فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : نشانه انسان کامل
👤 #آیت_الله_سید_حسن_عاملی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️امام خمینی: مثل آقای خامنهای رو پیدا نمیکنید اگر تمام دنیا رو بگردید.
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
54.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 فیلم کامل مستند «عاشق خمینی»
💘 ارتباط خاص #عاطفی بین امام خمینی رضوانالله تعالی علیه و امام خامنهای حفظه الله
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
هر روز یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَاءَنَا لَقَدْ لَقِينَا مِن سَفَرِنَا هَذَا نَصَبًا»
هنگامی که از آنجا گذشتند، (موسی) به یار همسفرش گفت: «غذای ما را بیاور، که سخت از این سفر خسته شدهایم!»
(سوره مبارکه کهف/ آیه ۶۲)
❇ تفســــــیر
سرانجام موسى(علیه السلام) و همسفرش از محل تلاقى دو دریا (مجمع البحرین) گذشتند، (طول سفر و خستگى راه، گرسنگى را بر آنها چیره کرد، در این هنگام موسى(علیه السلام) به خاطرش آمد که غذائى به همراه آورده اند)، به یار همسفرش گفت: غذاى ما را بیاور که از این سفر، سخت خسته شده ایم (فَلَمّا جاوَزا قالَ لِفَتاهُ آتِنا غَداءَنا لَقَدْ لَقِینا مِنْ سَفَرِنا هذا نَصَباً).
🌺🌺🌺
غَداء به غذائى گفته مى شود که در آغاز روز یا وسط روز، مى خورند (صبحانه یا نهار) ولى از تعبیراتى که در کتب لغت آمده است، چنین استفاده مى شود: در زمان هاى گذشته غداء را تنها به غذائى مى گفتند که در آغاز روز مى خوردند (زیرا از غُدْوَه گرفته شده که به معنى آغاز روز است) در حالى که در عربى امروز، غداء و تغدى به معنى ناهار و ناهار خوردن است.
به هر حال، این جمله نشان مى دهد که موسى(علیه السلام) و یوشع راهى را پیمودند که عنوان سفر بر آن اطلاق مى شد، ولى همین تعبیرات نشان مى دهد که این سفر چندان طولانى نبوده است.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۶۲ سوره مبارکه کهف)
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠موشن گرافیک احکام: پاک کننده ها کدومند ؟
🔸احکامی که باید بدانیم
#آموزش_احکام
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
#رمـان_جــانــم_میــرود #قسمت_اول رژ لب قرمز را بر لبانش کشید و نگاه دوباره ای به تصویر خود در آیی
#رمـان_جـانم_میــرود
#قسمت_دوم
به. سرکوچه نگاهے انداخت با دیدن نازی و زهرا دستی برایشان تکان داد و سریع به سمتشان رفت
نازی ــ به به مهیا خانوم چطولے عسیسم
مهیا یکی زد تو سر نازی
ـــ اینجوری حرف نزن بدم میاد
با زهرا هم سلام و احوالپرسی کرد
زهراتو اکیپ سه نفره اشان ساکت ترین بود و نازی هم شیطون تر و شرتر
ــــ خب دخترا برنامه چیه کجا بریم ??
زهرا موهای طلاییشو که از روسری بیرون انداخته بود را مرتب کرد و گفت
ــــ فردا تولد مامان جونمه میخوام برم براش چادر نماز بگیرم
تا مهیا خواست تبریک بگه نازی شروع کرد به خندیدن
ــــ اخه دختره دیوونه چادر نماز هم شد کادو چقد بی سلیقه ای
زهرا ناراحت ازش رو گرفت مهیا اخمی به نازی کرد و دستش را روی شانه ی زهرا گذاشت
ـــ اتفاقا خیلی هم قشنگه بیا بریم همین مغازه ها یی که پیش مسجد هستن اونجا پیدا میشه
با هم قدم می زدند و بی توجه به بقیه می خندیدند و تو سر و کله ی هم می زدند
وارد مغازه ای شدند که یک پسر بسیجی پشت ویترین ایستاده بود که به احترامشون ایستاد
نازی شروع کرد به تیکه انداختن زهرا هم با اخم خریدش را می کرد مهیا بی توجه به دخترا به سمت
تسبیح ها رفت یکی از تسبیح ها که رنگش فیروزه ای بود نظرش را جلب کرد با دست لمسش کرد با
صدای زهرا به خودش امد
ـــ قشنگه
ـــ اره خیلی
زهرا با ذوق رو به پسره گفت همینو میبریم
پسر مبارکه ای گفت و تسبیح زیبایی را همراه چادر به عنوان هدیه در کیسه گذاشت از مغازه خارج
شدند چون نزدیک اذان بود خیابان شلوغ شده بود نازی هی غر میزد
ـــ نگا نگا خودشو مذهبی نشون میده بعد تسبیح هدیه میده اقا ،اخ چقدر از اینا بدم میاد
* ادامه.دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : عواملی که باعث سقوط و هلاکت میشود
👤 #آیت_الله_سید_حسن_عاملی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 دلایل عقلانی برای #حجاب و قانون #پوشش در سراسر دنیا و ایران!
