eitaa logo
سفره فرهنگى ريحانه
636 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3.4هزار ویدیو
51 فایل
قرارمان چیدن «روح» و «ریحان» برای شما «ریحانه‌»های این سرزمین سبز در سفره‌ای فرهنگی است. «سفره فرهنگی ریحانه» با همت معاونت فرهنگی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) آماده شده است. @farhangimoaseseAdmin : ارتباط با ادمين
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸می‌خواست همه خداپرست واقعی باشند. غصه‌شان را می‌خورد که چرا حواسشان جمع خدا نیست. تذکر می‌داد: کسی به غلام و کنیزش نگوید «بنده من!» غلامی هم به صاحبش نگوید «ارباب و آقای من!» شما بگویید: یاور من، غلام‌ها بگویند سرور من. چون همه، بنده خدایند و فقط او رب است. برای خودش هم امتیازی نمی‌دانست و مي‌فرمود«مرا مثل عیسی(ع) ستایش نکنید. من فقط بنده خدا هستم. بگویید عبدالله.» حتی حساس‌تر و دقیق‌تر می‌گفت: وقتی نظری دارید، نگویید هر چه خدا و رسولش می‌گویند، بگویید هر چه خدا می‌خواهد. این‌ها را زیاد می‌گفت. ✍️هادی قطبی 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
🔸 پناهگاه مستمندان گفته‌اند روزی مردی اعرابی، به نیاز به درگاه ایشان آمد. حضرت فرمود هرچه در خانه هست به او بدهید. بیست هزار درهم در خانه بود که همه را به او دادند. اعرابی گفت: مولای من! نمی‌خواستی تا نیازم را بگویم؟ امام فرمودند «ما مردمی هستیم که بخشش فراوانی داریم و همواره امید و آرزو را برآورده می‌کنیم و پیش از آن‌که کسی از ما بخواهد، می‌بخشیم؛ چون پاس آبروی سؤال‌کننده را می‌دانیم.» یک‌بار بر فقرایی گذشت که مشغول خوردن بودند، پس از مرکبش پیاده و با آنان هم‌غذا شد. سپس آن مسکینان را به خانه برد و اطعام کرد و بخشش داد و فرمود: آن‌ها کرم بیش‌تری دارند؛ زیرا هر آن‌چه داشتند در برابرم نهادند و ما به‌جز آن‌چه به ایشان دادیم، داریم. 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
▪️چند درس از زندگی امام چهارم ▫️چون به نماز می‌ایستاد، رنگش دگرگون مي‌شد. در نماز چنان بود که انگار بنده ذليل پيش پادشاه بزرگى بايستد؛ اندامش از ترس خدا می‌لرزید. نماز كسي را می‌خواند كه با نماز وداع می‌کند و عقيده دارد كه نماز ديگر را نخواهد خواند و عمرش كفاف نخواهد داد كه نماز بهترى به‌جا بياورد. ▫️ يك روز نماز می‌خواند و ردا از سر يك شانه‏‌اش افتاد آن را درست نكرد تا از نمازش فارغ شد. يكى از اصحابش از اين موضوع از وى پرسش كرد، فرمود: «واى بر تو آيا مي‌دانى برابر كه ايستاده بودم؟!» به‌راستی همان مقدار از نماز بنده پذيرفته است كه حضور قلب داشته باشد. آن مرد عرض كرد: پس ما هلاك شديم! فرمود: هرگز! به‌راستى خداى عزّوجل با نوافل، نقصان آن‌ها را جبران می‌کند. ▫️همواره در شب تار با کیسه ‌پر از اشرفى و پول نقره بيرون می‌رفت و بسا بود كه خوردنى و هيزم به‌ دوش می‌کشید و به در خانه‌‏ها می‌رفت و در را می‌زد و هركس از خانه بيرون مى‏‌آمد، به او می‌داد. در هنگامی‌که چيزى را به دست فقير می‌داد، روى خود را می‌پوشاند كه شناخته نشود. ▫️چون وفات كرد و [آن مساعدت قطع شد] دانستند كه از على بن الحسين(علیه‌السلام) بوده است. چون او را بر روى تخته غسال‌خانه نهادند، به پشت آن حضرت نگاه كردند؛ چون سر زانوى شتر، بر آن پینه‌بسته بود از بس ‏چيزهاى سنگين براى منزل فقرا و مساكين به دوش كشيده بود. 🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
