7.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ سلام مادرم
دعا کن برای نجات جهان
بـــرای ظهــــور امــــام زمــان
👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
🆔 @SinJimDin
🔹مرا خرجِ خودَت کن
❓آیا عبارتِ "استعمِلنی لِما خَلقتَنی لَه" بمعنایِ "مرا خرجِ خودت کن" از حضرت زهرا است؟
👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
ــــــــــــــــــ
📝 پاسخ:
✍️ عین این عبارت را نتوانستم در کُتب حدیثی، بیابم؛ امّا مشابهِ آن به نقل از حضرت زهرا در صفحهی 141 از کتاب مُهج الدعوات و منهج العبادات، نوشتهی سید بن طاووس بدون ذکر نام راویان و بی سند آمده است: "وَ فَرِّغْنی لِما خَلَقتَنی لَه".
➕البته در کتبِ حدیثی دیگر نام برخی از راویانِ حدیث مزبور آمده ولی بشکل مرسله. مرسله به حدیثی گفته میشود که نام برخی راویان آن در سند، افتده باشند. در نهایت ارزیابی ما این است که حدیث فوق، ضعیف است؛ اما در بابِ دعا خیلی سختگیریِ سندی نداریم.
☝️همینکه بزرگانی چون سید ابن طاووس در مُهج الدعوات، شیخ طوسی در التهذیب و شیخ مفید در مقنعه این دعا را آوردهاند برای ما کافی است و خواندن آن مانعی ندارد.
🔔اصل دعای حضرت البته کمی مفصلتر است امّا همانطور که عرض شد عبارت مدّنظر شما به این شکل آمده است: "وَ فَرِّغْنی لِما خَلَقْتَنی لَهُ...". یعنی خدایا مرا فارغ کن برای آنچه که مرا برایَش آفریدی. به بخشهایی از دعا توجّه کنید:
🗣 "اللّهم قَنِّعْنی بِما رزَقْتَنی و اسْتُرنی و عافِنی أبداً ما أبْقَيتَنی و اغفِرْ لی و ارْحَمْنی إذا تَوَفَّيْتَنی اللّهم لا تُعْيِنی فی طَلَبِ ما لا تُقَدِّرُ لی و ما قَدَّرْتَهُ علَیَّ فاجْعَلْهُ مُيَسَّراً سهلاً اللّهمّ كافِ عنِّي والدَيَّ و كُلَّ مَن لهُ نِعمَةٌ علیَّ خيرَ مُكافَاةٍ اللّهمّ فَرّغنی لِمَا خَلَقْتَنِي لهُ...".
🆔 @SinJimDin
7.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️توسل به صدیقهی طاهره
🗣 شهید رئیسی: هر جا که گرفتار میشدم، توسل به صدّیقهی طاهره سلام الله علیها میکردم. نام وجود مقدّس صدیقهی طاهره گرهگشا است از عالَم.
🏴 پ.ن: این، اوّلین فاطمیهای است که در کنارِ ما نیستی. سلام ما را به مادرت فاطمه برسان😭🖤
👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
🆔 @SinJimDin
🔹ماجرای دربِ شکسته
❓چرا با اینکه چند مرد در خانه بودند و امام علی با علمِ غیب میدانست حضرت زهرا صدمه میبینند، اجازه دادند حضرت زهرا درب را باز کنند؟
👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
ــــــــــــــــــ
📝 پاسخ:
1️⃣ در موردِ علمِ غیب، باید توجه داشته باشیم که اهلبیت از این علم، حق استفادهی شخصی ندارند. امام حسین هم میدانستند در کربلا به شهادت میرسیدند، اما آیا اجازه داشتند از این علم استفاده کنند برای نجاتِ جانشان؟ ائمه نیز مثلِ بقیهی مردم، باید طبقِ علمِ ظاهری پیش میرفتند و زندگیِ طبیعیشان را میکردند.