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رونمایی از ابر موشک هایپرسونیک «فتاح»
سردار حاجیزاده:فتاح قابل انهدام نیست
👌👌👌👌👌
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
هر روز یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«قَالَ أَرَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنَا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَمَا أَنسَانِيهُ إِلَّا الشَّيْطَانُ أَنْ أَذْكُرَهُ وَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَبًا»
گفت: «به خاطر داری هنگامی که ما (برای استراحت) به کنار آن صخره پناه بردیم، من (در آن جا) فراموش کردم جریان ماهی را بازگو کنم -و فقط شیطان بود که آن را از خاطر من برد- و ماهی به طرز شگفتآوری راه خود را در دریا پیش گرفت!»
(سوره مبارکه کهف/ آیه ۶۳)
❇ تفســــــیر
در این هنگام همسفرش به او خبر داد: به خاطر دارى هنگامى که ما به کنار آن صخره پناه بردیم (و استراحت کردیم) من در آنجا فراموش کردم جریان ماهى را بازگو کنم، و این شیطان بود که یاد آن را از خاطر من برد و ماهى راهش را به طرز شگفت انگیزى در دریا پیش گرفت (قالَ أَ رَأَیْتَ إِذْ أَوَیْنا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّی نَسِیتُ الْحُوتَ وَ ما أَنْسانِیهُ إِلاَّ الشَّیْطانُ أَنْ أَذْکُرَهُ وَ اتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ عَجَباً)
🌺🌺🌺
جمله وَ ما أَنْسانِیهُ إِلاَّ الشَّیْطانُ أَنْ أَذْکُرَهُ جمله معترضهاى است که در وسط کلام واقع شده، ولى از آنجا که این جمله، در حقیقت علت نسیان و فراموشى را بیان مى کند، در وسط کلام ذکر شده است، و این مخصوصاً درباره کسانى که مورد عتاب و خطاب از شخص بزرگترى واقع مى شوند، معمول است که علت اصلى را در لابلاى کلام به صورت معترضه ذکر مى کنند تا کمتر مورد اعتراض قرار گیرند.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۶۳ سوره مبارکه کهف)
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠موشن گرافیک احکام: ردِ مظالم واجبه !