▪️چند درس از زندگی امام چهارم ▫️ از اين‌كه با مادرش هم‌خوراك شود، پرهیز داشت. به ایشان گفتند: اى پسر پيغمبر! شما كه از همه مردم نيكوكارتر و از همه بيشتر صله‌رحم مي‌كنيد، چگونه با مادرتان ‌هم‌خوراك نمي‌شوى؟ فرمود: به‌راستی خوش ندارم كه دستم به لقمه‌‏اى دراز شود كه چشم او دنبال آن رفته باشد. ▫️ بر ماده شترى بيست بار به حج رفت و يك تازيانه بر او نزد و چون آن ماده شتر مرد، دستور داد لاشه‌‏اش را زير خاك كردند تا درندگان او را نخورند. ▫️درباره او از كنيزش پرسیدند. گفت: به درازا سخن كنم يا كوتاه؟ گفته شد مختصر بگو. گفت: هرگز در روز براى او خوراك نياوردم و در شب براى او بستر پهن نكردم. ▫️ يك روز به جمعى رسيد كه از او بد می‌گفتند. بر آن‌ها ايستاد و فرمود: اگر راست می‌گویید خدا مرا بيامرزد و اگر دروغ می‌گویید خدا شما را بيامرزد! ▫️چون طالب علمى نزد او مى‏‌آمد، می‌فرمود: مرحبا به سفارش شده رسول خدا (ص) سپس می‌فرمود: به‌راستی ‏چون طالب علم از منزلش بيرون آيد، قدم روى هيچ خشك و ترى از زمين نگذارد، جز آن‌كه تا طبقه هفتمين زمين براى او تسبيح گويند. ▫️ صد خانوار از فقيران مدينه را نان می‌داد و خوشش مى‌‌‏آمد كه يتيمان و بيچارگان و زمين‏گيرها و گداها كه چاره ندارند بر سفره‌‏اش باشند. با دست خود به آن‌ها غذا می‌داد و هر كدام عيال داشتند خوراك به او می‌داد كه براى عيالش برد و طعامى نمی‌خورد تا نخست برابر آن را صدقه بدهد. 🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌹 خیرین بی‌نشان 🔰 من جرئت نمی‌کردم از برخی مشکلات جلوی محمد صحبت کنم، چون منقلب می‌شد و تمام پولش را برای رفع آن مشکل می‌داد. 🌹 شهید محمد سخندان 🌷شادی روح شهدا اللــــــــهم صـــــل علـــــــی محمـــــــد و آل محمــــــــد و عجــــــل فـــــــــرجهم 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌹 سیره رفتاری مدافعان حریم اهل‌بیت (علیهم‌السلام) 🔰 در تعطیلات تابستان می‌آمد با من کار می‌کرد. یک سال که ماه رمضان بود، آخر ماه نشستیم حساب‌وکتاب کنیم، گفت «عمو این ماه رمضان را هرچه کار کردم برای من روزی ده هزار تومان کمتر حساب کن». گفتم: چرا؟ گفت «چون ماه رمضان بود و نمی‌شد درست کار کرد». مهم‌ترین مسئله برای مهدی مسئله حلال و حرام بود. نمی‌خواست یک ریال مال حرام در اموالش باشد. 🌹 شهید مهدی صابری «اللــــــــهم صـــــل علـــــــی محمـــــــد و آل محمــــــــد و عجــــــل فـــــــــرجهم» 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌹 سیره رفتاری مدافعان حریم اهل‌بیت (علیهم‌السلام) 🔰 در عملیات آزادسازی بوکمال بر اثر موج انفجار شدید، علیرضا با شدت به دیوار خورد. در آن لحظه فقط یک جمله به یکی از دوستان گفت: مقداری طلا در جیبم است که مربوط به مردم است. این را گفت و شهید شد. این طلاها را بچه‌ها پیدا کرده بودند و به علیرضا داده بودند تا به مسئولان تحویل بدهد. 