eitaa logo
شیفتگان تربیت
11.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
19.1هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gamedooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 🏴ویژه 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
مداحی آنلاین - درده دوا رقیه - اسفندیاری.mp3
8.07M
درده دوا رقیه اسفندیاری 👈به یک☝️نفر احسان کرده ارسال فرمائید •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
37.MP3
3.35M
غرق محنیم لالای عاملی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
حضرت رقيه ‏.mp3
2.37M
سلیم موذن زاده حضرت رقیه •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
سلیم-درویرانده دورما.mp3
997.5K
در ویرانده دورما سلیم موذن زاده •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
یا حضرت رقیه س - SNN.IR.mp3
2.7M
🏴مداحی|خیمه ها سوخت دویدیم حرم سوخت عمو 🌹 حضرت رقیه (سلام الله علیها) ♦️مداح: حاج میثم مطیعی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
مداحی_آنلاین_کیم_اولسا_درده_مبتلا_منصوری.mp3
4.5M
🔳 🌴روضه حضرت رقیه(س) 🌴کیم اولسا درده مبتلا 🎤زنده یاد 👌بسیار دلنشین •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 🏴ویژه 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 « قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَىَ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا» بگو: «من فقط بشری هستم مثل شما؛ (امتیازم این است که) به من وحی می‌شود که تنها معبودتان معبود یگانه است؛ پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند! (سوره مبارکه کهف/ آیه ۱۱۰) ❇ تفســــــیر این آیه که آخرین آیه سوره کهف است مجموعه اى است از اصول اساسى اعتقادات دینى، یعنى توحید، معاد و رسالت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و در واقع همان چیزى است که آغاز سوره کهف نیز با آن بوده است; چرا که در آغاز نیز سخن از اللّه، وحى و پاداش عمل و قیامت بود، و از یک نظر، عصاره و فشرده اى است از مجموع این سوره، که قسمت مهمى از آن بر محور این سه موضوع دور مى زد. و از آنجا که مسأله نبوت، در طول تاریخش با انواع غلو و مبالغه همراه بوده است آن را چنین بیان مى کند: بگو من فقط بشرى همچون شما هستم، یگانه امتیازم این است که بر من وحى مى شود (قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَیَّ). و با این تعبیر، بر تمام امتیازات پندارى شرک آلودى که پیامبران را از مرحله بشریت، به مرحله الوهیت بالا مى برد، قلم سرخ مى کشد. 🌺🌺🌺 سپس، از میان تمام مسائلى که وحى مى شود، انگشت روى مسأله توحید گذارده مى گوید: بر من وحى مى شود که معبود شما فقط یکى است (أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ): چرا تنها به این مسأله اشاره شده است براى این که توحید، عصاره همه معتقدات و همه برنامه هاى فردى و اجتماعى سعادت بخش انسان است. در بحث هاى معاد و نبوت، این واقعیت به ثبوت رسیده است که آنها جدا از توحید نیستند، یعنى: هنگامى که خدا را با همه صفاتش بشناسیم، مى دانیم چنین خدائى باید پیامبرانى بفرستد، و نیز حکمت و عدالت او ایجاب مى کند: دادگاه عدل و رستاخیزى وجود داشته باشد، مسائل اجتماعى و کل جامعه انسانى و هر چه در ارتباط با آن است باید پرتوى از توحید و وحدت باشد، تا سامان یابد. سومین جمله این آیه، اشاره به مسأله رستاخیز مى کند و آن را با فاء تفریع به مسأله توحید پیوند زده، و مى گوید: بنابراین هر کس امید لقاى پروردگارش را دارد باید عمل صالح انجام دهد (فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً). لقاى پروردگار، که همان مشاهده باطنى ذات پاک او با چشم دل و بصیرت درون