🔸احکامی که باید بدانیم
#آموزش_احکام
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
#رمـان_جـانم_میــرود #قسمت_دوم به. سرکوچه نگاهے انداخت با دیدن نازی و زهرا دستی برایشان تکان داد و
#رمان_جانم_میرود
#قسمت_سوم
زهرا با ناراحتی گفت
ــــ چی شد مگه کار بدی نکرد
مهیا حوصله ای برای شنیدن حرفهایشان نداشت می دانست نازی یکم زیادروی می کند ولی ترجیح
می داد با او بحثی نکند به پارک محله رفتن که خلوت بود و به یاد بچگی سرسره بازی کردن و زهرا
ان ها را به بستنی دعوت کرد
هوا تاریک شده بود ترجیح دادن برگردن هر کدام به طرف خانه شان رفت مهیا تنها در پیاده رو شروع
به قدم زدن کرد که با شنیدن صدای بوقی برگشت با دیدن چند پسر مزاحم اهی کشید با خود زمزمه
ڪرد
ـــ اخه اینا دیگه چقدر خزن دیگه کی میاد اینجور ی مخ زنی کنه
بی توجه به حرف های چندش آورشان به راهش ادامه داد ولی انها بیخیال نمی شدند
مهیا که کلافه شده بود تا برگشت که چیزی تحویلشان بدهد با صدای داد یک مردی به سمت صدا
چرخید
با دیدن صاحب صدا شکه شد
با تعجب به پسره همسایہ شان نگاهے ڪرد باورش نمی شود او براے ڪمڪ بیاید مگر همچین آدم
هایی فقط به فڪر خودشان نیستند
پسرای مزاحم با دیدن پسره معروف ومسجدی محله پا بہ فرار گذاشتن
مهیا با صدای پسره به خودش آمد
ـــ مزاحم بودند
ـــ بله
پسر با اخم نگاهی به مهیا انداخت
مهیا متوجه شد که می خواهد چیزی بگوید ولی دودل بود
ــــ چیه چته نگاه میکني؟؟برو دیگه میخوای بهت مدال افتخار بدم
پسره استغفرا... زیر لب گفت
ــــ شما یکم تیپتونو درست کنید دیگه نه کسی مزاحمتون میشه نه لازمه به فکر مدال برای من باشید
* از.لاڪ.جیـغ.تـا.خـــدا *
* ادامه.دارد.... *
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 اسرائیلیها در انتظار نبرد بزرگ باشند
❤️سید حسن نصرالله: آنها با صدها هزار نیرو طرف خواهند بود
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
#رمان_جانم_میرود #قسمت_سوم زهرا با ناراحتی گفت ــــ چی شد مگه کار بدی نکرد مهیا حوصله ای برای شنید
#رمـان_جانـم_میــرود
#قسمت_چهـارم
مهیا که از حاضر جوابی آن عصبانی بود شروع کرد به داد و بیداد
ــــ تو با خودت چه فڪری کردی ها ?? من هر تیپی میخوام میزنم به تو چه تو وامثال تو نمیتونن
چشاشونو کنترل کنن به من چه
تاپسره می خواست جوابش را بدهد یکی از دوستانش از ماشین پیاده شد و اورا صدا زد
ــــ بیا بریم سید دیر میشه
پسره که حالا مهیا میدونست سید هست به طرف دوستانش رفت و سوار ماشین شد و از کنارش با سرعت
گذشت
مهیا که عصبانی بود بلند فریاد زد
ــــ عقده ای بدبخت
به طرف خانه رفت بی توجه به مادرش و پدرش که در پذیرایی مشغول تماشای تلویزیون بودن به اتاق
ش رفت
دو روز بعد
مهیا درحالی که آهنگی زیر لب زمزمہ می ڪرد،در خانه را باز ڪرد واز پلہ ها بالا آمد وبا ریتم آهنگ
بشڪڹ مے زد
خم شد تا بوت هایش را از پا دربیاورد که در خانه باز شد با تعجب به دو مردی که با برانکارد و لباس
های پزشکی تند تند از پله ها بالا می آمدن و وارد خانه شدند
کم کم صداها بالا گرفت
مهیابا شنیدن ضجه های مادرش نگران شد
ـــ نفس بڪش احمد
توروخدا نفس بڪش احمد
پاهاے مهیا بی حس شدند نمیتوانست از جایش تکان بخورد مے دانست در خانہ چه خبر است بار اول
ڪہ نبود.
جرأت مواجه شدن با جسم بی جان پدرش را نداشت
آن دو مرد با سرعت برانکارد که احمد آقا روی آن دراز کشیده بود بلند کرده بودند مهلا خانم بی
توجه به مهیا به آن تنه ای زد و پشت سر آن ها دوید
* از.لاڪ.جیـغ.تـا.خـــدا *
* ادامه.دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : عهد و پیمانی با امام رئوف
👤 #آیت_الله_سید_حسن_عاملی
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
27.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ مسئله حجاب.....
آیت الله خامنه ای مدظله العالی
#حجاب
#سواد_رسانه
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
هر روز یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«قَالَ ذَلِكَ مَا كُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلَىَ آثَارِهِمَا قَصَصًا»
(موسی) گفت: «آن همان بود که ما میخواستیم!» سپس از همان راه بازگشتند، در حالی که پیجویی میکردند.
