eitaa logo
شیفتگان تربیت
11.4هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gamedooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســـلام صبح طلایی رنگتان زیبـا و دلپذیر •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : غیر تو چیزی را ندیدم! •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* #عاشقــانــہ_مذهبـــی #امیـن_هانیــه قسمت هفتم * با خستگے نگاهم رو از ڪتاب گرفتم. _عاطے جمع ڪن
* قسمت هشتم * مثل فنر بالا و پایین میپریدم،شهریار با تاسف نگاهم ڪرد و سرے تڪون داد! رو بہ مادرم گفت:مامان بیا دخترتو جمع ڪن حالا انگار دڪترا گرفتہ! مادرم با جانب دارے گفت:چے ڪار دارے دخترمو؟!بایدم خوش حال باشہ،معدل بیست اونم امسال چیز ڪمے نیست! براے شهریار زبون درازے ڪردم و دوبارہ نگاهے بہ ڪارنامہ م انداختم،میخواستم هرطور شدہ امین بفهمہ امتحان هام رو عالے دادم!صداے زنگ در اومد شهریار بہ سمت آیفون رفت. _هانیہ بدو قُلت اومد! با خوشحالے بہ سمت حیاط رفتم،عاطفہ اومد،قیافہ ش گرفتہ بود با تعجب رفتم سمتش! _عاطے چے شدہ؟! با لحن آرومے گفت:یڪم امتحانا رو خراب ڪردم میترسم خرداد بیوفتم! عاطفہ ڪسے نبود ڪہ بخاطرہ امتحان اینطور ناراحت بشہ،حتما چیزے شدہ بود! با نگرانے گفتم:اتفاقے افتادہ؟ سرش رو بہ نشونہ منفے تڪون داد! شهریار وارد حیاط شد همونطور ڪہ بہ عاطفہ سلام ڪرد شالم رو داد دستم،حیاط دید داشت! سریع شالم رو سر ڪردم،نمیدونم چرا دلشورہ داشتم! نڪنہ براے امین اتفاقے افتادہ بود؟ با تردید گفتم:براے امین اتفاقے افتادہ؟ _نہ بابا از من و تو سالم ترہ!هانیہ اومدم بگم فردا نمیام مدرسہ بہ معلما بگو! نگرانے و ڪنجڪاویم بیشتر شد،با عصبانیت گفتم:خب بگو چے شدہ؟جون بہ لبم ڪردے! همونطور ڪہ بہ سمت در میرفت گفت:گفتم ڪہ چیزے نیست حالا بعدا حرف میزنیم! در رو باز ڪرد،دیدم امین پشت درِ نفس راحتے ڪشیدم! امین سرش رو انداخت پایین و گفت:ڪجا رفتے؟بدو مامان ڪارت دارہ! امین سلام نڪرد!مثل همیشہ نبود! با تعجب نگاهشون ڪردم شاید مسئلہ خصوصے بود ولے مگہ من و عاطفہ خصوصے داشتیم؟! عاطفہ با بے حوصلگے گفت:تازہ اومدم انگار از صبح اینجام! تعجبم بیشتر شد ڪم موندہ بود عاطفہ داد بڪشہ! امین با اخم نگاهش ڪرد،عاطفہ برگشت سمتم. _خداحافظ هین هین! هین هین گفتن هاش با انرژے نبود اصلا هین هین گفتن هاش مثل همیشہ نبود،یڪ دنیا حس بد اومد سراغم! با زبون لبم رو تر ڪردم. _خداحافظ! امین خواست در رو ببندہ ڪہ با عجلہ گفتم:راستے سلام! تحمل بے توجهیش رو نداشتم،ڪمے دو دل بود دوبارہ نیت ڪرد در رو ببندہ،با پررویے و حس اعتماد بہ نفس ڪہ انگار مطمئن بودم جوابم رو میدہ گفتم:جواب سلام .... نذاشت ادامہ بدم با لحنے سرد ڪہ از سرماے ڪلماتش تمام وجودم یخ بست گفت:علیڪ سلام،جواب سلام واجبہ اما سلام ڪردن واجب نیست! صداے وحشتناڪ بستہ شدن در تو گوشم پیچید،باورم نمیشد این امین بود اینطور رفتار ڪرد!ذهنم از سوال هاے بے جواب درموندہ بود این امین،امینے نبود ڪہ با عشق گفت هانیہ! * ادامه.دارد.... *
