eitaa logo
شهدا و ایثارگران 🇮🇷🇵🇸🇱🇧
107 دنبال‌کننده
539 عکس
618 ویدیو
10 فایل
این کانال برای معرفی و گرامیداشت شهدای اخلمد ایجاد شده است مطالب فرهنگی و سیاسی (مناسبتی) با عنوان #پست_موقت داخل کانال به اشتراک گذاشته میشود ممنونم از همراهی شما🙏🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
یاد شهید تهرانی مقدم بخیر روحش شاد که قد و قواره آرزوهاش چندمتری و حتی چندسانتی نبود. از اون آدم‌هایی نبود که کل دنیاش، منفعت من،دنیای من، بچه های من، آینده من، پیشرفت من، درجه و مقام گرفتن من، آدم ها و رفیق های من باشه. کلا من را از وسط برداشته بود. اینجور آدم ها آنقدر خوبند که جهانی فکر میکنند و فقط جلوی پای خودشون رو نمی‌بینند با قانون حالا کلاه خودمو سفت بچسبم جلو نمیرن. فرمول های دنیایی میگه: اینجوری که نه اسم و رسم خاصی داری نه کسی از کارهات خبر داره نه جلوی چشم ها هستی نه آب و نون ویژه و رفاه آنچنانی گیرت میاد ولش کن برو بچسب به زندگی و تجارتت. اما حسن تهرانی مقدم با قانون الهی میگه: ✓هرکاری میکنی خاکِش کن، خدا رشدش میده...🌱 خدا آرزوهای حاج حسن رو رشدش داد. یه روزی به همسرش گفته بود ده پانزده سال بعد متوجه ارزش این کارهایی میشن که ما داریم انجام میدیم... کارهایی که یک روزی هیچ کس نه ازش خبر داشت، نه برایش اسم و رسم و رانت و سهم خواهی بهم زد. قانون الهی میگه: اون بدو بدوهایی که خاک کردی، یک روز آنچنان ثمر و نتیجه میده، که دنیا متحیر بمونه. بقیه بعنوان آدم زرنگ‌های چسبیده به زندگی هم از دنیا میرن هم از یادها، اما من کاری میکنم نسل به نسل بیان روی زمین من راه برن و به تو بگن روحت شاد قهرمان! آرزوهاتو نگفتی، جار نزدی، خاک کردی خدا رشد داد، همون ریشه ها الان دست ما رو پر کرده که محکم جلوی هر تهدیدی بایستیم. روحت شاد قهرمان...
دست طراح این عکس را باید بوسید، با هر عینکی به این تصویر نگاه کنید از طنز بودنش کم نخواهد شد. این تصویر شب حمله ایران به صهاینه را نشان میدهد حکامی که درون دروازه قرار دارند شب عملیات پدافندشان همین مدلی مقابل پرتابه های ایران قرار داشت تصویر بایدن در گوشه تصویر دیدنیست
چه کسی می‌خواهد من و تو ما نشویم؟ خانه‌اش ویران باد! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
شهدا و ایثارگران 🇮🇷🇵🇸🇱🇧
اول از همه خداقوت میگیم به پدافند کشور که جلوی حمله اسراییل به خوبی ایستادن. دمتون گرم ‏بعد هم شمارش
دشمن، ضعیف نبود. بلکه ایران، قوی و متحد و حساب‌شده آن را کرد. حواسمون باشه ناخواسته، کوچک نمایی و توان دفاعی کشورمون رو حداقلی و سطحی جلوه ندیم. اون نفهم که زد، ولی واقعیت اینه که ما قوی هستیم 💪
🔴 برای این روزها این مطلب عالی از کوروش علیانی را بخوانید؛ سال ۱۳۶۸، هنوز آلمان دو تا بود و من عضوی از تیم المپیاد ریاضی ایران بودم که برای مسابقات جهانی به آلمان غربی رفتم. غِژ و غِژ چرخ پیر زنگ‌زده‌ی بلوک شرق درآمده بود و کم و بیش نهضت‌های ملی‌گرا، نژادپرست، و فاشیست در اروپا در حال سر برآوردن بودند. مردم اروپایی گیج و خسته دنبال یک وصله‌ی هویتی می‌گشتند که برهنگی ذهنیشان را بپوشاند و دو گروه بهترین مشتریان ایدیولوژی‌های فاشیستی و نژادپرستانه بودند: پیرانی که سعی می‌کردند خاطرات طلایی زمانی دور را به یاد بیاورند و نوجوانان نادان بی‌تجربه. یکی دو روز مانده به مسابقات، در التهاب شدید رقابت، با دو نفر از دوستان به پارکی در برانشوایگ رفتیم که کمی آرام بگیریم. پارک پر درخت و پر فراز و نشیب کاملا خلوت بود و ما سه نفر هیچ کس را جز خودمان آن‌جا نیافتیم. که خب چه بهتر، آرامش نیاز داشتیم و این هم آرامش. بعد از ده پانزده دقیقه قدم زدن از دور صدای فریاد شنیدیم. سه نوجوان کله طلایی سه نوجوان کله سیاه دیده بودند و فریاد می‌زدند. چیزی نگفتیم. دور بودند. اول آرام آرام نزدیک شدند، کم‌کم سرعت گرفتند، و از زمانی شروع کردند دویدن. ترسناک بود. البته هنوز زنده‌سوزی ۱۹۹۳ زولینگن رخ نداده بود، اما به هر حال خبرهایی از حمله‌های نژادپرستانه می‌شنیدیم. ما هم شروع کردیم تلاش کنیم مؤدب و متین باشیم و از آن‌ها فاصله بگیریم. من حتی سعی کردم لبخند بزنم که خب خیلی دور بودند و فایده‌ای نداشت. البته که اگر نزدیک بودند، هم شاید فایده‌ای نمی‌داشت. در نهایت واقعا فاصله کم‌تر شد چاره‌ای نداشتیم جز دویدن و فرار کردن. ما که شروع کردیم بدویم فریادها و سرعت آن‌ها هم یکباره افزایش یافت. ترس و التهاب آن روز را نمی‌توان نوشت یا من بلد نیستم بنویسم. پس خودتان لطفا تصور کنید. و در میان آن ترس و التهاب (که بنا شد لطفا خودتان تصورش کنید) یک جا کم آوردیم، از نفس افتادیم، یکی ایستاد، و در حالی که نفس‌نفس می‌زد تکه چوبی را از زمین برداشت. ناگهان همه چیز عوض شد. آن‌ها هم ایستادند. به شاخه‌ی خشک توی دست رفیق ما چشم دوختند، صدایشان فرو نشست و تبدیل به غرغر شد و بعد از مدتی مسیرشان را کج کردند و رفتند. ممکن بود چنین نشود. ممکن بود سراغمان بیایند. منظورم این نیست که تا شاخه را برداری آن آدم‌خوارها راه خودشان را کج خواهند کرد. منظورم این است که برداشتن شاخه تنها راه است. اگر همچنان فرار کنی و از نفس بیفتی و از پشت بهت برسند، هیچ چیز آن‌ها را از کشتنت باز نخواهد داشت. لزومی دارد با وضع کنونی تطبیق کنم؟ ❤️🇮🇷🫶
یک نصرالله را شهید کردید، هزاران نصرالله به پاخواهند خواست... یک ستاره از تابیدن بیفتد هزاران ستاره متولد میشود... این قائده عشق است.
16.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من بی‌غیرت نیستم! تاریخ ایران افتاده روی دور تکرار. تکرار روزهایی که درگیر جنگ شده. آدم‌های این مرز و بوم هم همینطور. افتاده‌اند روی دور تکرار سلحشوری و ازخودگذشتگی و مردانگی! حالا مدام این جمله خلبان شهید در گوشم زنگ می‌زند: "اگر ذره‌ای از خاک وطنم به پوتین سرباز دشمن چسبیده باشد؛ آن را با خون خود می‌شویم!"
7.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وسط همه سختی ها و دلتنگی ها یادمون میفته که رجزهایی میخوندی یه جون به جون هامون اضافه میشد مثل این... سید شهید مقاومت با قوت می‌مونیم تو این خیمه‌گاه ان‌شاءالله ✌️🇮🇷