(سوره مبارکه کهف/ آیه ۶۴)
❇ تفســــــیر
و از آنجا که این موضوع، به صورت نشانه اى براى موسى(علیه السلام) در رابطه با پیدا کردن آن عالم بزرگ بود؛ موسى گفت: این همان چیزى است که ما مى خواستیم و به دنبال آن مى گردیم (قالَ ذلِکَ ما کُنّا نَبْغِ).
و در این هنگام آنها از همان راه بازگشتند در حالى که پى جوئى مى کردند (فَارْتَدّا عَلى آثارِهِما قَصَصاً).
🌺🌺🌺
در اینجا، یک سؤال پیش مى آید: مگر پیامبرى همچون موسى(علیه السلام) ممکن است، گرفتار نسیان و فراموشى شود که قرآن مى گوید: نَسِیا حُوتَهُما: ماهى شان را فراموش کردند.
به علاوه، چرا همسفر موسى نسیان شخص خودش را به شیطان نسبت مى دهد؟
پاسخ این است که مانعى ندارد در مسائلى که هیچ ارتباطى به احکام الهى و امور تبلیغى نداشته باشد، یعنى در مسائل عادى در زندگى روزمره گرفتار نسیان شود (مخصوصاً در موردى که جنبه آزمایش داشته باشد آن گونه که درباره موسى در اینجا گفته اند)
و اما نسبت دادن نسیان همسفرش به شیطان، ممکن است به این دلیل باشد که ماجراى ماهى ارتباط با یافتن آن مرد عالم داشت، و از آنجا که شیطان، اغواگر است، خواسته است با این کار، آنها دیرتر به ملاقات آن عالم دست یابند و شاید مقدمات آن از خود او (یوشع) نیز آغاز گردیده که دقت و اهتمام لازم را در این رابطه به خرج نداده است.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۶۴ سوره مبارکه کهف)
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 وقت خواندن نماز
🔸آموزش ساده و آسان احکام شرعی
#آموزش_احکام
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی
🎥 #کلیپ_نموداری
🔹توصیه ها (عدالت و مبارزه با فساد)
#گام_دوم_انقلاب_اسلامی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
#رمـان_جانـم_میــرود #قسمت_چهـارم مهیا که از حاضر جوابی آن عصبانی بود شروع کرد به داد و بیداد ــــ
#رمان_جانـم_میـرود
#قسمت_پنجم
دیگر پاهایش نای ایستادن نداشت سرجایش نشست با اینکه این اتفاق برایشان تکراری شده است اما
مهیا نمی توانست آن را هضم ڪند اینبار هم حال پدرش وخیم تر شده بود و نفس کشیدن براش
سخت تر نمیتوانست هوای خفه ی خانه را تحمل ڪند با کمک دیوار سرپا ایستاد آرام آرام از پله ها پایین رفت با رسیدن به کوچہ نفس عمیقے ڪشید
بوی چایے دارچین واسپند تو ڪل محلہ پیچیده بود ڪه آرامشی در وجود مهیا جریان داد
با شنیدن صدای مداحے
یادش آمد که امروز اول محرم هستش تو دانشگاه هم مراسم بود دوست داشت به طرف هیئت برود ولی جرأت نداشت به دیوار تڪیه داد زیر لب زمزمه ڪرد
ــــ خدایا چیڪار ڪنم
صدای زیبای مداح دلش را به بازے گرفتہ بود بغضش اذیتش مے ڪرد آرام آرام خودش را به خیابان
بن بستی که ته آن مسجد و هیئت بود رساند با دیدن آن جا به وجد آمد پرچم هاے مشڪی و قرمز
دود و بوی چایے کہ اینجا بیشتر احساس مے شد
نگاهی به پسرهایی که همه مشکی پوش بودند و هماهنگ سینه میزدند و صدای مداحی که اشڪ هم
ہ حاضرین را درآورده بود
باز دارم قدم قدم
میام تو حرمت
حرم کرب و بلاست
یا توی هیئتت
وسط جمعیت بود و سرگردون دوروبرش را نگاه می کرد همه چیز برایش جدید بود دومین بارش بود
که به اینجا می آید اولین بار هم به اصرار مادرش آن هم چند سال پیش بود
عوض نمیکنم آقا تو رابا هیچڪسی
عڪس حرم توے قاب منو ودلواپسی
* از.لاڪ.جیـغ.تـا.خـــدا *
* ادامه.دارد... *