eitaa logo
قتلگاه
115 دنبال‌کننده
91 عکس
1 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
عکس ها پاک شدن! و دوستان این تصاویر نمونه های عادی از بعضی مشاغل سخت و خطرناک بودن حتی بدتر هم امکان وجودش هست و بدون درمان گاهی! کادر درمان و بیمارستان هم خودتون دیدید ممکنه با چه صحنه هایی رو به رو بشن... نتیجه گیری این عکس ها فقط صرفا یک محتوا برای قتلگاه نبود! در آخر بابت استقبالی که کردید متشکر'
بعد من اینجوری بودم که وا:
قتلگاه
چرا سرزنشم میکنی؟ من تو رو پرستیدم ، همونطور که خواستی چرا منو نمیبینی؟ دیگه حتی نمیتونم فکر کنم ،
_میدونم تشنه ای عشق چند وقتیه آب نخوردی ، لجبازی نکن! گردنش را گرفت و جرعه جرعه آب بر روی لب های خشکش ریخت . آب همراه با ذره های خشک شده ی خون و لخته ای به جا مانده از شکاف عمیق گلویش بر روی لباسش ریختند. با انزجار لایه ی خیس لباس را از خودش دور کرد و لیوان با صدای بلندش بر روی زمین نوای شکستن داد. _ لعنتی ، لعنتییی ؛ گفتم لجبازی نکن گفتم سر و صدا نکن ، نگاه کن حالا کثیفم شدیم!! پر حرص گفت و دوباره نزدیکش رفت. گردنِ بریده اش به عقب تاب خورده شکل گرفته بود ، چرا نمیخواست تا دوباره او را ببیند؟ چرا نمیخواست تا چیزی بخورد؟ چرا با او بد می کرد؟ _ عشق با من حرف بزن پوستِ گردنش را آرام نوازش کرد و آهسته سرش را بالا آورد ، چشم های بسته اش با مژه های بلندش تزیین شده و از هر زمان دیگری زیبا تر بود. پوست زرد شده اش اما کمی چروک و لزج به نظر می رسید انگشتانش را از صورتش رقصاند و بر کف سرش رساند و از سرمایش به خود لرزید. همه چیز سر جای خود بود ، پازلش کامل شده می درخشید و مخلوقش برای پرستیده شدن هبوط کرده بود.
قتلگاه
نیمه ی گمشده ی من ، کجایی؟
نیمه ی گمشده ی من ، کجایی؟