است، گر چه در این دنیا هم براى مؤمنان راستین امکان پذیر است، اما از آنجا که این مسأله در قیامت به خاطر مشاهده آثار بیشتر و روشن تر و صریح تر، جنبه همگانى و عمومى پیدا مى کند، این تعبیر در زبان قرآن، معمولاً در مورد روز قیامت به کار رفته، از سوى دیگر، طبیعى است اگر انسان انتظار و امید چیزى را دارد، باید خود را براى استقبال از آن آماده کند. آن کس که ادعا مى کند: من انتظار چیزى دارم و اثرى در عمل او نمایان نیست، در واقع مدعى دروغینى بیش نخواهد بود. به همین دلیل، در آیه فوق، فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً به صورت صیغه امر، بیان شده، امرى که لازمه رجاء، امید و انتظار لقاى پروردگار است. در آخرین جمله، حقیقت عمل صالح را در یک بیان کوتاه چنین بازگو مى کند: و نباید کسى را در عبادت پروردگارش، شریک سازد (وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً). به تعبیر روشن تر تا حقیقت خلوص و اخلاص در عمل نیاید، رنگ عمل صالح به خود نخواهد گرفت. انگیزه الهى و خدائى است که به عمل انسان عمق مى دهد، نورانیت مى بخشد، و جهت صحیح مى دهد، و هنگامى که اخلاص از میان رفت، عمل، بیشتر جنبه ظاهرى پیدا مى کند، به منافع شخصى گرایش مى یابد، و عمق و اصالت و جهت صحیح خود را از دست مى دهد. در حقیقت، این عمل صالحى که از انگیزه الهى و اخلاص، سرچشمه گرفته و با آن آمیخته شده است گذرنامه لقاى پروردگار است!. و همان گونه که سابقاً اشاره کرده ایم عمل صالح آن چنان مفهوم وسیعى دارد که هر برنامه مفید و سازنده فردى و اجتماعى را در تمام زمینه هاى زندگى شامل مى شود. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۱۰ سوره مبارکه کهف) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠موشن گرافیک احکام: عدول در نماز یعنی چی ؟ 🔸احکامی که باید بدانیم •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲💭 ما زهیر نیستیم! چرا در کربلا، بعضیا تونستن پای امام بمونن، و خیلی‌ها نتونستن؟ •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
4258-fa-imam-hossien-va-mahdi.pdf
1.27M
📗 نسخه pdf کتاب «از حسین ( علیه السلام) تا مهدی عج» 🍃بسم الله الرحمن الرحیم 🔴 کتاب از حسين (ع) تا مهدى عج، اثر محمدرضا فؤاديان، نوشتارى كوتاه درباره اوصاف مهدى عج در كلام امام حسين علیه السلام و رابطه امام زمان عج با جدش حسين بن على، به زبان فارسى است. 🔵 هدف نويسنده از نگارش اثر، تحليل گوشه‌هايى از ارتباطى كه بين قيام امام حسين(ع) و روز ظهور مهدى عج در اذهان شكل مى‌گيرد؛ است. ايشان اين پيوند را از منظرها و زواياى مختلف و در ابعاد گوناگون بررسى مى‌كند و نتايج حاصل از اين رهيافت را در اختيار محققان و مبلّغان قرار داده تا آنان نيز اين دست‌مايه را از ابعاد ديگر مورد كنكاش و تحقيق قرار دهند. 🔰 این کتاب، مشتمل بر دو بخش است: 📕 بخش اول: 🔺مولف در این بخش مرورى به پيوندهايى كه بين قيام امام حسين (ع) و ظهور امام مهدى عج وجود دارد، از ديدگاه قرآن، روايات، ادعيه و زيارت و تشرفات مى‌كند. 📕 بخش دوم: 🔺در بخش دوم با توجه به اين پيوندها و شباهت‌ها و دانستن اينكه عاشورا پشتوانه فرهنگى عصر غيبت و استراتژى انتظار است، به وظايف و رهيافت‌هاى اين فرهنگ اشاراتى شده است. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
🕌 زیارت مجازی حرم امام حسین علیه السلام اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ✋ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ✋ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِوَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ 👇👇👇 http://app.imamhussain.org/tour/ ▫️التماس دعای فرج 🖤👈این را به کسانی که دستشان از زیارت کوتاه است تقدیم کنیم👉🖤 علیه‌السلام •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