2️⃣ در موردِ قضیه دلخراشِ درب، حضرت زهرا نزدیک درِ ورودى منزل نشسته بودند و با ديدن خلیفهی دوّم و همراهان وى، در را به روى آنان بستند. در تفسیر عیاشی و الاختصاص شیخ مفید که در این زمینه کتاب معتبری هست میخوانیم که:
🗣 عمر بن خطاب گفت: "برخيزيد تا پيش او [علي] برويم. پس ابوبكر، عمر، عثمان، خالد بن وليد، مغيرة بن شعبة، ابوعبيد جراح، سالم مولى ابوحذيفة، قنفذ و من به همراه او راه افتاديم". چون به نزديک خانه رسيدند، فاطمه آنان را ديد و لذا درب را بست؛ شکی هم نداشت كه بدون اجازه وارد نخواهند شد.
✍️ عمَر بن خطّاب امّا درب را كه از شاخههاي خرما ساخته شده بود، با لگد شكست، سپس این جمع وارد خانه شدند و علي را بيرون آوردند در حالى كه كمرهاي خود را بسته بودند. منبع: تفسیر عیاشی/ج2/ص67 و الاختصاص شیخ مفید/186
🗣 علاوه بر آن در روايت سُلَيم نيز آمده: عُمر آمد تا به خانه رسيد، فاطمه پشت درب نشسته بود، سرش را بسته بود و بدنش از غم از دست دادن پدر نحيف و لاغر شده بود، عمر درب را كوبيد و گفت: اى پسر ابوطالب! در را باز كن، فاطمه فرمود: اى عمر به ما چه كار دارى؟ ما را با مصيبتى كه گرفتارش شدهايم تنها بگذار.
🗣 عمر گفت: درب را باز كن وگرنه آن را به آتش مىكشم. فاطمه فرمود: آيا از خداوند نمىترسى كه وارد خانه ما مىشوي، عمر بازنگشت و آتش خواست و آتش را بر در خانه افكند و آن را سوزاند. منبع: کتاب سلیم بن قیس هلالی/ص864
✅ پس اینطور نبوده که قضیهی هجوم به علمِ ظاهری برای حضرت زهرا مُحرز بوده باشد!! حضرت میبینند گروهی از طرفِ حاکمیت میآیند و چون زهرای مرضیه از آنها دلگیر بودند، درب را بستند. آنها هم قبل از اینکه حضرت زهرا از پشت درب کنار بروند، هجوم آوردند.
🔔 با اطلاع قبلی هجوم نیاوردند، قبلَش کلونِ درب را نیز به صدا در نیاورده بودند تا حضرت زهرا ببینند پشت درب چه خبر است تا از کنار درب، دور بشوند یا امام علی را بفرستند دمِ درب.
➕ این را هم اضافه کنید که حضرت صدیقه کبری شکّی نداشتند که جمعیت بدون اجازه داخل خانه نمیشوند. چون نصّ سورهی نور است که میفرماید بدونِ اجازه وارد خانهی کسی نشوید: "يا أيها الّذينَ ءامنوا لا تَدخُلوا بُيوتًا غيرَ بُيوتِكم حتى تَستَأنِسوا...و إن قيل لكمُ ارجِعوا فارجِعوا".
☝️مضمونش این است که بدون اجازه وارد خانهی دیگران وارد نشوید و اگر به شما گفته شد باز گردید، برگردید. پس به مخیلهی حضرت ـ به علمِ ظاهری ـ هم خطور نمیکرد که این عده بدونِ اجازه وارد خانه بشوند آنهم خانهی دختر رسول خدا آنهم با هیزم و آتش و لگد زدن به درب... .
🆔 @SinJimDin
🔹سکوت علی
❓چرا امام علی در ماجرای شهادت حضرت زهرا سکوت کردند؟
👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
ــــــــــــــــــ
📝 پاسخ:
📣 دو راه جلوی امیر المومنین بود: اول اینکه یار جمع میکردند و حقِ مسلّمِ خودشان را مطالبه مینمودند. دوم اینکه راضی به تحمل وضع موجود میشدند و در حد امکان به حل مشکلاتِ مردم میپرداختند. راهِ اول عملی نبود چون اقبالِ مردمی وجود نداشت.
➕ در آن برههی زمانی، تعداد زیادی از بزرگان با عنوانِ "صحابه پیامبر" مخالف سر سخت علی بودند. تعداد زیادی از مومنان که سالهای آخر به پیامبر ایمان آورده بودند، به ارتداد روی آورده بودند و در برابر حکومت علی قطعا موضع میگرفتند.
