eitaa logo
روشنگری مذهبی
78 دنبال‌کننده
165 عکس
40 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ ☀️۞『 مُجیر』 از آنجایی پناه است و پناه دهنده؛ ❂☜ که «» است. 🔰 قرآن می‌فرماید: 🔻【قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلكُوتُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُوَ يُجيرُ وَ لا يُجارُ عَلَيْهِ إنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ】🔺 ✾بگو: به دستِ چه کسی است ملکوت هر شیئی، «در حالی که» او پناه دهد و به كسى پناه داده نشود. اگر می‌دانستید. 📘 سورۀ مؤمنون، آیۀ ۸۸ ✓➊🔻بیان اوّل: (سیر - منظرِ دانی تا عالی) از آنجائی که؛ 🔹【بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ】🔹 پس ֎⇦ 🔸【هُوَ يُجيرُ وَ لا يُجارُ عَلَيْهِ】 🔸 🍃⇯↲ این سیر؛ اثباتی و برهانی است که مُجیر بودن حقّﷻ را، از آنجائی می‌داند که ملکوتِ اشیاء به دستِ اوست. در این منظر؛ مجیر بودن، وابسته به بودِ اشیاء است. یعنی تا شیئی نباشد، مجیری نخواهد بود. این منظر، در حقیقت، اثبات هم نیست. و اصلاً در سیر اثباتی آوردنش، قیاسی است برای اینکه بیانِ دوّم درست درک شود. ✓➋🔻بیان دوّم: (سیر - منظر عالی تا دانی - منظر صحیح) از آنجائی که؛ 🔸【هُوَ يُجيرُ وَ لا يُجارُ عَلَيْهِ】 🔸 پس֎⇦ 🔹【بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ】🔹 🍃⇯↲ یعنی چون خداوند؛『 مُجیر』 است، ملکوتِ اشیاء در ید قدرت اوست. 🌿❂☜ ملکوت اشیاء؛ خودیّت و شیئیتِ اشیاء است. و چون حقّ ﷻ؛『 مُجیر』 است، ملکوت اشیاء (یعنی تمامیّت و شیئیتِ اشیاء) را می‌آورد. 🍃۞ خداوند، چگونه «مُجیر»ی است؟! ֎⇦حقّﷻ؛ وجودی مطلق است و ، به معنای «بیحدّی» است. در نتیجه؛ در『 مُجیر』بودن، مطلق است. 🍃⇯֎ بنابراین؛ پناه دهندگیِ او (مجیر بودن)، اطلاق دارد. یعنی این طور نیست که یک طرف؛ پناه دهنده (یعنی حقّﷻ) باشد. و یک طرف؛ پناه داده شده. و اینطور نیست که بعد از اینکه شخصِ پناهنده، وجود و کینونت داشت، آنگاه پس از وجود داشتنش، پناه به حقّﷻ داشته باشد. بلکه مطلب؛ ֎⇦ بیکرانی و بیحدّی و اطلاقِ『 مُجیر』بودنِ خداوند است. 🍃۞『 مُجیر』چون مطلقِ حقیقی است، پناهش، جا برای ذاتی کنارِ خودش نمی‌دهد. یعنی کینونتِ پناهنده را گرفته است. و اصلاً بیان شد که شیئیّتِ شیء به پناه دهنده بودن (『 مُجیر』 بودنِ) حقّﷻ رقم می‌خورد. و این مطلقِ «پناهْ» بودن است و مطلقْ بودنِ『 مُجیر』 است. 🔰 از وجهِ قرب هم بخوانیم: 🍃֎⇦ عرض شد که『 مُجیر』از مادۀ «جور» است که در قرب آوردن است. و محصولِ آن پناهنده شدن است. 🍃֎ اینکه در بعضی از ترجمه‌ها و معنی کردن‌ها؛『 مُجیر』 بودنِ حقّﷻ را، پناه دهندگی از آتشِ جهنّم و عذاب معرّفی می‌نمایند، صحیح است. به شرطی که این معنا درست تبیین شود که و آتش؛ 🔥❂☜واحدِ دوئیّت است. 🍃⇯֎ یعنی؛ ֎⇦ هر کس هر چقدر که قربِ مطلق (یعنی؛ حضرت حقّﷻ) را اختیار نکند، در تبعّد و دوری است. و واحدِ دوری از حقّﷻ؛ نار است. ☀️نفسِ دور شدن از نور؛ در نار شدن است.🔥 نه اینکه بعد از اینکه از نور دور می‌شود، در نار خواهد رفت. (فتأمَّلْ!) 🔰 اشارات و لطائف: 1️⃣💢 دعای شریفِ مُجیر در ۹۰ فقرۀ تسبیح، از جلالِ بیقراری ذات، تا قرارِ جمالیِ اسماء، سالک را در نقطۀ توحیدیۀ «رحمةً للعالمین» بودنِ حضرت خاتم الانبیاء (ص) سِیْر است. به عنوان نمونه‌ای از فقرات این دعای شریف: 🔻【سُبْحَانَكَ يَا نَصِيرُ تَعَالَيْتَ يَا نَاصِرُ أَجِرْنَا مِنَ النّارِ يَا مُجِير】🔺 2️⃣💢 هر فقـــره: ➊ با کلمۀ «سُبْحَانَكَ» شروع می‌شود. که کافِ «سُبْحَانَكَ»؛ ذاتِ باریتعالیٰ است. و تسبیحِ حقّﷻ از مقامِ عصمتِ جلالی و بیقراری و لا تعیّن بودنِ ذات است. ➋ به این تسبیح (و لا تعیّن بودنِ جلالی)، به اسمِ خاصّی از حقّﷻ جلوه کرده (در فقرۀ مثال؛ اسمِ «نَصِيرُ»). ➌ و سیرِ لایَقِفی را با کلمۀ «تعالیتَ» رقم می‌زند تا اطلاق؛ در وجود سالک برای هر یک از اسماء محقّق شود. ➍ پس تعالی و اطلاق را با بیانِ اسم متعالیِ متَبَّعِ آن (در این مثال؛ «نَاصِرُ»)، ظاهر می‌نماید. ➎ و اینچنین است که در این سیر، پناهنده را از نارِ شرک و دوئیّت و حدود، به پناهِ مُجیرِ مطلق بودنِ خویش در می‌آورد. و در نتیجه؛ 🍃֎⇦ شدّتِ «بودنْ در پناهِ خود» را بر زبان پناهنده جاری می‌سازد، تا بگوید؛ «أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ» و از نارِ دوئیّت، بیرون آمده تا: ➏ در خودِ بطنِ پناهندگی - که خودیّت حضرتِ مُجیرﷻ است -، فانی شده و وحدت با او یابد. پس ندایِ «يَــا مُجِير»؛ برخاسته از درکِ قربِ حضرت مجیرﷻ در جان سالک خواهد بود. ︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻ @soalahkam ︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼ ༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻ ✨‌