37.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#رقیه
#دختر_شهید
✍️میشه برای بابام نامه بنویسی؟
🌷زینب در پارک از مردم میخواهد یک نامه برای بابایش بنویسند.
واکنش آدمها بعد از نامه این دختر کوچک بسیار دیدنی است...🌷
┈••✾•▪️🏴▪️•✾••┈
@SofreFarhangiReyhane
@Maddahionlinمداحی آنلاین - خواب آخر - مجتبی رمضانی.mp3
زمان:
حجم:
5.32M
🔳 #شهادت_حضرت_رقیه(س)
#رقیه
🌴خواب نمیرم بی لالایی
اصلا معلومه کجایی؟
🎙 مجتبی رمضانی
🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃
@SofreFarhangiReyhane
#نذری
#رقیه
#گوشواره
🔸قصه گوشوارههای نذری!
🔹سالها پیش با دختر یک سالهشان وسط روضه نشسته بودند و عزاداری میکردند. اینبار بانی روضه حضرت رقیه سلامالله علیها بود و روضهخوان از گوشوارهای میخواند که از گوش دختر سه ساله امام حسین(ع) کشیدند. میان روضه بود که چشمشان خورد به دخترک کوچکی، شاید همسن و سال رقیه(س)! گوشهایش گوشواره نداشت. بهجایش نخی گره زده بودند به گوشش. همان نخ، رشته محبت را در دلشان تاباند و حالا بانی نذر عجیبی هستند. «عبدالله عابدینی» و «لیلا فتحعلی زاده» زوج خیر قزوینی که تصویر آن دختر بدون گوشواره بعد از روضه هیچگاه از جلوی چشمشان نرفت حالا 22 سال است که برای دختران یتیم و نیازمند گوشواره هدیه میبرند. به قول خودشان بیش از 220 بار ذوق دختران کوچکی را دیدهاند که برق گوشوارههایشان را به رخ آینه کشیدهاند.
🔹از اوضاع مالی این خانواده هم اگر بپرسید باید خدمتتان عرض کنیم که آقای عابدینی از بچگی تحت پوشش کمیته امداد بوده و بعد از تحصیل و شاغل شدن روی پای خودش ایستاده. به قول خودشان این نذر با خودش برکت دارد و نهتنها روز به روز سهم دختران بیشتری میشود بلکه زندگی خودشان هم رونق گرفته. پدر خانواده میگوید:
«انرژی و برکتی که از سال ۸۰ تاکنون وارد زندگی ما شده و موفقیتی که تاکنون حاصل کردهایم با توجه به روند اقتصادی که وجود دارد، برکتش شاید هزار برابر بوده است و بر این اساس هم دوستان و همکاران خود را ترغیب به انجام امور خیر کردهایم و تبلیغات هم انجام دادهایم و برکات زیادی هم دارد.»
🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃
@SofreFarhangiReyhane
#رقیه
🏴این حرم روضهخوان نمیخواهد
▪️در تمام حرمهای اهل بیت(علیهمالسلام) ما نیاز داریم که فردی برای ما روضه بخواند. شما کربلا میروید یک نفر برای شما روضه میخواند یا به دیگر حرمهای شریف که میروید، اما من اعتقادم این است که حرم حضرت رقیه(س) روضهخوان نمیخواهد. تمام در و دیوار این حرم گریه میکند.
شبی وارد حرم شدم و دیدم همه دور یک دختر جمع شدند و او را نوازش میکنند و به او مهر و محبت دارند. سوال کردم این دختر کیست؟ گفتند دختر فلان شهید مدافع حرم است. همانجا زیر گریه زدم و گفتم بیبیجان! یک دختر شهید وارد حرم شما شده است، همه دورش را گرفتهاند و نوازشش میکنند؛ مگر شما دختر شهید نبودی، مگر یتیم نبودی چرا هرکس رسید شما را با تازیانه زد؟ هر چه در آن حرم میبینی روضه است. برای همین میگویم که این حرم نیاز به روضهخوان ندارد.
✍️خاطرهای از سید امیر حاج احمدی (مداح کشوری)
🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃
@SofreFarhangiReyhane
#رقیه
🏴 ای که از بوی طعام خانهها خوابت نبرد
مادرم نذر تو را هر وقت «هم زد» گریه کرد
كاظم بهمني
🏴 خشتهای این خرابه سنگ غسلش میشود
یک نفر باید دوباره غسل یک زهرا کند
علیاکبر لطیفیان
🏴یک رقیه جان از آن لبها برایم خرج کن
محفل انس مرا آیات قرآنی بس است
محمد سهرابي
🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃
@SofreFarhangiReyhane
#روضه
#رقیه
🏴بابا شما چیزی نپرس از گوشواره
من هم از انگشتر نمیگیرم سراغی
✍️ سید محمدجواد شراف
🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃
@SofreFarhangiReyhane
#رقیه
#روضه
🏴پنجم ماه صفر سالروز شهادت حضرت رقیه(س) تسلیت
▪️یوسف(ع) از بالای چاه توسط برادرانش به درون چاه انداخته شد. پس از سالها که حضرت یعقوب فرزندش را دید و ملاقاتش نمود، از او سؤال کرد: یوسف جان! آنوقتی که توی چاه افتادی چه شد؟ کجای بدنت درد گرفت؟ چه بلایی سرت آمد؟ دلم میخواهد بدانم برادران دقیقاً با تو چه کردند...1
▪️حال شما فکر میکنید که وقتی سر پدر در بغل نازدانه دختر قرار گرفت، با دخترش دردودل نکرده است؟ از او نپرسیده که رقیه جان! آنوقتی که در بیابان پابرهنه میدویدی چه کشیدی؟! رقیه جان چرا پاهایت پر آبله است؟! چرا صورتت کبود است؟
📗تفسیر نمونه، ج 10، ص 86.
🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃
@SofreFarhangiReyhane
#رقیه
#دختران_شهدا
🏴پنجم ماه صفر سالروز شهادت حضرت رقیه(س) تسلیت
▪️یکی از برادران سپاهی میگفت: بچههای شهدا را برای بازدید از مناطق عملیاتی جنوب به سفر برده بودیم. دیدم یک دختر کوچک روی خاکها نشسته، از خاکها برمیدارد و به سر میریزد و گریه میکند. با خود چیزی زمزمه میکرد. نزدیک شدم و گوش دادم. شنیدم میگوید: رقیه جان! خوش به حالت! حداقل سر بابایت را دیدی، اما من حتی سر بابایم را هم ندیدم...
📗کتاب گریزهای مداحی، ص 246.
🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃
@SofreFarhangiReyhane
#اربعین
#رقیه
#جاماندن
🏴همان دخترک سال 64
▫️تازه هشت سالش شده بود که یک روز وقتی داشت از مدرسه برمیگشت، از سر کوچه متوجه شد که از خانهشان صدای شیون و ناله میآید. نفهمید که از آنجا تا جلوی در را چطور دوید. کیف مدرسه را گوشه حیاط انداخت. دنیا روی سرش خراب شد. لبهای کوچکش را گزید و همانجا نشست. فامیلها آمدند و بغلش کردند. باید آرامآرام و با نوازش به او میفهماندند که بابا شهید شده، افتاده توی رودخانه فاو و از همانجا رفته پیش خدا و دیگر برنمیگردد.
حالا آن دختر، مادرِ من است. زیاد از خاطرات بچگیاش نمیپرسیم که یادآوریِ آن روزها داغ دلش را تازه نکند، اما گهگاهی خودش سفره دلش را باز میکند.
هیچوقت یادش نمیرود که در کنار پیکر پدر ایستاده بود و توی آن شلوغی و صدای شیون فقط خیره به بابا نگاه میکرد...
همیشه شاکی است از اینکه چرا گذاشتند دختری با آن سن و سال پیکر پدر را ببیند....هرگز نمیتواند قبول کند که چطور او را در معراج جا گذاشته و رفته بودند و راننده آمبولانس او را پیدا کرده و به خانه برگردانده بود.