☝️این وسط یک عده مدعیان دروغین نبوت مثل "مُسُیلَمه" و "سجاح" هم یار جمع کرده بودند! خطر رومیان هم باید جدی گرفته میشد که دندان تیز کرده بودند تا از تفرقهی مسلمانان سوء استفاده کنند.
❓در این شرایط، آیا سکوت بهترین گزینه نبود برای بدتر از این نشدنِ اوضاع؟ لذا امام با ارزیابیِ شرایط موجود به این نتیجه رسیدند که اگر اصرار کنند رویِ حقشان و در مقابلِ ظلمهایی که به همسرشان شده بأیستند، اینجا جنگِ داخلی پیش میآید، خونهای زیادی ریخته میشود، تفرقه ایجاد میشود و در نهایت زحمات پیامبر هدر میرفت.
🗣 امام در خطبه حزن آلودِ شقشقیه اینطور اوضاع را تشریح مینمایند: "در این اندیشه بودم که آیا با دست تنها به پا خیزم (و حق خود و مردم را بگیرم) و یا در این محیط پرخفقان و ظلمانی که پدید آمده صبر کنم؟ محیطی که پیران را فرسوده و جوانان را پیر و مردان با ایمان را تا واپسین دم زندگی به رنج وا می دارد، سرانجام دیدم صبر کردن به عقل و خرد نزدیکتر است و لذا صبر پیشه کردم ولی به کسی می ماندم که خاشاک چشمش را پر کرده و استخوان راه گلویش را گرفته، با چشم خود می دیدم، میراثم را به غارت می برند".
🆔 @SinJimDin
12.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️ ممنونم اگر نروی
📹 نوحهی نوستالژی و خاصّ و ماندگارِ "ممنونَم اگر نروی..." به مناسبتِ شهادت حضرت زهرا با نوای حاج حسنِ خلج 😭💔
👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
🆔 @SinJimDin
▪️اولین شبِ بی فاطمه
شکست...
یک درب چوبی...
یک شاخه گل...
یک دل پُر خون...
همان دلی که خدا با خوشنودیش خوشنود میشد...
...و با غضبش، غضبناک.
چشمانت را میبندی و خود را به نسیم میسپاری.
دری نیمسوخته مجسم میشود در برابر دیدگانت.
آخر کسی نیست به آن قوم از خدا بیخبر بگوید...
درب بهشت را که نمیسوزانند!
آنگاه دست بر سینه میگذاری و زمزمه میکنی...
سلام بر درب؛ آنگاه که مستمسک عروة الوثقایش میشوم.
السلام علیک یا بابَ الله.
به راستی این باب، درب خدا است؟
آری! «انا مدینة العلم و علی بابها» را مگر نخواندهای؟
مگر خدا چند درب داشت که آن را هم سوزاندند؟
بوی دود و آتشِ حقد و کینه به مشام میرسد.
و آن طرفتر صدای نالهی بانویی...
که گویا هجده سال بیشتر نداشت.
مادرِ هجده سالهی قد خمیده، کجای دنیا دیدهای؟
تو هنوز چشمانت را بسته ای.
اما صدای بیرمق یک کودک، امان تو را میبُرَد.
چه گناهی مادرم را سزاوار مجازاتی اینچنین میکند؟
به گمانم نشناختهاند علی را.
و گر نه این چنین ریسمانْ به گردن، او را در کوچهها نمیکشاندند.
و شاید زهرا را نشناختهاند.
حال اگر دل دیدن داری آرام چشمانت را باز کن.
آسمان به زمین چسبیده بود و منتظر اشارت فاطمه بود.
اشکت را پاک کن و دردهایش را بشمار...
میخ در...
محسن...
سیلی...
سینه...
بازو...
پهلو...
قامت کمان....
صورت نیلی...
چادر خاکی...
غلاف شمشیر...
...تو را به خدا بس است دیگر.
چند نفر درد به یک نفر زن؟!
جسم نحیف هجده ساله میشکند از این همه درد.
شاید...
شاید تحمل همهی این دردها بر فاطمه آسان بود...
اگر ریسمان بر گردن شیر خدا نبود.
