Fatima (a).pdf
2.07M
💠دانلود کتاب «فاطمه(سلام الله علیها) راز ماندگاری امامت»
🔸مولف : حجت الاسلام رفیعی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸
🎥 توحید در کلام دختر بچه غزه ای👌
#فلسطین | #طوفان_الاقصی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴سلام ما به پهلوی ...
🔸با نوای: حاج میثم مطیعی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸
🎥 افکار عمومی علیه رژیم صهیونیستی
🔻در ژاپن از شهروندان ۱۵ کشور پرسیدند انتخاب شما کدام است؟
✔️فلسطین
❌اسرائیل
✔️آتشبس
🔹هیچکس "اسرائیل" را انتخاب نکرد.
✅ نمونهای که نشان میدهد چقدر چهره این رژیم نزد افکار عمومی بد است.
#فلسطین | #طوفان_الاقصی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
هدایت شده از شیفتگان تربیت
دعا کمیل کریمی تصویری.mp3
8.14M
🤲 دعای کمیل 🕋
🎙 با نوای حاج محمود کریمی
#امام_زمان (عج)
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
التماس دعا داریم🤲😭🤲
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
38.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
#ببینید
« ایلشن وقته مزارین.. »
• مدّاح: #حاج_مهدی_رسولی
- مراسم عزاداری شهادت #حضرت_زهرا (سلاماللهعلیها)
● #فاطمیه
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
هر روز یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
« فَأْتِيَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاكَ بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكَ وَالسَّلَامُ عَلَىَ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَىَ»
به سراغ او بروید و بگویید: «ما فرستادگان پروردگار توئیم! بنی اسرائیل را با ما بفرست؛ و آنان را شکنجه و آزار مکن! ما نشانه روشنی از سوی پروردگارت برای تو آوردهایم! و درود بر آن کس باد که از هدایت پیروی میکند!
(سوره مبارکه طه/ آیه ۴۷)
تفسیر:
پس از آن دقیقاً چگونگى پیاده کردن دعوتشان در حضور فرعون را در پنج جمله کوتاه، قاطع و پرمحتوا براى آنها بیان مى فرماید: یکى، مربوط به اصل مأموریت است و دیگرى، بیان محتواى مأموریت و سومى، دلیل و سند و چهارمى، تشویق پذیرندگان و سرانجام، تهدید مخالفان.
🌺🌺🌺
نخست مى گوید: شما به سراغ او بروید و به او بگوئید ما فرستادگان پروردگار توئیم (فَأْتِیاهُ فَقُولا إِنّا رَسُولا رَبِّکَ).
جالب این که به جاى پروردگار ما، مى گوید پروردگار تو، تا عواطف فرعون را متوجه این نکته سازند که او پروردگارى دارد و اینها نمایندگان پروردگار اویند، ضمناً به طور کنایه به او فهمانده باشند که ادعاى ربوبیت از هیچ کس صحیح نیست و مخصوص خدا است.
دیگر این که بنى اسرائیل را همراه ما بفرست و آنها را اذیت و آزار مکن (فَأَرْسِلْ مَعَنا بَنِی إِسْرائِیلَ وَ لا تُعَذِّبْهُمْ).
درست است که دعوت موسى(علیه السلام) تنها براى نجات بنى اسرائیل از چنگال فرعونیان نبوده، بلکه به گواهى سایر آیات قرآن، به منظور نجات خود فرعون و فرعونیان از چنگال شرک و بت پرستى نیز بوده است، ولى اهمیت این موضوع و ارتباط منطقى آن با موسى(علیه السلام) سبب شده است که او مخصوصاً انگشت روى این مسأله بگذارد چرا که استثمار و به بردگى کشیدن بنى اسرائیل، با آن همه شکنجه و آزار، مطلبى نبوده است که قابل توجیه باشد.
سپس اشاره به دلیل و مدرک خود کرده، مى گوید: به او بگوئید ما نشانه اى از پروردگارت براى تو آورده ایم (قَدْ جِئْناکَ بِآیَة مِنْ رَبِّکَ).
ما بیهوده سخن نمى گوئیم و بى دلیل حرفى نمى زنیم، بنابراین، به حکم عقل، لازم است لااقل در سخنان ما بیندیشى و اگر درست بود، بپذیرى.
