#خاطرات_شهید
شهید مهدی باکری،
●بعد از شهادت برادرش حمید و برخی از یارانش، روح در كالبد ناآرامش قرار نداشت و معلوم بود كه به زودی به جمع آنان خواهد پیوست. پانزده روز قبل از عملیات بدر به مشهد مقدس مشرف شد و با تضرع از آقاعلیبن موسیالرضا(علیه السّلام) خواسته بود كه خداوند توفیق شهدت را نصیبش نماید. سپس خدمت حضرت امام خمینی(ره) و حضرت آیتالله خامنهای رسید و با گریه و اصرار و التماس درخواست كرد كه برای شهادتش دعا كنند.
●این فرمانده دلاور در عملیات بدر در تاریخ ۶۳/۱۲/۲۵، به خاطر شرایط حساس عملیات، طبق معمول، به خطرناكترین صحنههای كارزار وارد شد و در حالی كه رزمندگان لشكر را در شرق دجله از نزدیك هدایت می كرد، تلاش مینمود تا مواضع تصرف شده را در مقابل پاتكهای دشمن تثبیت نماید، كه در نبردی دلیرانه، براثر اصابت تیر مستقیم مزدوران عراقی، ندای حق را لبیك گفت و به لقای معشوق نایل گردید.
●هنگامی كه پیكر مطهرش را از طریق آبهای هورالعظیم انتقال میدادند، قایق حامل پیكر وی، مورد هدف آرپیجی دشمن قرار گرفت و قطره ناب وجودش به دریا پیوست.
●او با حبی عمیق به اهل عصمت و طهارت(علیهمالسلام) و عشقی آتشین به اباعبداللهالحسین(علیه السّلام) و كولهباری از تقوی و یك عمر مجاهدت فی سبیلالله، از همرزمانش سبقت گرفت و به دیار دوست شتافت و در جنات عدن الهی به نعمات بیكران و غیرقابل احصاء دست یافت
#شهید_مهدی_باکری
#یاد_شهدا_صلوات
•@shohadasharmandeimm
️دوستان و همسنگرانش نقل میکنند:
🌸به همان میزان که به انجام فرایض دینی مقید بود نسبت به #مستحبات هم تقید داشت. نیمههای شب از خواب بیدار میشد
🌸 با خدای خود خلوت می کرد و #نماز_شب را با سوز و گداز و گریه میخواند. #خواندن_قرآن از کارهای واجب روزمرهاش بود و دیگران را نیز به این کار سفارش مینمود....
#شهید_مهدی_باکری❤️
@Shohadasharmandeimm