قصهی پر غصهی حیدر بیتاب کرد فاطمه را.
اینجا بود که سنگینی درد، شکست کمر فاطمه را.
و در دادگاهِ خصم، عشق حیدر شد گناه فاطمه.
شب اول بی فاطمه نمیدانم چه گذشت بر یادگاران فاطمه.
مادر، چشم و چراغ خانه است، اما امان از خانهی بیمادر حیدر.
گیسوی زینبت را که میکند شانه.
مسلمانان حسین مادر ندارد.
حسن جان! فریادْ یا محمدا، کشتند مادر تو را.
علی ماند و غم داغ شقایق، غم آلالههای سرخ عاشق.
و تو ای دوست!
در مراسم شب خاکسپاری مادر، اشک چشمت را پاک کن...
به یاد داشته باش که فاطمیه، همان محرم است، بدون هفتاد و دو تن.
پس کمتر از مُحَرّم حسینش مپندار...
و همنوا با مهدی صاحب عزا، تک زائر قبر مخفی مادر زمزمه کن: «یا زهرا».
👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
🆔 @SinJimDin
کانال سین جیم دین
⭕️ رجعَت ❓در موردِ دورانِ رجعت، مختصراً توضیح دهید؟ 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. ـــــــــ
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹من قاسمَم
✍️ شاعرِ این شعرِ فوق العاده زیبا، کیست؟ چقدر خوب توصیف کرده عصر ظهورِ امام زمان و دوران رجعت را. ❤️🌹
یـک گوشهای از جلسه میبینم
ســـادات همشــهریِ سلمـــان را
نوّاب، لشکر با خود آورده
علامه هم تفسیر قرآن را
به پیش کِـــــــش آورده روح الله
جایِ فدک، شش دُنگ ایران را
آنگاه آوینی قلم در دست
میآوَرَد خِیــــل شهیــــدان را
زهرا میان جمع میگردد
تا که ببیند مرد میدان را
ناگــه نـــــدا آیَـد که مـادر جان
من قاسمم اعزامی از کرمان
تو مادر و من هم پسر بانو
کم مــــادری کردی مگر بانو
در کربلای پنج هم بودی
فــــــــــرمـــانــــده مقـــــــرّ بانو
👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
🆔 @SinJimDin
🔹ازدواج با چشمآبی
❓چرا ازدواج با ما چشم آبیها ممنوعه حاج آقا؟
👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
ــــــــــــــــــ
📝 پاسخ:
❌ روایتی مبنی بر ممنوع بودنِ ازدواج با دخترانِ چشم آبی نیافتم. از قضا در کتابِ اصول کافی/ج5/ص336 از قولِ حضرت رسول می خوانیم:
🗣 "تَزوَّجوا الزُّرقَ فإنّ فیهنَّ الیُمنَ". یعنی با چشم آبی ازدواج کنید چون در آنها یُمن و برکت است. بی دقتی در ترجمه دو حدیث، باعث شده به غلط تصور شود دخترانِ چشم آبی، نحس و پلیدند:
1️⃣ حدیث اول: شاید تعبیرِ "إیّاکم و خَضراءَ الدِّمَن" به معنای "بپرهیزید از سبزیِ مزبله" که از پیامبر اکرم نقل شده زمینه این تصور غلط را ایجاد کرده که ازدواج با دخترانِ چشم سبز و چشم آبی ممنوع است! اما باید دقت کرد که خودِ پیامبر در ادامه روایت، تعبیرِ "خضراء الدِّمَن" را اینگونه معنا می کنند: "المَرأةُ الحَسناءُ فی مَنبِتِ السّوءِ". یعنی زنی زیبا که در خانواده بد رشد و نمو کرده. پس "خضراء الدِمَن"، چشم سبز نیست.
2️⃣ حدیث دوم: "لاتَزَوّجَنَّ شَهبَرَةً". یعنی با شهبَره ازدواج نکنید. خودِ روایت در ادامه شهبره را اینگونه معنا میکند: "أمّا الشَّهبَرَةُ فالزَّرقَاءُ البَذِیَّةُ"؛ یعنی زنِ چشم آبیِ بد زبان. پس روایتِ فوق ازدواج با آن دسته از چشم آبیهائی که بد زبان هستند را نهی کرده و نه هر چشم آبیای را.