🌺🌺🌺
از آن پس به عنوان تشویق مؤمنان اضافه مى کنند: درود بر آنها که از هدایت پیروى مى کنند (وَ السَّلامُ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى).
این جمله، ممکن است به معنى دیگرى نیز اشاره باشد، و آن، اینکه سلامت در این جهان و جهان دیگر از ناراحتى ها، رنج ها و عذاب هاى دردناک الهى، و مشکلات زندگى فردى و اجتماعى از آن کسانى است که از هدایت الهى پیروى کنند و این در حقیقت، نتیجه نهائى دعوت موسى(علیه السلام) است.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴۷ سوره مبارکه طه)
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 آپارتمان نشینی و احکام شارژ ساختمان
#آموزش_احکام
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 فرعون کوچک
🔻چه کسی به درد امام زمان(عج) میخورد؟
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
#عاشقانه_مذهبی #امین_هانیه قسمت آخر/بخش اول چند بار پشت سر هم پلڪ زدم ولے چشم هام رو ڪامل باز نڪر
#عاشقانه_مذهبی
#امین_هانیه
قسمت آخر/بخش دوم
فاطمہ و مائدہ با خندہ زل زدن بہ امیرحسین و گفتن اِهَہ اِهَہ.
امیرحسین یڪ قاشق فرنے برداشت و برد بہ سمت بچہ ها.
صداشون بلندتر شد،سریع قاشق رو برگردوند سمت خودش و خورد!
فاطمہ و مائدہ همونطور با دهن باز نگاهش میڪردن!
خندہ م گرفت،قاشق رو از فرنے پر ڪردم و گرفتم جلوے دهن سپیدہ.
رو بہ امیرحسین گفتم:خوشمزہ س؟
همونطور ڪہ قاشق رو از فرنے پر مے ڪرد گفت:خیلے!
خندیدم و چیزے نگفتم.
دوبارہ قاشق رو گرفت سمت بچہ ها.
بچہ ها با نگاہ مظلوم لب هاشون روے هم گذاشتن و آب دهنشون رو قورت دادن.
قاشق رو برد سمت دهن فاطمہ،فاطمہ صدایے از خودش درآورد و سریع فرنے رو خورد.
تڪہ اے نون سنگڪ برداشتم،با ڪارد شروع ڪردم بہ مالیدن پنیر روے نون.
گوجہ و خیار هم ڪنارش گذاشتم و گرفتم بہ سمت امیرحسین،گفتم:همسر!
همونطور ڪہ بہ مائدہ غذا مے داد گفت:همسرت اسم ندارہ؟
از اول قرار گذاشتیم توے جاهاے عمومے و شلوغ،امیرحسین باشہ همسرے،من خانمے!
توے جمع هاے خودمونے اون باشہ امیرحسین جان و من هانیہ جان!
نهایتا هر دو "عزیزم" باشیم!
توے خونہ اون امیرحسینم باشہ،من هانے!
و هر دو "عشقم" "نفسم" "زندگیم" و هزارتا واژہ ے محبت آمیز دیگہ!
لقمہ رو سمت دهنش گرفتم و گفتم:امیرحسینم.
گاز ڪوچیڪے از لقمہ گرفت و گفت:دخترا با من! من با تو!
همون لقمہ اے ڪہ گاز گرفتہ بود گذاشتم توے دهنم و گفتم:من با تو!
بعد از خوردن صبحانہ،بچہ ها رو گذاشتم توے پذیرایے چهار دست و پا برن.
سہ تایے دنبال هم مے دویدن و صدا در مے آوردن.
عبا و ڪتاب هاے امیرحسین رو از ڪنار مبل برداشتم.
هم زمان با تا ڪردن عباش نگاهش میڪردم.
آروم قدم میزد،مشغول خوندن چندتا برگہ بود.
بچہ ها دنبالش مے افتادن،فڪر میڪردن دارہ باهاشون بازے میڪنہ!
چیزے نمیگفت ولے میدونستم تمرڪزش بهم میخورہ!
ڪتاب ها رو گذاشتم توے ڪتابخونہ،عباش رو مرتب داخل ڪمد دیوارے گذاشتم.
هر سہ تا رو روڪ رو بہ سمت در هل دادم.