.جانَم.میرَوَد .شصت.وسوم _مهیا بدو آژانس دم دره _اومدم زود شال گردن طوسی که مادرش بافت را گردنش انداخت چادر جده را سرش کرد به سمت در رفت کوله اش را برداشت از زیر قرآن رد شد _خداحافظ مهیا سوار ماشین شد _مهیا مادر مواظب خودت باش _چشم ماشین حرکت کرد مهلا خانم کاسه ی آب را پشت سر دخترش ریخت _احمدآقا دیدی با چادر چقدر ناز شده _آره خیلی _کاشکی باهاش میرفتیم تا اونجا _خانم دیگه بزرگ شده بیا بریم تو یه چایی خوش رنگ بدید به ما ....... مهیا پول آژانس را حساب کرد کوله اش را روی دوشش گذاشت با اینکه اولین بارش بود چادر سرش می کرد اما خیلی خوب توانست کنترلش کند.... وارد دبیرستان شد با دیدن تعداد زیادی دانش آموز که از سرو کول همدیگه بالا میرفتن سری به علامت تعجب تکون داد مریم به سمتش اومد _چته برا چی سرتو تکون میدی _واقعا اینا دختر دبیرستانین اینطور از سروکول همدیگه بالا میرن مریم نگاهی به دختر ها انداخت ــ آره واقعا _این مسخره بازیا چیه دختر دبیرستانی باید طرفشو بزنه لهش کنه این مسخره بازیا واسه دوره راهنماییه مریم مشتی به بازویش زد _تو آدم بشو نیستی بیا بریم دارن تقسیم میکنن که کی بره تو کدوم اتوبوس و آروم در گوشش گفت _چادرت خیلی بهت میاد مهیا چشمکی برایش زد _میدونم دخترها به صورت صف پشت سر هم ایستادن... شهاب با لباس نظامی و بیسیم به دست همراه محسن بالا سکو اومد که صدای یکی از دخترا دراومد _بابا این برادر بسیجی جذابه ها دوستش که به زور چادر را روی سرش نگه داشته بود. گفت _کدومش... اگه منظورت اینه که لباس نظامی تنشه آره بابا این بسیجیا هم خوشکل شدن جدیدا مریم با چشم های گرد به مهیا نگاه کرد _مهیا اینا الان در مورد داداشم دارن صحبت میکنن مهیا با خنده سرش را تکون داد دختره روبه مهیا برگشت _مگه نه، این اخوی خوشکله مهیابا خنده سرش را تکون داد _آره خیلی اما شنیدم خیلی بداخلاقه _واقعا مهیا سرشو به نشونه ی تایید تکون داد دخترا شروع به پچ پچ کردن _دیوونه چی میگی بهشون مهیا شروع کرد به خندیدن _دروغ که نگفتم مریم مشتی به مهیا زد واخمی به دخترا کرد همه سوار اتوبوس ها شدند... مهیا و مریم تو اتوبوس شماره 5بودند نرجس و سارا هم اتوبوس شماره ۳ همه اتوبوسا حرکت کرده بودند _کی حرکت می کنیم _هنوز اتوبوس کامل نشده شهاب و محسن سوار شدند... همه ساکت شدند _سلام خواهرا ان شاء الله الان به سمت شلمچه حرکت میکنیم چندتا نکته هست که باید خدمتتون بگم... لطفا بدون هماهنگ با خانم مهدوی و خانم رضایی هیج جایی نرید، جاهایی که تابلو خطر گذاشتند اصلا نرید، مواظب وسایلتون باشید لطفا، خانم مهدوی لطفا چفیه ها رو بین خواهرا پخش کنید مهیا و مریم روی صندلی هایی ردیف دوم نشستند محسن و شهاب هم صندلی های جلوی دخترا.... _بگیر مهیا _من سفید نمی خوام _همشون سفیدن _مشکی می خوام _لوس نشو _مریم یه چفیه مشکی پیش داداشته ازش بگیر _عمرا بهت بده _برو بینم.... سید، سید شهاب به سمت مهیا اومد _خانم رضایی لطفا اینجا سید منو صدا نکنید _شهاب صدات کنم شهاب دستی به صورتش کشید اصلا همون سید صدا کنید.بفرمایید کاری داشتید _این چفیه مشکی رو اگه میشه بهم بدید من سفید نمی خوام شهاب به چفیه مشکیش نگاه کرد داشت به چیزی فکر می کرد لبخندی زد و به سمت مهیا گرفت _بفرمایید مهیا تشکری کرد و دور گردنش انداخت محسن و مریم با تعجب گاهی به این صحنه انداختند همه سر جای خود نشستند مریم اروم در گوش مهیا گفت _حواست به این چفیه باشه خیلی برا شهاب مهم و ارزشمنده باورم نمیشه بهت داده مهیا نگاهی به چفیه انداخت _واه چفیه است ها _اینو دوستش که شهید شده بهش داده _شهید؟؟ _آره مدافع حرم بوده مهیا چفیه را لمس کرد و آرام زیر لب پشت سرهم زمزمه کرد _مدافع حرم.... .دارد...