☝️داشتن چشمان آبی در حدیثِ فوق، کنایه از زیبائی است. این حدیث در صدد رساندن این پیام است که فقط زیبائی ملاک نباشد، اخلاقِ همسر اگر نیکو نباشد ازدواج با او به صلاح نیست. گرچه زیبارو باشد.
🆔 @SinJimDin
🔹رمان عاشقانه
❓دخترم خیلی رمان عاشقانه دوست داره. براش ضرر نداره؟
👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
ــــــــــــــــــ
📝 پاسخ:
❗️رمانها، اشعار و جملاتِ عاشقانه، زندگی خیالی و مجازیای را به تصویر میکشند که گرچه زیبا است اما ابدا در دنیای بیرونی قابل تحقق نیست.
❌حتی زیبائیِ وصل و فصلهای پر فراز و نشیب عاشقانهها در پلانها و دیالوگهای فیلم نیز محصول تخیلاتِ غیرواقعیِ فیلمنامهنویسی است که خود اذعان دارد تجربهی استمراری چنین زندگی عاشقانهای در دنیای واقعی ممکن نیست.
🔔 مخاطبانِ قالبهای متنوع متون، طرحها و فیلمهای عشقی، از یک سو مشتاق تجربهی عاشقانههای مجازی هستند و از سوی دیگر، زندگی روزمرهشان به زیبائی آن عاشقانهها نیست و فرسنگها با تصویرهای رسم شده در رمانها، اشعار، فیلمها، نقاشیها و عکسهای عاشقانه و فانتزی فاصله دارد.
☝️فاصلهای که بوجودآورندهی اضطراب، افسردگی، اندوه، حسرت و ناامیدی در عرصهی فردی و عامل انزوا، گوشهنشینی و ترس از مواجهه با حقائق در عرصهی اجتماعی میشود. نشانههای مزبور در بین کسانی که پایهی ثابتِ رمانهای عاشقانه هستند، کاملا مشهود است.
✍️ بسیاری از جوانانِ مبتلا به عاشقانهها بخاطر تأخیر در ازدواج، با "همسر رؤیایی" خود زندگی میکنند و همین موضوع، منشأ سختپسندی آنان در همسرگزینی است؛ زیرا هیچکدام از گزینههای پیشرو، منطبق با ملاکهای رؤیایی تخیلات وی نیست.
⚠️ چنین اشخاصی اگر اقدام به ازدواج کنند، باید با مشکلاتِ زیادی دست و پنجه نرم کنند. چرا که گاهی ذهنیت عشق به "همسر رؤیایی" پاکناشدنی است و کم نیستند جوانانی که دورانِ عاشقانهی دوستی با جنس مخالف را شیرینتر از ارتباط با همسر میدانند.
➕دوستداران عاشقانهها، عمدتا چشمانتظارِ زندگی رؤیاییِ پس از ازدواج هستند. اما در واقع، حتی با ازدواج نیز رؤیای شیرین آنان تعبیر نمیشود و فروپاشی، بنیان چنین خانوادههائی را تهدید میکند. زیرا کسی که چارچوب ذهنیاش را با فضای مبالغهآمیز عاشقانهها بسته است، دچار نوعی طغیانِ عشق میگردد.
❗️❗️نمکِ عاشقانهها، عطشِ عشق و تمایل به داد و ستد عشق را آنقدر زیاد میکند که هیچ همسری قدرت ارضاء و مهار چنین عشقِ پر حرارتی را ندارد. علاوه بر اینکه دنیای تخیلیِ عاشقانهها، هیچگاه در دنیای واقعیِ بعد از ازدواج محقق نمیشود.
📢 واژهی فرانسویِ رمان، به معنای بیانِ مکتوبِ تخیلات ذهنی است. این سبک نوشتاری که از ابداعات قرون وسطائی مسیحیت است امروزه مخاطبانِ زیادی را به خود اختصاص داده است.
➕رمانهای عاشقانه و بطور کلی قالبهای متنوع عاشقانه، سبک ارائهی محتوایشان، ابتذال و معاشقه بین دو جنس مخالف است.
