eitaa logo
شهدای گمنام لواسانات و رودبارقصران
380 دنبال‌کننده
5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
28 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️شهید محمد منتظر قائم؛ فرمانده شجاع و با درایت سپاه یزد 🔹از نوجوانی با قیام ۱۵ خرداد و نهضت امام خمینی آشنا شد و مسیر مبارزه را آغاز کرد. 🔹پس از انقلاب، در کمیته انقلاب یزد فعالیت کرد و با تأسیس سپاه، سپاه یزد را پایه‌گذاری و فرماندهی کرد. 🔹همرزمانش او را باهوش، شجاع، مطلع و متواضع می‌دانستند؛ همواره اولین نفر در ماموریت‌ها بود، از جمله در حمله آمریکایی‌ها به طبس. @AkhbareFori
هدایت شده از خبر فوری
♦️تحصیل در کلاس‌ها و درس گرفتن از جبهه 🔹شهید اسماعیل هادیان در سال ۱۳۶۴ در رشته پزشکی دانشگاه اصفهان پذیرفته شد و همزمان دروس حوزه را ادامه می‌داد. 🔹او جبهه‌های نبرد را دانشگاه واقعی می‌دانست و در کنار نیروهای لشگر امام حسین (ع) در جزیره مجنون و مأموریت‌های متعدد حضور یافت. 🔹پدرش پس از شهادت او گفت: «خدایا، اسماعیل امانتی بود در دست ما، به صاحبش بازگردان و به ما صبر عنایت فرما.» @AkhbareFori
♦️از پله‌های مسجد تا طلوع امید 🔹شهید سید عبدالحمید قاضی در سال ۱۳۶۲ با برگزاری مراسم ازدواجش در مسجد امام جعفر صادق(ع) گامی دیگر در مسیر تکامل برداشت؛ پیوندی که ثمره‌اش فرزندی بود به نام «حسین» به عشق حضرت اباعبدالله(ع). 🔹آن روز، وقتی دست همسرش را در چادر سپید گرفت و از پله‌های مسجد بالا رفت، صلوات و شادی میهمانان فضای مسجد را پر کرد؛ لحظه‌ای که همه چیز روشن و سپید شد. @AkhbareFori
♦️رازدار خاموش عملیات خیبر 🔹شهید حمید رمضانی دامغانی، رزمنده‌ای بی‌ادعا و عضو اطلاعات قرارگاه سری نصرت بود که تا لحظه شهادت، حتی خانواده‌اش از مأموریت‌هایش آگاه نبودند. با شجاعت و دقت او، زمینه اجرای عملیات بزرگ خیبر فراهم شد و یکی از گره‌های دفاع مقدس گشوده شد. 🔹او در وصیت‌نامه‌اش نوشت: شهدا برای برپایی نماز رفتند و پاسداری از خونشان وظیفه ماست. رمضانی راز پیروزی را در جهاد با نفس می‌دانست و هشدار داد: بی‌مهار نفس، حتی در میدان جهاد هم شکست قطعی است. @AkhbareFori
هدایت شده از خبر فوری
♦️معلمی که شاگردانش را فراتر از کلاس درس همراهی می‌کرد 🔹شهید مجید آخوندی معلمی فراتر از کلاس درس بود؛ هم شاگردانش را دوست داشت و حمایت می‌کرد، هم در رفع مشکلاتشان کنارشان بود. 🔹او با مهربانی، شوخ‌طبعی و شجاعت مثال‌زدنی، هم دانش‌آموزان و هم خانواده‌هایشان را تحت تأثیر قرار می‌داد. 🔹در سپاه دانش، در روستاهای نزدیک مشهد خدمت می‌کرد و با موتور شخصی خود، بارها دانش‌آموزان و اهالی را به دکتر می‌برد و به مشکلاتشان رسیدگی می‌کرد. @AkhbareFori
♦️بازگشت پس از ۳۲ سال؛ وصال تلخ و شیرین مادر و فرزند 🔹شهید حسین علی‌آبادی، مردی کم‌گو و عاشق وطن بود که هرگز از عشقش به اسلام و میهن سخن نمی‌گفت، اما با جانش آن را فریاد زد. 🔹پس از ۳۲ سال فراق، در مرداد ۱۳۹۴ و هم‌زمان با شهادت امام صادق(ع)، پیکر او همراه با کارت پاسداری و جانمازش به آغوش مادر بازگشت؛ مادری که سال‌ها در انتظار نشانی از فرزندش مانده بود. @AkhbareFori