🌹 شهید علیرضا جیلان «اللــــــــهم صـــــل علـــــــی محمـــــــد و آل محمــــــــد و عجــــــل فـــــــــرجهم» 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌹 سیره رفتاری مدافعان حریم اهل‌بیت (علیهم‌السلام) 🔰 یک روز در خیابان یک مغازه پنچری را نشانم داد و گفت: به این مغازه پانصد تومان بابت تنظیم باد لاستیک موتور بدهکارم. دیروز که آمدم اینجا پول خرد نداشتم. امروز هم که تعطیل است. همیشه روی بدهی‌هایی که داشت حساس بود و روی کاغذ کوچکی می‌نوشت و کنار مانیتور می‌چسباند که اگر عمرش به دنیا نبود من باخبر باشم و بدهی‌هایش را پرداخت کنم. 🌹 شهید حمید سیاهکالی «اللــــــــهم صـــــل علـــــــی محمـــــــد و آل محمــــــــد و عجــــــل فـــــــــرجهم» 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌹 سیره رفتاری مدافعان حریم اهل‌بیت (علیهم‌السلام) 🔰 نسبت به حق‌الناس خیلی دقت داشت. به‌عنوان‌مثال وقتی می‌خواست میوه جدا کند، حواسش بود اگر ناخنش به میوه‌ای می‌کشید همان را بردارد تا مبادا به‌اندازه ذره‌ای حق‌الناس به گردنش باشد. 🌹 شهید عبدالرضا مجیری «اللــــــــهم صـــــل علـــــــی محمـــــــد و آل محمــــــــد و عجــــــل فـــــــــرجهم» 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌹 امر به معروف 🔰 کمال روی امر به معروف و نهی از منکر حساسیت خاصی داشت. گاهی در ماشین بودیم و می‌دید خانمی حجابش را رعایت نمی‌کند، حتی با زدن یک بوق سعی می‌کرد او را متوجه اشتباهش کند. می‌گفتم: کمال جان! او که متوجه نمی‌شود تو برای چه بوق می‌زنی؟! می‌گفت: اگر اهل باشد متوجه می‌شود. 🌹 شهید کمال شیرخانی «اللــــــــهم صـــــل علـــــــی محمـــــــد و آل محمــــــــد و عجــــــل فـــــــــرجهم» 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌹 سیره رفتاری مدافعان حریم اهل‌بیت (علیهم‌السلام) 🔰 وقتی در بسیج بود شب‌ها در راهرویی که بیرون پایگاه بود و چراغ روشن داشت، مشغول مطالعه می‌شد. به او گفتم: چرا در این سرما اینجا درس می‌خوانی؟! تو حق به گردن این پایگاه داری؛ بدون این‌که مزدی بگیری تمام در و دیوار اینجا را گچ کاری کردی. تزئینات اینجا هم که کار توست. هادی گفت: من درس را برای خودم می‌خوانم، پس نباید از نوری که هزینه‌اش را بیت‌المال می‌دهد استفاده کنم. اما در راهرو چراغ‌ها تا صبح روشن است. 🌹 شهید محمدهادی ذوالفقاری «اللــــــــهم صـــــل علـــــــی محمـــــــد و آل محمــــــــد و عجــــــل فـــــــــرجهم» 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
🌹 امر به معروف 🔰 بنده قبل از ازدواج چادری نبودم. همسرم هم هیچ‌گاه به من نمی‌گفت که دوست دارم چادری شوی. به یاد دارم که نخستین هدیه‌ای که به من داد، یک کتاب و یک چادر بود. گفت: وقتی فهمیدی این چادر از کیست و چه هدفی دارد، شروع کن و چادر سر کن؛ درواقع نصیحت کردنش هم خاص بود. 🌹 شهید حسین رضایی «اللــــــــهم صـــــل علـــــــی محمـــــــد و آل محمــــــــد و عجــــــل فـــــــــرجهم» 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane