#پیام_فاطمیه_چیست؟! ▪این است که حتی اگر دستت راشکستند  دست از یاری #امام_زمانت برنداری.. ▪منِ فاطمه، برای امام زمانم، امیرالمؤمنین جان دادم. شمابرای #امام_زمانتان پسرم مهدی چه کردید؟! @Shohadaye_khoy

🌷بِسم ربِّ الشُهداء🌷 💌"هدایای شما محضرروان پاک شهدای والا مقام شهرستان خوی" ختم "صلوات " امروز به نیت ❤️شهید قربانعلی کوچری❤️ سهم شما ۵ صلوات 😊 قبول باشه😍 @Shohadaye_khoy

🎙حاج حسین یکتا می‌گفت: #حاج_قاسم🌹 تو مراسم فاطمیه به ما گفت سال بعد مراسم فاطمیه با امسال فرق داره!! + گفتیم چه فرقی داره حاج قاسم؟ گفت مراسم #فاطمیہ🏴 سال بعد من نیستم. #یا_زهرا_س💔 اشڪهایے را ڪه مےریزم نثارِ مادر اسٺ هدیہ بر غم هاے قلبِ بےقرارِ مادر اسٺ مےرسد روزے ڪه سوغاٺِ مدینہ مےشود تربٺِ پاڪے ڪه از خاڪ مزارِ مادر اسٺ 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ️ @Shohadaye_khoy

🗒 ‌‌‌‌#وصیت_نامه آسمانی ‌‌شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی 💖‌‌«‌‌‌#قسمت_سوم» 🌴💫🌴💫🌴 🔸 سارُق، چارُقم پر است از امید به "تو و فضل و کرَم تو" ⚜همراه خود دو چشم بسته آورده ام، که ثروت آن در کنار همه ناپاکی‌ها یک ذخیره ارزشمند دارد...! و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است...گوهر اشک بر اهل بیت است....گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم..... دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.... ✨😭💔🌺 💗خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ • نه برای عرضه چیزی دارندو نه قدرت دفاع دارند....• 🔅 اما در دستانم چیزی را ذخیره کرده ام که به این ذخیره امید دارم....!! •||و آن روان بودن پیوسته به سمت تو است||• 🌷 وقتی آن‌ها را به سمتت بلند کردم، وقتی آن‌ها را برائت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ این‌ها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی. 🤲💐🌟 ❣خداوندا! پاهایم سست است.رمق ندارد.😔 جرأت عبور از پلی که از «جهنّم» عبور می‌کند،ندارد... 💠من در پل عادی هم پاهایم می‌لرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازک‌تر است و از شمشیر بُرنده تر؛ اما یک امیدی به من نوید می‌دهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. 🌺من با این پا‌ها در حَرَمت پا گذارده ام... و دورِ خانه ات چرخیده ام... و در حرم اولیائت در بین الحرمین حسین و عباست آن‌ها را برهنه دواندم...و این پا‌ها را در سنگر‌های طولانی، خمیده جمع کردم...!! 🔹و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. 🥀 🌻امیددارم آن‌جهیدن‌ها و خزیدن‌ها و به حُرمت آن حریم ها، آن‌ها را ببخشی. خـــ❤️ــــداوندا، « سر من، عقل من، لب‌ من، شامّه من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید به سر می‌برند... #مکتب_حاج_قاسم #سردار_دلها ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅

#معرفی_شهید_قربانعلی_علی همتی #امام خمینی(ره ) 🌷ملتي كه شهادت را براي خود سعادت مي داند هيچوقت شكست نمي خورد و شهيدان با خون خود نهال انقلاب را بارور مي كنند.»🌷 ️ 🕊#شهدای_شهرستان_خوی @Shohadaye_khoy

#فرازي_از_زندگينامه_شهيد#قربانعلی_علی همتی 📌📌برادر #قربانعلي (قوچعلي) علي همتي در سال#1341 و در يكي از روستاهاي #خوي به نام روستاي باغدرق در يك خانواده فقير و كشاورز متولد شد. در #8 سالگي مادرش به رحمت ايزدي پيوست و در #11 سالگي نيز پدر خود را از دست داده است.💔 🔹وي در سال 1349 در دبستان باغدرق به تحصيل پرداخته و دوره راهنمايي را در يك منزل ساده كرايه اي و در مدرسه راهنمايي خوي ادامه داده. در كلاس دوم راهنمايي براي امرار معاش خانواده و برادر و خواهران خويش از مدرسه #ترك تحصيل و براي كارگري به تهران رفته و مشغول مي شود. 🔹وي در ايام بچگي و نوجواني پشتيبان اسلام و انقلاب بود و با ادب و خوش اخلاق، پيوسته دوستان خود را خوشحال مي نمود و هميشه از حق دم مي زد و از افراد غير اسلامي و غير انقلابي ابداً بيم و هراسي نداشت و هميشه آرزوي #شهادت مي كرد و در تاريخ 60/1/15 به #سربازي رفته و آموزش خويش را در #عجب شير گذرانده و سپس به جبهه #اهواز براي مبارزه با لشكر كفر صدام اعزام شد. در آخرين مرخصي كه براي ديدن خانواده و دوستانش نيز به روستا آمده بود به بدنش تركش خورده بود. وقتي مرخصي را به پايان رسانيد همه دوستان را مي بوسيد و مي گفت ديگر آخرين دفعه بنده است. دومين بار با جسم #شهيد من ملاقات خواهيد كرد. انگار كه #شوق_شهادت بر دلش جا گرفته بود. 🌷به برادر و دوستان وصيت مي كرد عكس مرا بر بالاي قبرم بزنيد و در تشييع جنازه ام عكسم را در دست بگيريد.🌷 🔹 بعد از يك هفته تمام آرزوها و گفته هاي او درست از آب درآمد و در تاريخ #60/9/20 در جبهه اهواز در جمله پيروزمندانه و آزادسازي بستان به گروه #شهيدان_في_سبيل ا.. پيوست و به عهدي كه با خداي خود بسته بود وفا و به آرزوي خود رسيد.💔 🌷روانش شاد و راهش مستدام باد.🌷 🕊#شهدای_شهرستان_خوی @Shohadaye_khoy