♦️معلمی مخلص و بسیجی ایثارگر؛ از کلاس درس تا جبهه‌ها 🔹شهید حاج محمدعلی زمانی نمونه‌ای از ایثار و مسئولیت‌پذیری بود. او علاوه بر پرداخت هزینه زندگی چند خانواده بی‌سرپرست، در روزهای تعطیل به روستاها می‌رفت و خانه‌هایی برای نیازمندان می‌ساخت. 🔹در دوران معلمی، همیشه پیش از سایر همکاران حاضر می‌شد و در آغاز انقلاب با ترتیب دادن تظاهرات و توزیع بیانیه‌ها، نقش مهمی ایفا کرد. شهید زمانی در سال ۱۳۵۵ ازدواج کرد و دو پسر و یک دختر داشت. @AkhbareFori
♦️با پلاتین در پا و ایمان در دل، تا آخرین قدم ایستاد 🔹بهروز پازوکی، رزمنده‌ای از گردان محمد رسول‌الله(ص)، پنج سال از عمرش را در جبهه‌ها گذراند. 🔹سه بار مجروح شد و در آخرین بار، پایش به‌شدت آسیب دید. پزشکان گفتند باید قطع شود، اما پدرش حاج مصطفی با ایمان گفت: «گچ بگیرید، ان‌شاءالله خوب می‌شود.» 🔹پایش درمان شد، بهروز با پلاتین در پا و عصا در دست دوباره راهی جبهه شد، مأموریت شناسایی را بر عهده گرفت و شجاعانه تا آخرین نفس جنگید. @AkhbareFori
هدایت شده از خبر فوری
♦️قهرمان بی‌ادعا در روزهای آتش و ایمان 🔹با آغاز غائله‌های ضدانقلاب در جنوب و غرب کشور، شهید عباس کریمی قهرودی بی‌درنگ راهی میدان شد. از ایرانشهر تا کردستان، با شجاعت و ایمان در خط مقدم ایستاد؛ نقشی مؤثر در آزادسازی سنندج ایفا کرد و در مریوان، با لباس مبدل، اطلاعات حیاتی از دشمن به دست آورد. 🔹روایتی از مردی که امنیت وطن را بر آسایش خویش ترجیح داد. @AkhbareFori
♦️اشک‌های آخر و نوارهای رازآلود شهید عاملو 🔹شب‌های پایانی عمر، شهید کاظم عاملو حال و هوایی دیگر داشت؛ بدنش می‌لرزید، عرق بر چهره‌اش می‌نشست و در خلوتی عارفانه با خدای خویش سخن می‌گفت، همرزمانش نوارهایی از نجواهایش ضبط کردند که هنوز بوی حضور شهدا می‌دهد. 🔹او در حسینیه غرق اشک بود، دیرتر از همه بیرون می‌آمد و در سجده‌های طولانی‌اش گویی در عالمی دیگر سیر می‌کرد. 🔹صبح شهادتش، همچنان در مسیر جبهه ذکر می‌گفت و اشک می‌ریخت؛ تا لحظه‌ای که اشک‌های زمینی‌اش با خون شهادت یکی شد. @AkhbareFori
♦️از کلاس درس تا میدان نبرد 🔹شهید محمد عبدی از فعالان فرهنگی و بسیجی دهه هفتاد بود که از دوران دبیرستان در هدایت فعالیت‌های فرهنگی و بسیج نوجوانان نقش مؤثری داشت. 🔹او پس از ورود به معلمی، هم‌زمان با فعالیت در سپاه و سازمان فرهنگ، به ایرانشهر اعزام شد و با ایمان و تلاش خود روح تازه‌ای به نیروها بخشید. 🔹سرانجام در یکی از مأموریت‌ها توسط اشرار هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید. @AkhbareFori
♦️رؤیایی که حقیقت شد؛ راهنمای پدر برای یافتن پسر 🔹شهید احمد زیار لاریمی نوجوانی باایمان، شجاع و استوار بود که با وجود سن کم، برای دفاع از وطن راهی جبهه شد. 🔹هنگام ثبت‌نام، چون قدش کوتاه بود، زیر پایش آجری گذاشتند تا بلندتر دیده شود و بتواند در صف اعزام بایستد. 🔹سال‌ها بعد از شهادتش، پدرش خوابی دید که احمد در آن محل دفنش را نشان می‌داد و می‌گفت: «پدر، اگر دنبال ما بیایی، ما را پیدا می‌کنی.» همان خواب، نشانه‌ای شد برای کشف پیکر احمد و همرزمانش در همان نقطه‌ای که گفته بود؛ رؤیایی که مسیر جست‌وجو را به حقیقت رساند. @AkhbareFori