❓چرا تصاویر و فیلمهای سراپردهی زن و شوهر به ویترینِ جامعه منتقل میشود؟ و چرا اشعار و عباراتی که اختصاص به زندگی خصوصی زن و مرد دارد، باید به روایت قلم درآید و دیگران آنرا بخوانند؟
✅ زندگی با همسر، زیبا است؛ اما نه به آن زیبائیای که در عاشقانههای مکتوب و مصوّر به نمایش در میآید. عاشق واقعی کسی است که بجای فرو رفتن در تخیلات، محبّت به همسر را مقدمهی عشق به خدا قرار دهد و عشقبازیهای مرسوم را با خدا انجام دهد.
❗️فرو رفتن اینچنینی به تخیلات، "هوو"ی عشق به خدا است و نوعا خطر این میرود که زیبائی عشق خدا را دفن کند. شاید دلیلِ کممحبتیِ دین اسلام به شعر و شاعری ـ که عنصر تخیل، رکن آن است ـ ، ناظر به این جنبه باشد:
🗣"گمراهان، از شاعران پیروی میکنند؛ چرا که آنان در هر وادی سرگردانند؛ مگر آندسته از شاعران که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و خدا را بسیار به یاد آوردهاند". مضمون آیات 224 تا 227 سورهی شعراء.
🆔 @SinJimDin
کانال سین جیم دین
🔹رمان عاشقانه ❓دخترم خیلی رمان عاشقانه دوست داره. براش ضرر نداره؟ 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس
🔹معشوق خاکی
❓16 سالمه، عاشق دختر خالهم شدم! فقط باهاش کِرَش دارم. اینم اشکال داره؟
👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
ــــــــــــــــــ
📝 پاسخ:
🔔 شعارِ "لا إلهَ إلّا الله" که هر روز در نمازهای ما تکرار میشود یعنی "هیچ معبودِ معشوقی جُز خدا نیست". اسم جلالهی "الله" یعنی: "معبودِ معشوقِ نامآشنا".
☝️برخی صفات مثلِ "معبود" فقط و فقط برای خداست. صفت "معشوق" نیز از همین قبیل است. "لا إلهَ إلا الله" یعنی هیچ معشوقی نیست مگر خدا: "لا مَعشوقَ إلا الله". ما باید در عبادت و عشقورزی یگانهگرا باشیم: "خدا یکی و عشق، یکی و معشوق، یکی".
➕دوست داشتنِ والدین، همسر، فرزندان و همنوعان، مطلوب است؛ امّا نباید به حدّ "عشق" برسد و عشق به خدا را تحت الشعاع قرار دهد.
✍️ عشق یعنی علاقهی شدیدِ قلبی. همان علاقهای که معشوق را به قبله و مَعبَد و کانونِ تمامِ توجّهات شما مبدّل میکند. شما را سرگشته و حیران میکند و جُز او کسِ دیگری برای شما اهمّیت ندارد.
⛔️ او اگر بگوید بمیر، میمیری! اگر بگوید نماز نخوان، نمیخوانی! و اگر بگوید نماز بخوان، نه بخاطرِ خدا که بخاطرِ معشوقِ خاکی، نماز میخوانی و در واقع بُت پرستیدهای نه خدا! اگر بگوید جبهه نرو، دست و دلَت میلرزد! آیا از همان ابتدا بهتر نبود، در "عشق" یگانه پرست باشیم تا دچار این دوگانگی نشویم؟!
☝️عشق با این تعریف و توصیف فقط به خدا و نهایتا به اولیاء الله معنا دارد. عشق به غیر خدا، ظرفی است که رویَش عسل و زیرَش لجن است. لذا عشق خاکی هر چه جلوتر میرود به تضادّ و تنفر نزدیکتر میشود.
❗️روابط عاشقانه غالبا با دعوا و افسردگی توأم است و منجر به ازدواج نمیشود؛ اگر هم بشود به طلاق واقعی یا عاطفی منجر میشود. فرزندان آنها هم در معرض مسّ جنّ، امراض ماورائی و حتّی بیماریهایی نظیر اوتیسم هستند.