بچہ ها دور امیرحسین جمع شدہ بودن.
ڪفش ها و شنل هاے سفیدشون رو برداشتم.
بہ سمتشون رفتم و گفتم:ڪے میاد بریم دَر دَر؟
توجهشون بهم جلب شد،با عجلہ بہ سمتم اومدن.
نشستم رو زمین،سریع ڪنارم نشستن،پاهاے تپل فاطمہ رو بین دست هام گرفتم و گفتم:دخترامو ببرم دَر دَر!
مائدہ و سپیدہ با اخم زل زدن بہ پاهاے فاطمہ!
لپشون رو ڪشیدم و گفتم:حسودے موقوف! بزرگ بہ ڪوچیڪ!
مائدہ چهار دست و پا بہ سمتم اومد،دستش رو گذاشت روے رون پام و لرزون ایستاد.
دو تا دست هاش رو محڪم گذاشت روے ڪتفم.
با لبخند گفتم:آفرین دخملم،چہ زرنگ شدہ.
با ذوق جیغ ڪشید،لب هام رو گذاشتم روے لپ نرم و سفیدش،با یڪ دست ڪمرش رو گرفتم و گفتم:میشینے تا پاپاناے آجے رو بپوشونم؟
نشست روے پام.
ڪفش هاے فاطمہ رو پاش ڪردم.
چندسال قبل فڪر میڪردم مادرم من رو بیشتر دوست دارہ یا شهریار!
حالا ڪہ خودم مادر شدہ بودم،میفهمیدم چطور دوستمون دارہ.
من بچہ هام رو یڪ اندازہ دوست داشتم ولے متفاوت!
ڪے اون هانیہ ے شونزدہ سالہ فڪر مے ڪرد همسر یڪ طلبہ و هم زمان مادر سہ تا فرشتہ بشہ؟!
دخترهاے هشت ماهہ م واقعا فرشتہ بودن!
فاطمہ دختر بزرگم ڪہ از همین حالا قدرت نمایے میڪرد!
بہ نیت حضرت فاطمہ خودم اسمش رو فاطمہ گذاشتم.
مائدہ ى آروم و زرنگم ڪہ امیرحسین براے انتخاب اسمش قرآن باز ڪرد.
سپیدہ ے شیطون و ڪمے لوسم ڪہ من و امیرحسین باهم براے انتخاب اسمش قرآن باز ڪردیم و سورہ ے فجر اومد.
نگاهم رو بردم سمت امیرحسین،همونطور ڪہ یڪ دستش تو جیبش بود و با دست دیگہ ش برگہ ها رو جلوے صورتش گرفتہ بود،تڪیہ ش رو دادہ بود بہ دیوار.
استاد سهیلے چندسال پیش و مردِ زندگیم.
با لبخند زل زدم بہ صورتش،ریتم نفس هاے من بہ این مرد بند بود.
حتے بیشتر از دخترهامون دوستش داشتم.
هیچوقت ازش دلسرد نشدم،حتے وقتے نتونست پول خونہ جور ڪنہ و اتاق گوشہ ے حیاط خونہ ے پدریش رو براے زندگے ساختیم.
حتے وقتے لباس روحانیت تن میڪنہ و باهم بیرون میریم،نگاہ هاے خیرہ و گاهاً بد رومونہ!
حتے وقتے بعضے ها جلوم خیلے سنگین رفتار میڪنن چون همسر روحانے ام!
ولے از خودش یاد گرفتم چطور با همہ خوب ارتباط برقرار ڪنم و بگم ما تافتہ ے جدا بافتہ نیستیم!
انسانیم،زن و شوهریم،زندگے میڪنیم مثل همہ!
سنگینے نگاهم رو احساس ڪرد،سرش رو بلند ڪرد و گفت:چیہ دید میزنے دخترخانم؟!
* ادامه.دارد.... *
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲💭
او نخستین مدافع حرم است...
#فاطمیه
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️حسِ خوب حضور
🎙حجت الاسلام #ماندگاری
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸
🎥 این یکی از عجیبترین ویدیوهای اخیره!
🔻بیش از ۶۰ هزار یهودی تجمع کردن و شعار میدن!
