🚩یا رقیه خاتون🚩
نیمهشب، بالأخره پیکر رقیه خاتون را دفن کردند. امّ كلثوم، از همه بیتاب تر بود. با ناله و زاری به دور خرابه مىگشت. هرچه او را تسلّى مىدادند آرام نمىشد. از علّت اين بىقرارى پرسيدند.
_ دیشب، از خواب پریدم، دیدم كه رقیه به شدّت گريه مىكند و آرام نمىگيرد. پرسیدم چه شده عمّه جانم؟ گفت: عمّه جان! مگر اينها ما را مسلمان مىدانند؟ چرا به ما آب و نان مىدهند؟
📖 ربانی خلخالی، علی، ستاره درخشان شام، ص۲۰۸.
#روضه
#حضرت_رقیه
@Siaahe