خدا بر صراط مستقيم نفس و زبانش بند آ
💠 داستان جذاب و واقعی ✅🌹 🌹✅ : صدور حکم مرگ برگشتم خونه ... هنوز پام رو تو نگذاشته بودم که پدرم محکم زد توی گوشم و با عصبانیت سرم داد زد: شیر مادرت، حلال بود. منم به تو لقمه حلال دادم، حالا پسرمن که درس دین می خونه، توی گوش عالم دین خدا می زنه؟ ... بعد هم رو به آسمان بلند گفت: خدایا! منو ببخش ... فکر می کردم توی تربیت بچه هام کوتاهی نکردم ... این نتیجه غرور منه .. . در حالی که صورتش از خشم سرخ شده بود، رفت داخل و روی مبل نشست ... بدون اینکه چیزی بگم، سرم رو پایین انداختم و رفتم داخل ... چند لحظه صبر کردم ... رفتم سمت پدرم و کنار مبل، پایین پاش نشستم ... . خم شدم و دستی که باهاش توی صورتم زده بود رو بوسیدم ... هنوز نگاهش مملو از خشم و ناراحتی بود ... همون طور که سرم پایین بود گفتم: دستی که به خاطر خدا بلند میشه رو باید بوسید ... نمی دونم چی به شما گفتن ولی منم به خاطر خدا توی گوشش زدم ... اون عالم نبود ... آدم فاسقی بود که داشت جوان ها رو گمراه می کرد ... مگه تو چقدر درس خوندی که ادعا می کنی از یه عالم بیشتر می فهمی؟ ... با ناراحتی اینو گفت و رفت توی اتاق ... . هنوز با ناراحتی و دلخوری پدرم کنار نیومده بودم که برادرم سراسیمه اومد و بهم خبر داد که علمای وهابی تصمیم گرفتن یه جلسه عقاید بزارن و تا اعلام نتیجه هم حق خروج از کشور رو ندارم ... . با خنده گفتم: خوب بزارن. هر سوالی کردن توکل بر خدا ... اینو که گفتم با عصبانیت گفت:می فهمی چی میگی؟ بزرگ ترین علمای کشور جلوت می ایستن ... فکر کردی از پسشون برمیای؟ ... یه اشتباه کوچیک ازت سر بزنه یا سر سوزنی بهت شک کنن، حکم مرگت رو صادر می کنن ... . ولو شدم روی تخت ... می دونستم علمم در حدی نیست که از پس افرادی که برادرم اسم شون رو برده بود؛ بر بیام ... . چشم هام رو بستم و گفتم: خدایا! شرمنده ام. عمر دوباره به من بخشیدی اما من هنوز قدمی برنداشتم ... راضیم به رضای تو ... خوشحال بودم که این بار توی بستر بیماری نمی مردم ⬅️ادامه دارد...
هدایت شده از شیفتگان تربیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
8⃣ دعای روز هشتم ماه رمضان ❇️ اللَّهُمَّ ارزُقنِي فِيهِ رَحمَةَ الأَيتَامِ 🔶 اى خدادر اين روز مرا ترحم به يتيمان ❇️ وَ إِطعَامَ الطَّعَامِ وَ إِفشَاءَ السَّلاَمِ 🔶 و اطعام به گرسنگان و افشاء و انتشار سلام ❇️ وَ صُحبَةَ الكِرَامِ بِطَولِكَ يَا مَلجَأَ الآمِلِينَ‏ 🔶 و مصاحبت نيكان نصيب فرما به حق انعامت اى پناه آرزومندان عالم •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 آیا رهبری شورایی معتبرتر از رهبری فردی است؟ 🎙 کارشناس: دکتر یدالله جوانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
26.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿❤️ « أَدْعُوکَ یَا سَیِّدِی بِلِسَانٍ قَدْ أَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ » زمزمه فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی بامداحی: •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شیفتگان تربیت
تندخوانی‌جزء 9۩معتزآقائی.mp3
4.15M
⑨ تندخوانی جزء نهم قرآن 🎙 استاد معتز آقایی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
هدایت شده از شیفتگان تربیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : شدیدترین غضب خداوند برای حق الناس است 👤 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
💠 #قسمت_چهلم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #ترمز_بریده 🌹✅ : صدور حکم مرگ برگشتم خونه ... هنوز پام رو تو نگ
💠 داستان جذاب و واقعی ✅🌹 🌹✅ : غسل شهادت زمان و مکان جلسه رو اعلام کردن ... جلسه توی یه شهر دیگه بود و هیچ کسی از خانواده و آشنایان حق همراهی من رو نداشت ... راهی جز شرکت کردن توی جلسه نمونده بود ... . از برادرم خواستم چیزی به کسی نگه ... غسل شهادت کردم ... لباس سفید پوشیدم ... دست پدر و مادرم رو بوسیدم و راهی شدم ... . ساعت 9 صبح به شهری که گفتن رسیدم ...دنبال آدرس راه افتادم ... از هر کسی که سوال می کردم یه راهی رو نشونم می داد ... گم شده بودم ... نماز ظهر رو هم کنار خیابون خوندم ... این سرگردانی تا نزدیک غروب آفتاب ادامه پیدا کرد ... . خسته و کوفته، دیگه حس نداشتم روی پام بایستم ... نمی دونستم باید خوشحال باشم یا ناراحت ... کی باور می کرد، من یه روز تمام، دنبال یه آدرس، کل شهر رو گشته باشم؟ ... نرفتنم به معنای شکست و پذیرش تهمت ها بود ... اما چاره ای جز برگشتن نبود ... . توی حال و هوای خودم بودم و داشتم با خدا حرف می زدم که یهو یه جوان، کمی از خودم بزرگ تر به سمتم دوید و دست و شونه ام رو بوسید ... حسابی تعجب کردم ... . با اشتیاق فراوانی گفت: من از طلبه های مدرسه ... هستم و توی جلسه امروز هم بودم ... تعریف شما رو زیاد شنیده بودم اما توی جلسه امروز نفسم بند اومد ... جواب هاتون فوق العاده بود ... اصلا فکرش رو هم نمی کردم کسی در سن و سال شما به چنین مرتبه ای از علوم دینی رسیده باشه و ... . مغزم هنگ کرده بود. اصلا نمی فهمیدم چی میگه. کدوم جلسه؟ من که تمام امروز داشتم توی خیابون ها گیج می خوردم ... گفتم: برادر قطعا بنده رو اشتباه گرفتید ... و اومدم برم که گفت: مگه شما آقای ... نیستید که چند روز پیش توی گوش اون مبلغ زدید؟ ... من، امروز چند قدمی جایگاه شما، نشسته بودم ... اجازه می دید شاگرد شما بشم؟ ... ⬅️ادامه دارد...