کجا؟- تو نیویورک آمریکا
🔸هدفشون چیه؟- تجمع علیه صهیونیست
🔹چی شعار میدن؟ -«اسرائیل کشور یهودیان نیست» - «صهیونیسم یهودیت نیست.»
#فلسطین | #طوفان_الاقصی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت آقا بعد از مراسم به حاج مهدی رسولی فرمودند این مرثیهی شما (اشاره به مداحی #بی_مردم) کار یک منبر نه بلکه کار چند منبر رو با هم کرد.
#نشر_حداکثری
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗝#بازنشر | این دو نفر ،ضربه های زیادی به این انقلاب و کشور زدن.
👌دم سازنده این کلیپ گرم..
بهتر از این نمیشد روشنگری کرد.
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویدئویی انتشار یافته توسط نیروی دریایی سپاه از رصد ناوگروه هواپیمابر آیزنهاور CVN69 نیروی دریایی آمریکا در حین عبور از تنگه هرمز
👌👌👌👌👌👌👌
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
#عاشقانه_مذهبی #امین_هانیه قسمت آخر/بخش دوم فاطمہ و مائدہ با خندہ زل زدن بہ امیرحسین و گفتن اِهَہ
#عاشقانه_مذهبی
#امین_هانیه
قسمت آخر/بخش سوم
سرم رو انداختم پایین و مشغول پوشوندن ڪفش هاے مائدہ شدم.
همونطور گفتم:نگاہ عشقولانہ بهت مینداختم.
با شیطنت گفت:بنداز عزیزم بنداز.
ڪفش هاے سپیدہ رو هم پوشونم،مشغول دست ڪارے سر خرگوش هاے روے ڪفش هاشون بودن.
سریع سوار رو روڪ هاشون ڪردم.
در رو باز ڪردم و یڪے یڪے هلشون دادم تو حیاط.
چنان جیغے ڪشیدن ڪہ گوش هام رو گرفتم!
امیرحسین با چشم هاے گرد شدہ گفت:چہ شدت هیجانے!
_دختراے توان دیگہ!
نگاهم رو روے برگہ هاش انداختم و گفتم:موفق باشے!
چشم هاش رنگ عشق گرفت!
لب هاش رو بهم زد:هانیہ!
_جانم!
_خیلے ممنونم از درڪ ڪردن و همراهیات!
مثل خودش گفتم:لازم بہ ذڪرہ وظیفہ بود.
ڪنارم ایستاد:اینطورے میخواے برے تو حیاط؟!سرما میخورے.
نگاهم رو بردم سمت دخترها تا حواسم بهشون باشه:نہ هوا هنوز سرد نشدہ.
وارد حیاط شدم و گفتم:ڪارت تموم شد صدامون ڪن.
در رو بستم و رفتم سمت بچہ ها.
با خندہ رو روڪ هاشون رو بهم میڪوبیدن و این ور اون ور میرفتن.
جاے هستے خالے بود تا باهاشون بازے ڪنہ،باید تو اولین فرصت بهشون سر میزدم.
امین رابطہ ش رو با امیرحسین در حد سلام و احوال پرسے ڪردہ بود،ولے هستے براے من عزیز بود.
با صداے باز شدن در حیاط نگاهم رو از بچہ ها گرفتم.
بابا محمد،پدر امیرحسین نون بربرے بہ دست وارد شد.
با لبخند بہ سمتش رفتم و گفتم:سلام بابا جون صبح بہ خیر.
سرش رو بلند ڪرد پر انرژے گفت:سلام دخترم صبح توام بہ خیر.
با ذوق نگاهش رو دوخت بہ دخترها.
_سلام گلاے بابابزرگ.
بچہ ها نگاهے بہ بابامحمد انداختن و دست تڪون دادن.
بابامحمد نون بربرے رو بہ سمتم گرفت و گفت:ببر خونہ تون.
خواستم جوابش رو بدم ڪہ دیدم فاطمہ بہ سمت حوض رفت.
با عجلہ دنبالش دیدم،رو روڪش رو گرفتم و ڪشیدمش ڪنار.
متعجب بهم زل زد،انگشت اشارہ م رو بہ سمت حوض گرفتم و گفتم:اینجا ورود ممنوعہ بچہ! اون ور رانندگے ڪن.
رو بہ بابامحمد گفتم:ممنون باباجون ما صبحانہ خوردیم،نوش جان.
