فرق تو غیرت تو بود...

آخرین کتابی که خوندیم؟ @Siaahe

ابوبکر و عمر، اوّلین کسانی بودند که در غدیر به امیرالمؤمنین (ع) «بَخٍ بَخٍ» گفتند. همیشه آن‌هایی را که تشویقمان می‌کنند، دوست خود ندانیم. @Siaahe

دیروز بالأخره خواندمش. خیلی جلوتر از «نخل و نارنجِ» نویسنده‌اش بود. اگر می‌خواهید دنيای يک زن و شوهر انقلابی را، در صورتی که انقلاب ۵٧ پیروز نمی‌شد، تصوّر کنید، «#ارتداد» گزینهٔ خوبی است. #وحید_یامین_پور #کتاب @Siaahe

از موتوری جنس نگیرید، حتی اگر در افغانستان هستید. @Siaahe

از خون جوانان وطن... @Siaahe

چه کج رفتاری ای چرخ...

زمان‌بر بودنش ما را غافل کرده است وگرنه پیری عجیب‌ترین و دردناک‌ترین اتفاق زندگی بشر است. @Siaahe

حالا که فکر می‌کنم دردناک‌ترین نیست.

من چون هنوز متن کامل لایحهٔ عفاف و حجاب را نخوانده‌ام، چیزی سیاهه‌ نکردم. بر شما که آن را شستید و بر بند انداختید آفرین که حتماً متن را خوانده‌اید. چه؟! نخوانده‌اید؟!! شکسته نفسی می‌کنید، مزاح می‌فرمایید، دور از جنابتان است. اصلاً امکان ندارد. نفرمایید. @Siaahe

ما امام ندیده‌ها، گناه داریم... @Siaahe

حضار... #خاطرات_سفیر #کتاب @Siaahe

▫️من تا قبل از خواندن #خاطرات_سفیر هویّت و خودباوری یک زن ایرانی را این چنین عمیق نچشیده بودم. خاطرات شیرین یک دختر دانشجوی ایرانی در فرانسه. این کتاب را بدون گذاشتن و یک نفس خواهید خواند. ▪️ولی طرح جلدش زیاد قشنگ نیست. #نیلوفر_شادمهری #کتاب @Siaahe

واقعاً چرا من در راهنمایی و دبیرستان مشتری پیگیر برنامهٔ گلبرگ بودم و عاشق این آهنگ؟! @Siaahe

هرکس بد ما به خلق گوید خاک بر سرش @Siaahe

اینا که با هم دوستن... 😐 #گرا #طلب @Siaahe

یه کلاغِ رو سیام، خوش به حالِ کبوترات... @Siaahe

#هوادار، اونیه که توی باخت کنار تیمشه، وگرنه طرفدارهای

پیروزی

که بسیارند... 💙🖤💙🖤💙 #استقلال @Siaahe

من هِی نمی‌خوام پز سبزواری بودنم رو بدم، از همه‌جا تعریف #سبزوار می‌باره... 😎😁 @Siaahe

تعطیل کرده‌ایم، تعجیل با خودت... #جمعه @Siaahe

این مطلب در حال نوشته شدن است...

▫️نحوهٔ خواندن نماز روزهای یکشنبهٔ ماه ذی‌القعده فرمود: کسی می‌خواهد #توبه کند؟ 🤲 امسال پُر یکشنبه ترین ماه ذی القعده (۵) را داریم. @Siaahe

﷽ ▫️یک▫️ «آغاز» از حالا تا چهل روز دیگر، با خودم قرار گذاشته‎ام که روزنوشت بنویسم؛ لااقل دویست کلمه. چشمۀ نوشتنم دارد خشک می‎شود. طوری که دیگر مجبورم برای چند سطری تا سرچشمه به تکاپو بیافتم. این روزنوشت‎نویسی چشمه را خروشان خواهد کرد؛ این را اساتید کتابت می‌گویند. اگر عمری بود و نِتی، ان شاء الله، روزی بدون روزنوشت نخواهد بود. می‎دانم که گاه خودسانسوری خواهم کرد. همۀ جوانب زندگی من، عمومی نیست. حتّی برای نزدیک‎ترین کسانم. بعضی چیزها فقط باید بین من و خدا بماند. خداوندی که ستّار است و امید دارم که در «یوم تبلی السرائر» نیز همچون تمامی این سال‎ها کریم‎الصفح باشد. چند روز پیش از استادمان شنیدم که خداوند وقتی توبه بنده‎ای را بپذیرد، کاری می‎کند که حتّی اولیا خویش، گناهش را از یاد ببرند تا مبادا در بهشت کنار ایشان، اندک خجلتی از دانستن آن‎ها بکشد. و بالاتر این‎که از یاد خود او نیز می‎برد که معصیتی کرده... این حرف سعدی را به یاد میاورم که: خداوند می‎بیند و می‎پوشد، و همسایه نمی‎بیند و می‎خروشد. از بی‎معرفتی من، و بزرگی امام بزرگوار «ره»، نتوانستم چیزی درباره‎شان سیاهه کنم و آن مطلب فوق، همچنان «در حال نوشته شدن» باقی ماند و نمی‎دانم روزی تکمیل می‌شود یا نه. دویست کلمه شد. #روزنوشت #چلّهٔ_نوشتن #دویست_کلمه‌ای @Siaahe

مِنْ أَجْلِ ذَٰلِكَ كَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ (مائده/٣٢) @Siaahe