شیفتگان تربیت
بفرست همسرت سرمست عشق شود🌹👌🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔅💞 داشتن همسر، مهم‌ترین نیاز انسان بعد از اکسیژن و آب و غذا❗️ 🔰 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کنعانی‌زادگان: یک ماشین وارد کردم که قیمتش ۱۰۰ میلیارد است. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️چرا ایران به اسرائیل حمله نمیکنه؟! 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وعده الهی حتمی است ✅ فلسطین آزاد خواهد شد. و آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | وقتی شرکت‌های هواپیمایی هم اعتمادی به کارایی گنبد آهنین ندارند | •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸 🎥 جمعیت باورنکردنی نماز جماعت در واشینگتن، قلب آمریکا! 🔹بعد از تظاهرات محکومیت رژیم صهیونیستی | •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ با خرید این مارکها به اسرائیل قدرت میدیم!❌❌ •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گفتگوی رونالدو با مردم فلسطین ⭕️ ما می‌دانیم که شما چه دردهایی کشیده‌اید. من یک بازیکن بسیار مشهور هستم؛ ولی قهرمان واقعی شما هستید.... •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 «إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا» تمام کسانی که در آسمان‌ها و زمینند، بنده‌ی او هستند! (سوره مبارکه مریم/ آیه ۹۳) ❇ تفســــــیر در آیه بعد مى گوید: تمام کسانى که در آسمان‌ها و زمین هستند؛ بنده‌ی اویند و سر بر فرمانش (إِنْ کُلُّ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الاْ َرْضِ إِلاّ آتِی الرَّحْمنِ عَبْداً). 🌺🌺🌺 و با این که همه بندگانِ جان و دل بر کف او هستند، نیازى به اطاعت و فرمانبردارى آن‌ها ندارد، بلکه آن‌ها هستند که نیازمندند. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۹۳ سوره مبارکه مریم) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : جزء اهل ایمان قرار گرفتن سخت است؟ •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دفاع جانانهٔ پیرمرد آمریکایی از عملیات «طوفان الأقصی» 👌برای دفاع از مردم مظلوم فلسطین و محکوم کردن اسرائیل اشغالگر لازم نیست مسلمان باشی بلکه اندکی آزاده باشی کافیست. | •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* #عاشقـانـــہ_مذهبـــے #امیــن_هانیــه قسمت هشتم * مثل فنر بالا و پایین میپریدم،شهریار با تاسف ن
* قسمت نهم * ڪتاب رو گذاشتم تو ڪیفم،نمیتونستم درس بخونم،تو شوڪ رفتار دیروز امین و عاطفہ بودم!نمیخواستم فڪر و خیال ڪنم،مشغول سالاد درست ڪردن شدم،مادرم وارد خونہ شد همونطور ڪہ چادرش رو آویزون میڪرد گفت:هانیہ بلا،چرا بہ من نگفتے؟ با تعجب نگاهش ڪردم. _چیو نگفتم مامان؟ رو بہ روم ایستاد _قضیہ امین! بدنم بے حس شد،بہ زور آب دهنم رو قورت دادم،زل زدم بہ چشم هاش. _چہ قضیہ اے؟! _یعنے تو خبر نداشتے؟ _نمیفهمم چے میگے مامان! _قضیہ خواستگارے دیگہ! نفسم بند اومد،خواستگارے چہ صیغہ اے بود؟! بہ زور گفتم:چہ خواستگارے اے؟! _امشب خواستگارے امینہ! خواستگارے؟امین؟!ڪلمات برام قابل هضم نبود،براے قلب بے تابم غریبہ بودن،قلبے ڪہ بہ عشق امین مے طپید،با صداے امین جون میگرفت،مگہ دوستم نداشت؟مگہ نگفت هانیہ؟هانیہ اے ڪہ چاشنیش یڪ دنیا عشق بود؟غیر ممڪن بود! _هانیہ دستتو چے ڪار ڪردے؟! انقدر وجودم بے حس شدہ بود ڪہ نفهمیدم دستم رو بریدم!اما این دستم نبود ڪہ بریدہ شد این رشتہ عشق من بہ امین بود ڪہ پارہ شدہ بود،باید مطمئن میشدم،با سردرگمے و قدم هاے لرزون رفتم سمت ظرف شویے تا آب سرد بگیرم بہ قلب آتیش گرفتم پس انگشتم رو گرفتم زیر آب! _ام ..چیزہ..حالا خالہ فاطمہ ڪے رو در نظر گرفتہ؟ _فاطمہ خودشم تعجب ڪردہ بود،امین خودش دخترہ رو معرفے ڪردہ از هم دانشگاهیاشہ! قلبم افتاد،شڪست،خورد شد! لبم رو بہ دندون گرفتم تا اشڪ هام سرازیر نشہ،داشتم خفہ میشدم! حضور مادرم رو ڪنارم احساس ڪردم. _هانیہ خوبے؟رنگ بہ رو ندارے! چیزے نگفتم با حرف بعدیش انگار یڪ سطل آب سرد ریختن رو سرم! _فڪرڪردم دلبستگے دورہ نوجوونیت تموم شدہ! از مادر ڪے نزدیڪ تر؟! ساڪت رفتم سمت اتاقم،میدونستم مادرم صبر میڪنہ تا حالم بهتر بشہ بعد بیاد آرومم ڪنہ! تمام بدنم سست شدہ بود،طبق عادت همیشگے حیاطشون رو نگاہ ڪردم و دیدمش با... با ڪت و شلوار.... چقدر بهش میومد!نگاهم همراہ شد با بالا اومدن سرش و چشم تو چشم شدنمون،نگاهش سرد نبود اما با احساس هم نبود بلڪہ شڪے بود بین عشق و چیزے ڪہ نمیتونستم بفهمم! این صحنہ رو دیدہ بودم تو خوابم،سرڪلاس،موقع غذا خوردن اما قرار بود شب خواستگارے مون باشہ،من با خجالت از پشت پنجرہ برم ڪنار،امین سرش رو بندازہ پایین و لبخندے از جنس عشق و خجالت و خوشحالے بزنہ،بیان خونہ مون همونطور ڪہ سر بہ زیرِ دستہ گل رو بدہ دستم بعد.... دیگہ نتونستم طاقت بیارم زانو زدم داشتم خفہ میشدم احساس میڪردم تو وجودم آتیش روشن ڪردن،بہ پهناے تمام عاشقانہ هام گریہ ڪردم گریہ اے از عمق وجود دخترانہ ام در حالے ڪہ دستم روے قلبم بود و با هق هق نالہ ڪردم:آخ قلبم...💔 * ادامه.دارد.... *
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 حجاب من به شما چه مربوطه؟ دوست دارم گناه کنم به شما چه؟ •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸 🎥 یزیدی شدن با لایک کردن!!! | •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 «لَّقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا» خداوند همه‌ی آن‌ها را احصا کرده و به دقّت شمرده است! (سوره مبارکه مریم/ آیه ۹۴) ❇ تفســــــیر او همه‌ی آن‌ها را شماره کرده است و دقیقاً تعداد آن‌ها را مى‌داند (لَقَدْ أَحْصاهُمْ وَ عَدَّهُمْ عَدّاً). 🌺🌺🌺 یعنى هرگز تصور نکنید با وجود این همه بندگان، چگونه ممکن است حساب آن‌ها را داشته باشد، علم او به قدرى وسیع و گسترده است که نه تنها شماره‌ی آن‌ها را دارد، که از تمام خصوصیات آن‌ها آگاه است. نه از حوزه حکومت او مى توانند بگریزند، و نه چیزى از اعمالشان بر او پوشیده است. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۹۴ سوره مبارکه مریم) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴معجزه ای که تمام سِحرها رو می بلعد... ✅حتما ببینید 👌 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸✨آخرین روز 🌸✨مهر هم از راه رسید 🌸✨خوب یا بد تمام شد 🌸✨الهي ماه آبان براتون 🌸✨برکت ، سلامتی ، آرامش 🌸✨خوشبختي ، موفقیت 🌸✨و نگاه خدا 🌸✨را به همراه داشته باشه •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* #عاشقـــانـــه_مذهبـــی #امین_هانیه قسمت نهم * ڪتاب رو گذاشتم تو ڪیفم،نمیتونستم درس بخونم،تو
سلام *‌ قسمت10 و 11 * عصبے پاهام رو تڪون میدادم،چند دقیقہ بعد شهریار اومد و سوار ماشین شد،بے حرف ماشین رو،روشن ڪرد! رسیدیم سر خیابون ڪہ ماشین پدر امین رو دیدم،چندتا ماشین هم پشت سرشون مے اومد! سریع سرم رو برگردوندم،شهریار سرعتش رو بیشتر ڪرد. نفس عمیقے ڪشیدم،مثلا براے رفع خستگے امتحان ها داشتم میرفتم باغ عمہ تو ڪرج،داشتم فرار میڪردم! اولین بار ڪہ مادرم این پیشنهاد رو داد قبول نڪردم،تحمل شلوغے رو نداشتم حتے دوست نداشتم خونہ باشم! دلم میخواست یہ جاے تاریڪ تنها تنهاے باشم! ڪار این روزهام شدہ بود یا آهنگ گوش دادن بہ قدرے ڪہ قلبم درد بگیرہ یا تو خونہ راہ رفتن تا پاهام خستہ بشن! بے قرارے میڪردم،عصبے میشدم بهونہ میگرفتم اما باز آروم نمیشدم از همہ بدتر این تب لعنتے بود ڪہ دست از سرم برنمیداشت! شیشہ ماشین رو دادم پایین و سرم رو بردم بیرون بلڪہ باد بهمن ماہ آتیشم رو سرد ڪنہ! شهریار با مهربونے گفت:هانیہ سرتو ندہ بیرون خطرناڪہ! چیزے نگفتم و شیشہ رو دادم بالا! با این همہ حال بد فقط خجالتم ڪم بود! مادر و پدرم فهمیدہ بودن و از همہ مهمتر شهریار! وقتے دید ساڪتم بہ شوخے گفت:اہ جمع ڪن بساط لوسے بازے رو دخترہ ے لوس! اما باز چیزے نگفتم! برگشت سمتم و با ناراحتے نگاهم ڪرد،دستش رو گذاشت روے پیشونیم! با نگرانے گفت:هانیہ چقدر داغے! آب دهنم رو قورت دادم و آروم گفتم:چیزیم نیست حتما سرما خوردم! دروغ گفتم،من عشق خوردہ بودم! با بے طاقتے گفتم:شهریار میشہ شیشہ رو بدم پایین؟ بہ نشونہ مثبت سرش رو تڪون داد. دوبارہ شیشہ رو دادم پایین،نگاهے بہ چادرم انداختم و بہ زور درش آوردم شهریار با تعجب نگاهم ڪرد اما چیزے نگفت! چادرم رو از پنجرہ دادم بیرون و سپردم بہ دست باد! امروز عقد امین بود! من بندہ ے امین بودم نہ خدا! دیگہ امینے نبود ڪہ بخوام بندگے ڪنم! پس دلیل اون رفتارهاش چے بود؟!مطمئن بودم اشتباہ برداشت نڪردم اصلا همہ ش رو اشتباہ برداشت ڪردہ باشم هانیہ گفتن هاش چے؟!شب خواستگاریش ڪہ بهم زنگ زد چے؟! با فڪر رفتار ضد و نقیضش قلبم وحشیانہ مے طپید! دوبارہ اشڪ هام بہ سمت چشمم هجوم آوردن،چشم هام رو بستم تا سرازیر نشن،این مردے ڪہ ڪنارم نشستہ بود،برادرم بود و اشڪ هاے من شاهرگش! مهم نبود جسم و روحم خفہ میشہ! * ادامـــه.دارد.... *