راستے امیررضا ڪے از شیراز برمیگردہ؟
سرش رو تڪون داد و گفت:فڪرڪنم تا اسفند ماہ دانشگاهش تموم بشہ.
در خونہ باز شد،امیرحسین آروم گفت:هانیہ جان!
با دیدن بابا سریع دستش رو برد بالا و گفت:سلام بابا!
بابامحمد جواب سلامش رو داد،بہ نون بربرے اشارہ ڪرد و گفت:میخورے؟
امیرحسین بہ سمت بچہ ها رفت و با لبخند گفت:نوش جونتون.
همونطور ڪہ بچہ ها رو بہ سمت خونہ هل مے داد گفت:ما بریم ڪم ڪم آمادہ شیم.
پشت سرش راہ افتادم،بچہ ها رو یڪے یڪے وارد خونہ ڪرد.
با صف!
شبیہ جوجہ ها!
بہ ساعت نگاہ ڪردم و گفتم:واے دیر شد!
بچہ ها رو بردم توے اتاق،لباس هاشون رو ڪہ از شب قبل آمادہ ڪردہ بودم گذاشتم روے تخت.
بلوز بلند و ساق مشڪے همراہ هد مشڪے.
مائدہ و سپیدہ رو روے تخت نشوندم،فاطمہ رو دراز ڪردم،ڪفش هاش رو درآورم و مشغول پوشوندن ساقش شدم.
زل زدہ بود بہ صورتم و دستش رو میخورد.
بشگون آرومے از رون تپلش گرفتم و گفتم:اونطورے نڪنا میخورمت!
مائدہ و سپیدہ ڪنار فاطمہ دراز ڪشیدن.
بہ زبون خودشون شروع ڪردن بہ صحبت ڪردن،دست هاشون رو حرڪت میدادن،گاهے پاهاشون رو هم بالا میبردن.
فڪرڪنم از قواعد زبانشون حرڪت دست ها و پاها بود!
یڪے یڪے لباس هاشون رو پوشندم،بہ قدرے گرم صحبت بودن ڪہ موقع لباس پوشوندن اذیت نڪردن.
* ادامه.دارد.... *
👈به دیگران هم ارسال فرمائید 👌
شیفتگان تربیت
#عاشقانه_مذهبی #امین_هانیه قسمت آخر/بخش سوم سرم رو انداختم پایین و مشغول پوشوندن ڪفش هاے مائدہ شدم
فردا آخرین قسمت از این رمان👆👌👌
هر روز یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
« إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَىَ مَن كَذَّبَ وَتَوَلَّىَ»
به ما وحی شده که عذاب بر کسی است که (آیات الهی را) تکذیب کند و سرپیچی نماید!»
(سوره مبارکه طه/ آیه ۴۸)
تفسیر:
سرانجام، عاقبت شوم سرپیچى از این دعوت را نیز به او بفهمانید و بگوئید: به ما وحى شده است که عذاب الهى دامان کسانى را که تکذیب آیاتش کرده و از فرمانش سرپیچى نمایند خواهد گرفت ! (إِنّا قَدْ أُوحِیَ إِلَیْنا أَنَّ الْعَذابَ عَلى مَنْ کَذَّبَ وَ تَوَلّى).
🌺🌺🌺
ممکن است توهم شود ذکر این جمله با گفتار ملایمى که به آن مأمور بودند تناسب ندارد، ولى این اشتباه است. چه مانعى دارد که یک طبیب دلسوز با لحن ملایم به بیمارش بگوید، هر کس از این دارو استفاده کند، نجات مى یابد و هر کس نکند مرگ دامانش را خواهد گرفت.
این بیان، نتیجه برخورد مناسب با یک واقعیت است و تهدید خاص و برخورد خصوصى و شدت عمل در آن وجود ندارد، و به تعبیر دیگر این واقعیتى است که باید بى پرده به فرعون گفته مى شد.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴۸ سوره مبارکه طه)
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠موشن گرافیک احکام: با بخارشو پاک نمیشه !
🔸احکامی که باید بدانیم
#آموزش_احکام
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : تجلی اسماء الهی در حضرت زهرا (سلام الله علیها)
#آیت_الله_سید_حسن_عاملی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat