⭕ شهید "حاج احمد کریمی"
#حاج‌شهید‌کربلایی
کنار قبر آماده ای نشسته و عجیب به فکر فرو رفته بود...
_حاج احمد، این قبر برای تو خیلی کوچکه اخوی با این قد بلندت که تو این قبر جانمیشی، به فکر یک قبر دیگه باش _"من به شما قول میدم که این قبر کوچیک هم برای من بزرگ باشه...!!!همرزمان و خانواده بیاد می‌آورند که ایشان همیشه می گفت: «شهادت تنها با یک تیر و ترکش که شهادت نیست، آدم باید مثل امام حسین (علیه السلام) شهید شود تا شرمنده آقا نشود، من دوست دارم روز قیامت اگر قرار شد مرا به امام حسین(علیه السلام) معرفی کنند، قطعات بدنم را روی پارچه ای قراردهند و بگویند این «احمد کریمی» است.» 🌷
بعد از عملیات کربلای چهار حال و روز خوبی نداشت. شب عملیات کربلای پنج با شهادت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) مصادف شده بود، حاجی توی سنگر فرماندهی نشسته بود و در آن اوضاع و احوال که همه در تب و تاب عملیات بودند سراغ مدّاح را گرفت! راضی اش کرده بود تا برایش روضه حضرت زهرا(سلام الله علیها) بخواند... مدّاح می خواند و حاجی گریه می کرد...همان شب بی بی شهادتش را امضا کرد... اول صبح که برای سرکشی به خط آمده بود، گلوله توپ (یاخمپاره ای) کنارش زمین خورد و بدنش قطعه قطعه شد، قطعات پیکرش را در کیسه کوچکی جمع کردند و در قبر کوچکی دفنش کردند... 💠 التماس دعای شهادت کنگره ملی شهدای استان قم 🆔️ @Shohadayeqom_ir