آن حسِ تنها و غریبْ جاماندنِ مادر در آن روز، تا همین حالا هم لحظهای او را رها نکرده است. تا حدی این حسِ محزون، قوی است که به من و خواهرهایم هم منتقل شده، گویی ما هم در آن روز با او بودیم و با او حیران شدیم و اشک ریختیم.
حالا هر بار که نزدیک اربعین میشود نگران مادرم هستم. او عاشق پیادهروی اربعین است. هر جور شده دوست دارد برود مَشایه.... نکند باز جا بماند...
نکند آن حس، دوباره به سراغش بیاید.... نکند قسمتش نشود!
حالا هر سال دست به دامنِ دختر سه ساله اباعبدالله علیهالسلام میشوم تا در کار کربلای مادرم گرهی نیفتد و همهچیز جور شود....
آخر مادرم هنوز همان دخترکِ سال ۶۴ است که (رقیه) ی بابایش شد.
او همانی است که مثل رقیه، داغ پدر دید. کاش حالا مثل او از اربعین جا نماند....
گر دخترکی پیش پدر ناز کند...
گره کرببلای همه را باز کند...
✍️ معصومه امین رستمی
🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃
@SofreFarhangiReyhane
#رقیه
#روضه
🏴پنجم ماه صفر سالروز شهادت حضرت رقیه(س) تسلیت
▪️یوسف(ع) از بالای چاه توسط برادرانش به درون چاه انداخته شد. پس از سالها که حضرت یعقوب فرزندش را دید و ملاقاتش نمود، از او سؤال کرد: یوسف جان! آنوقتی که توی چاه افتادی چه شد؟ کجای بدنت درد گرفت؟ چه بلایی سرت آمد؟ دلم میخواهد بدانم برادران دقیقاً با تو چه کردند...1
▪️حال شما فکر میکنید که وقتی سر پدر در بغل نازدانه دختر قرار گرفت، با دخترش دردودل نکرده است؟ از او نپرسیده که رقیه جان! آنوقتی که در بیابان پابرهنه میدویدی چه کشیدی؟! رقیه جان چرا پاهایت پر آبله است؟! چرا صورتت کبود است؟
📗تفسیر نمونه، ج 10، ص 86.
🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃
@SofreFarhangiReyhane
#رقیه
#دختران_شهدا
🏴پنجم ماه صفر سالروز شهادت حضرت رقیه(س) تسلیت
▪️یکی از برادران سپاهی میگفت: بچههای شهدا را برای بازدید از مناطق عملیاتی جنوب به سفر برده بودیم. دیدم یک دختر کوچک روی خاکها نشسته، از خاکها برمیدارد و به سر میریزد و گریه میکند. با خود چیزی زمزمه میکرد. نزدیک شدم و گوش دادم. شنیدم میگوید: رقیه جان! خوش به حالت! حداقل سر بابایت را دیدی، اما من حتی سر بابایم را هم ندیدم...
📗کتاب گریزهای مداحی، ص 246.
🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃
@SofreFarhangiReyhane
#رقیه
🏴 از گوشه چشم کبودش...
✍️سعید نسیمی
آیینهدار عصمت کبرا رقیه
بالانشین عالم بالا رقیه
بابای او باب نجات امت است و
باب ورود قلب این بابا رقیه
دنیا اسیر دستهای کوچک اوست
فردا امیر عرصه عقبی رقیه
ابر کرم، باران رحمت، رود جود است
عالم کویر تشنه و دریا رقیه
با هر نفس از نای عاشق روضه خیزد
دم یا حسین و بازدم هم یا رقیه
هم کوثر و هم کافها یا عین صاد است
زینبترین زهرای عاشورا رقیه
با یک نگاه از گوشه چشم کبودش
حاجات ما را میکند امضا رقیه
از اربعین جا ماند اما ماند رزقِ
مشّایه ما سینه زنها با رقیه
از کربلا تا شام با صدها مغیره
شد قاب عکس روضه زهرا رقیه
دوران هجرانش سر آمد تا سر آمد
بر زانویش بنشاند بابا را رقیه
حالا خرابه هیئت و او روضهخوان است
گشته گریزش بوسه بر رگها رقیه
🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃
@SofreFarhangiReyhane