کنجِدنجِهمونکافہهہکہ...🇵🇸
و اما آن دست هایی که بهم میرسند... عاشقانه ترین داستان های غمگین را با چاشنی وصال به تصویر میکشند
باید از بعضی چیزا دور شی تا به یسری چیزای دیگه نزدیک بشی.
#نورسا
اگه میخوای به اون بالا بالا ها برسی و بترکونی💥
ساختار شکن باش و خودتو پابند مرزها و محدودیتها نکن، مث این توفانی که وسط تابستون اومد... 🌬🌪
#نورسا
بفرمایید نسکافه...(:
پ. ن: تا اومدم عکس بگیرم یخ کرد/:
#نورسا
آیا میدانستید اینطور درس خواندن، از پیتزا هم بیشتر میچسبد؟! ^_^
#نورسا
کنجِدنجِهمونکافہهہکہ...🇵🇸
میدونسین من امروز کنسرت داشتم؟!
خدایی کیف میکنین چه بمب انرژیای خورده وسط چنلتون یا نه؟؟
فقط از شنبه سه روز عزای عمومی دارم به مناسبت امتحان ریاضیم نیسم(=
#نورسا
کنجِدنجِهمونکافہهہکہ...🇵🇸
نه دوربینم تاره نه گرد و خاک و دوده.... بله درست حدس زدید🙂 مه از برف شدیده:)))) خیلی بامزه س
#یادش_بخیر یبار کلی چیز با مامان و داداشم نوشتیم رو شیشه ماشین. بعد مامانم اومد عکس بگیره. گفتم نه اینجاش زشت شده، انگار که تخته وایت برده.. زدم همه رو پاک کردم و محو در افق به آسمان خیره شدیم(:
#نورسا
میگن موقع مرگ، تموم زندگی آدم مثل یه فیلم از جلوی چشماش رد میشه...
پس چه خوب که میتونم یه بار دیگه خاطراتتو مرور کنم!
#نورسا
Mohsen Chavoshi - Sheydaei (320).mp3
4.29M
انگار ریمیکسه(((=
#نورسا
وقتی موقع کشیدن حاشیه و جینگول کردن جزوه خراب میکنی و میخوای ماسمالی کنی...(=
تازه جالبش اینجاست با اینکه هنوز یه فصل و کلی تمرین باقی مونده، بازم میشینم حاشیه میکشم(((=
#نورسا
کنجِدنجِهمونکافہهہکہ...🇵🇸
تو مانند رؤیت ماه در شب های بارانی زیبا و نابی!🙂
امشب هم به یاد تو زل میزنم به آسمان بی ستاره.
به افق خیره میشوم و تیرهای چراغ برقی که خدا میداند کجا تمام میشوند.
حرکت ماشین هارا میبینم و صدای موتورهایی که در فاصله نه چندان دوری از من لاستیکهایشان را به آسفالت میسایند.
یک سال و اندیست که کارم شده.
وقتی به مردم نگاه میکنم و چشمم به آدمهای شبیه تو میافتند، از خود میپرسم:
آیا اینا هم در این شب سرد درحال ترک مریدشان هستند؟!
مثل تو...
شاید آره و شاید هم نه.
مثل تو که دقیقا یکسال و یک ماه و دو ساعت و سی دقیقه از رفتنت میگذرد...
آنها هم عین خیالشان نیست که عاشق سینه چاکشان بعد رفتنشان چه حالی دارد؟!
شاید آره و شاید هم نه.
آنها هم که میروند دیگر به پشت گوششان نگاه نمیکنند؟!
مثل تو...
شاید آره و شاید هم نه.
بعد از گذشت یک سال و یک ماه و دو ساعت و سی دقیقه بعد از رفتنشان، هنوز هم کسی امید به برگشتشان دارد؟
کسی چشم انتظارشان نشسته؟
مثل من...
اگر واقعا عاشق بودهاند آره و اگرنه که نه.
آیا روزی بر میگردند؟
مثل...
سوالیست که یک سال و یک ماه است دارم از خودم میپرسم و به نتیجهای نمیرسم.
شاید فقط زمان بتواند همه چیز را بهبود ببخشد...
#نورسا