eitaa logo
همراه با اهل بیت ( علیهم السلام)
566 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
65 فایل
📌آشنایی با سیره و سخن معصومان (علیهم السلام) 🍃با اهل بیت (علیهم السلام) همراه باشید 🍃 🔸️جهت ارتباط: @AdminSire
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 در سامرا ✍ابوهاشم جعفری از اصحاب (علیه السلام) می گوید : هنگامی که (علیه السلام) در زندان معتمد عبّاسى به سر می برد، در سامرا به جهت نيامدن باران، شد و همه جا را قحطى فرا گرفت. لذا خليفه دستور داد كه مردم به جاى آورند، تا رحمت الهى نازل گردد. مردم روز مرتّب نماز باران خواندند ولى خبرى از بارش باران نشد. اما روز چهارم رهبر نصارا به همراه به همراه دیگر مسیحیان به صحرا حركت كردند و در بین آنها راهبی مسیحی نیز بود. آنان وقتی به بيابان رسيدند، آن راهب دست به سوى آسمان بلند كرد و در اين هنگام ابرى بالا آمد و شروع به كرد. همچنين روز ، نيز آنان به همراه همان راهب حركت كردند و باز وقتی راهب دست به سوى آسمان بلند كرد، همانند روز قبل، ابرى نمايان گشت و شدیدی فرود آمد. به همين علّت مسلمان هاى ظاهر بين كه شاهد اين صحنه مرموز بودند، نسبت به مبين اسلام و نيز امام(ع) در شكّ و ترديد قرار گرفتند و عدّه اى از آن ها شدند و از اسلام برگشتند. وقتى اين خبر تاسف بار به معتمد رسيد، به صالح بن وصیف زندانبان حضرت(ع) فورا دستور داد تا امام عسكرى(ع) را احضار نمايند. هنگامى كه حضرت(ع) نزد خليفه آمد، معتمد گفت : امّت جدّت را درياب كه در حال بى دينى قرار گرفته اند. امام حسن عسكرى(ع) در مقابل به معتمد عبّاسى فرمود : چندان مهمّ نيست، اجازه بده كه فردا برای بار سوم، مسیحیان براى آمدن بيرون بروند و دعا نمايند و من به حول و قوّه الهى، شكّ و ترديد را از دلها و عقول ضعیف مردم بيرون خواهم كرد. معتمد دستور داد تا بار ديگر مردم براى آمدن دعا كنن. مسیحیان نيز به همراه حركت كردند و چون راهب دست خود را به سمت آسمان بلند كرد، بارش باران شروع شد. پس امام(ع) فرمود : آنچه كه در دست راهب است، از او بگيريد. همين كه مامورين آن را از دست راهب گرفتند، ديدند قطعه انسانى است. آن را خدمت امام حسن عسکری(ع) آوردند. حضرت(ع) استخوان را در دست خود گرفت و سپس به راهب دستور داد : براى آمدن باران دعا كن اين بار هر چه راهب دست خود را به سوى آسمان بلند كرد و دعا خواند، ديگر خبرى از نشد. تمامى مردم از اين ماجرى در حيرت و تعجّب قرار گرفته و با يكديگر مشغول صحبت شدند. معتمد عبّاسى به امام(ع) خطاب كرد و اظهار داشت : يابن رسول الله(ص)! این چیست؟ امام حسن عسكرى(ع) فرمود : اين استخوان يكى از الهى است و اين راهب آن را در دست خود مى گرفت و به سمت آسمان بلند مى كرد و به وسيله آن استخوان، رحمت الهى فرود مى آمد. وقتى آن قطعه استخوان را آزمايش كردند، متوجّه شدند آنچه را كه امام(ع) مطرح فرموده است، صحيح مى باشد و حقيقت دارد و مردم از شكّ و گمراهى نجات يافتند و حقّانيّت براى همگان روشن و آشكار گرديد.(۱)(۲) 📚منابع : ۱)الثاقب فی المناقب ابن حمزه طوسی، ص۵۷۵ ۲)ينابيع المودّة قندوزی، ج۳، ص۳۰۶ https://eitaa.com/joinchat/3119448110Cf3bfc871c9