🔰 #خاطرات_شهدا
🌟«یک روز قبل از اعزامش رفت مسجد و با همه نمازگزاران خداحافظی کرد و حلالیت طلبید. به همه گفته بود میخواهم بروم خارج از کشورهست. آن موقع همه ی مردم فکر میکردند میخواهد برود المان چون من و برادرش خیلی اصرار به رفتنش داشتيم! اما بابک به جای آلمان سوریه را انتخاب کرد.
روزی که میخواست بره مادرش خیلی بیتابی کرد اما بابک گفت من خواب حضرت زینب (سلام الله علیها) رو دیدم و دیگر نمیتوانم اینجا بمانم باید بروم سوریه. اطرافیان بهش گفته بودند چطور میخواهی مادرت را تنها بگذاری.
بابک گفته بود مادر همه ما انجا در سوریه است من بروم سوریه که بی مادر نمی مانم میروم پیش مادر اصلی مان حضرت زینب (س).
🌷شهید بابک نوری🌷
به سیره عشاق بپیوندید
https://eitaa.com/Sireyoshshagh/
#خاطرات_شهدا
چند وقت پیش مشکلے داشتم و رفتم سر مزارش .
کلے گله کردم که چرا حاجت همه را میدے ولے ما را نه؟!
شب خوابش را دیدم.
بهم گفت ، آبجے! ، من فقط وسیله ام ،
ما دعاها را خدمت #امام_زمان (عج) عرض میکنیم و حضرت برآورده میکنن.
من واسطه ام ، کاره اے نیستم ،
اگر چیزے میخواهید اول از امام زمان (عج) بخواهید...
📕 سه ماه رویایی
#شهید_کاظمعاملو🌷
به سیره عشاق بپیوندید
@Sireyoshshagh