❌ آنچه در عُرفِ ما عشق نامیده میشود غالباً همان "هَوَس" است. چرا ساحتِ مقدّس عشق را با هَوَس و تمنیّات نفسانی آلوده کنیم؟! اگر عاشقِ خَلق و خُلق و خویِ زیبایِ همسرت شدهای پس چرا نقاش این زن را عاشق نیستی؟
🔔 روایات ما در بحثِ کفویت همسر، به معیارهایی نظیرِ اخلاق، ایمان، نجابت، زیبایی، نماز و خانواده تصریح دارد؛ اما هیچ آیه و روایتی به "عشق" بعنوان ملاک همسر گزینی اشاره نکرده.
⛔️ حتّی بر عکسَش را داریم که عشق را مانع میداند. مولا در نهج البلاغه میفرماید عشق، چشم را کور میکند، گوش را کَر، دِل را بیمار، عقل را منهدم و قلب را میمیرانَد: "مَن عَشِقَ شَيئا أعشى بَصرَهُ و أمرَضَ قلبَهُ فهُو يَنظُرُ بِعَينٍ غيرِ صَحيحَةٍ و يَسمَعُ بِاُذُنٍ غَيرِ سَميعَةٍ، قَد خَرَقَتِ الشَّهَواتُ عَقلَهُ و أماتَتِ الدّنيا قَلبَهُ".
❗️عشق خاکی مُسبِّبَش شیطان، طلسم و جادو است. بخاطر همین است که انسان را به سمتِ گناهانی نظیر همجنسخواهی، دلبستگی به نامحرم و حتّی عشق به زنِ متأهل سوق میدهد.
❓اگر عشق خاکی، مقدّس است پس چرا وقتی در تقدیرِمان وصال نیست با خدا قهر میکنیم؟ عشق، فکر و مال من را تباه مینماید و جودم را از عبادت و معنویت تهی میکند.
❓آیا عشقی که شما را به خودکشی، خودزنی و دیگر زنی بکشاند مقدّس است؟ عشقی که برای التیامَش به سیگار و مواد مخدر و موسیقی پناه میبرید مقدّس است؟
❓اگر عشق خاکی قنطره و پُل خدا است پس چرا ما به والدین و همسرِ شرعی تا این حدّ عاشق نمیشویم؟ چرا آن دو کبوتر عاشق، حالا پس از گذشتن دو ماه از عروسی، از یکدیگر متنفرند؟
❓اگر واقعا او تا این حدّ ستودتی و خواستنی است، چرا بقیهی مردم تا این حدّ او را نمیستایند؟! نکند یک شیطان بر قلمروی دلِ من مسلط شده که یک فرد عادی را تا این حدّ برایم دوست داشتنی کرده؟
❓چرا اخم و قهر آن دختر مرا آشفته میکند امّا غمِ امام زمان، نه؟! چرا مِهر آن دختر میشود همهی دلخوشیَم؟ ولی مهر بی کران خدا را نمیبینم؟ چرا بیشتر از خدا برای آن معشوق خاکی وقت میگذارم؟ امّا برای نماز و قرآن بی حوصلهام؟ بُتِ بزرگِ عشق خاکی را باید شکست.
❓شخصی از امام صادق در مورد عشق سوال کرد، حضرت پاسخ دادند: "قُلُوبٌ خَلَتْ مِن ذكرِ اللّهِ فأذاقَها اللَهُ حُبَّ غَيرِه". یعنی دلهایی که از یادِ خدا خالی شوند، خدا به آنها میچِشانَد حبِّ غیرِ خدا را.
✅ بخاطر همین است که رسول خدا میفرماید هر کس عاشق شد و عفّت پیشه کرد و سپس مُرد، شهید از دنیا رفته است. عشق به غیر خدا یکی از بزرگراههای تسلط شیطان به شما است.
🗣 بفرمودهی امام صادق: "القلب حرمُ الله، فلان تُسکِن حرَمَ الله غیرَ الله". یعنی قلب، فقط خانهی خداست، در خانه و حرمِ خدا غیرِ او را ساکن نکنید. اگر دربِ قلبمان را به رویِ اغیار نبندیم، خدا از این دل کوچ میکند و شیطان جایَش مینشیند.
🆔 @SinJimDin