eitaa logo
『سَـربـٰازانِ‌‌ دَهـہ‌هَشتـٰادیٖ‌』
3.5هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
279 فایل
❁﷽❁ 🔸 #دهہ‌ھݜٺٵدێ‌هٵ هم‌شهید‌خواهندشد.. درجنگ بااسرائیل انشاءالله بشرط...⇩ 🍃🌹[شهیدانه زندگی کردن]🌹🍃 🤳خادم خودتون↶ @Shheed_BH_80 ☎️حرفهای شما↶ @goshi_80 📬تبادل‌‌وکپی↶ @shraet_80 🚩شروع‌کانال⇜ ²³`⁸`⁹⁸ #دوستات‌رو‌به_کانال_دعوت‌کن⇣🌸😊🌸⇣
مشاهده در ایتا
دانلود
🎞 💠اولین خبرنگاری که توانست از آیت‌الله خمینی عکس بگیرد، در حالی که او لبخندی بر لب داشته باشد، من بودم. لبخند آیت‌الله، به خاطر سالی بود که یک خبرنگار فرانسوی از او کرد. او پرسید: شایعه است که آیت الله خمینی خیلی پولدار هستند و حتی از شاه هم بیشتر پول دارند؟ آیا این درست است؟ وی لبخندی زد و اظهار داشت: من هیچ ندارم و آنچه را هم دارم، متعلق به مردم ایران است. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• @shohaadaae_80
🎞 💠 زمانی که امام در پاریس و در محله نوفل لوشاتو بودند، برخی از همراهان امام گوسفندی ذبح کردند، طبق قانون کشور فرانسه ذبح کردن حیوانات در خارج از کشتارگاه ممنوع است، امام وقتی باخبر شدند این کار را خلاف قانون کشور فرانسه است فرمود: من از گوشت این گوسفند نمی خورم. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• @shohaadaae_80
🎞 💠 معمولا اوقات استراحت امام، به آن جا میرفتیم، گاهی اوقات قبل از نماز مغرب و عشا و گاهی بعد از اخبار وگاهی هم صبح ها قبل از رفتن به مدرسه، وقتی وارد اتاق وی میشدم، احساس میکردم که امام، سراپا غرق در شادی شده و با لبخند، جواب سلام مرا می دهد، این لبخند اقا هیچ گاه فراموشم نخواهد شد، البته امام در هنگام دیدار با هریک از نزدیکان خویش، همین گونه عمل می کرد و هیچ تفاوتی در ابراز علاقه اش دیده نمیشد. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• @shohaadaae_80
🎞 💠 یک روز ما منزل امام بودیم دیدیم که حضرت امام گوشت غذای شان را به گربه میدهند. مادرم گفت:آقا توی این گرانی چرا گوشت را به گربه می دهید حضرت امام با حالتی ناراحت رو به ما کردند و گفتند این گربه با ما چه فرقی دارد؟ ما نفس میکشیم آنها هم نفس می کشند و اگر ما به آنها غذا ندهیم کی به آنها غذا بدهد؟ ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• @shohaadaae_80
🎞 💠شب ها در حرم مطهر امیرالمومنین علیه السلام، جمعی از دانشجویان مسلمان اروپا برای دیدار با امام آمده بودند ‌ که ظاهرا آنها یک ظاهر ناپسند در محیط ما بود که از نظر وزنی و قیافه و لباس و چه از نظر طرز برخورد و صحبت اما ما شاهد بودیم که امام به گونه‌ای با آنان برخورد کرد که گویی با دوستان قدیمی اش نشسته و مشغول است آنها آنچنان مجبور به امام بودند که پس از چند دقیقه صحبت با یک دنیا نیروی ایمان و امید از کنار وی برخاستند ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• @shohaadaae_80
🎞 دکتر گفت:برو به امام بگو به خاطر اینکه کمتر دارو بخورید،باید یک سیخ کباب میل کنید. امام فرمود:نمی‌خورم،به دکتر که گفتم. گفتم ،گفت :به امام بگو برای اینکه فلان قرص را نخورید،کباب رابخورید،مطلب را به امام گفتم.اویک نگاهی به من کرد و فرمود:این میز را بخور.گفتم بله آقا؟؟؟ فرمود این میز را بخور.حاج احمد آقاونوه امام(خانم اعرابی)هم بودند که زدند زیر خنده خود امام هم خندید و بعد گفتم :آقا من که نمیتوانم میز را بخورم. امام فرمود:همانطور که تونمیتوانی این میز رابخوری،من هم نمیتوانم هر روز کباب بخورم ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• @shohaadaae_80
🎞 من که از زیارت ایشان سیر نمی شدم، یک بار دیگر خودم را در صف دست بوسی جا زدم و دست وی را بوسیدم و از امام یک سکه یک ریالی متبرکی دريافت کردم. دفعه ی سوم، امام، مرا که نفر اخر بودم دید وتبسمی کرد، گفتم: اقا برای ننه ام که مریض است، به قصد تبریک وشفای او سکه ی متبرک میخواهم. امام ضمن تبسم شیرینی، چند سکه را که در داخل ظرف مانده بود در دستم ریخت و با مهربانی و تبسم به مزاح فرمود : بیا این هم مال ننه ات. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• @shohaadaae_80
🎞 امام به ندرت می‌خندید و همیشه به جای خنده بلند، تبسم می‌کرد. چون خنده بلند وقهقهه، کراهت دارد. یک‌روز علی(نوه امام) دلش نمی خواست پیش امام بماند. امام به او گفت : علب جان! بیا حالایک بوسی به من بده و بعد برو. علی گفت: امروز بوسم تلخ است. امام هم خنده اش گرفت وخیلی زیبا خندید وگفت : خوب ببرش. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• @shohaadaae_80
🎞 امام واقعاً خلق و خوی محمدی داشتند. در تمام این مدتی که ما در خانه ایشان بودیم و اغلب کارهایی را که برای ایشان می کردیم و با آن عمل جراحی مشکلی که داشتند هرگز نشد که خم به ابرو بیاورند. ما به خاطر احترام خاصی که برای امام قایل بودیم قبلاً به ایشان می گفتیم که مثلاً بنشینید و یا اگر می توانید راه بروید و ... هرگز نشد که اعتراضی بکنند. همیشه در کمال احترام با ما برخورد می کردند. و واقعاً می توانم بگویم که از نظر من بیماری نمونه بودند. و من تصور نمی کنم که کسی بتواند تا این حد در مقام رضای الهی باشد و تحمل درد داشته و چنین خلق و خویی را دارا باشد و کاری نکند که ما از او دل چرکین بشویم. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• @shohaadaae_80
🎞 امام شعرهایش را اکثرا در حین قدم زدن می سرود و در گوشه روزنامه ها می نوشت. در واقع، امام به همان روانی حرف زدن، شعر می سرود؛ فقط ممکن بود یکی دو خط خوردگی پیدا کند؛ همان طور که در دست نوشته هایش که کنار شعرهایش چاپ شده، می بینید. گاهی به احمد آقا توصیه می کردم که مواظب باشد تا اگر وی شعری نوشت، گم نشود؛ چون نگران بودم که امام بعد از آن که شعر را نوشت، پشیمان شود یا آبی رویش بریزد یا بچه برود و آن را پاره کند و گاهی هم که دیر می جنبیدیم، روزنامه ها را می بردند و شعرها هم از دست می رفت. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• @shohaadaae_80
😎 امام آمد و کارِ ما، تازه شروع شد… • و چه آرمان هایی که به خاطرِ انتخابِ اشتباه، هنوز محقق نشده است... ! 🗳 ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• @shohaadaae_80