eitaa logo
سفره فرهنگى ريحانه
636 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3.4هزار ویدیو
51 فایل
قرارمان چیدن «روح» و «ریحان» برای شما «ریحانه‌»های این سرزمین سبز در سفره‌ای فرهنگی است. «سفره فرهنگی ریحانه» با همت معاونت فرهنگی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) آماده شده است. @farhangimoaseseAdmin : ارتباط با ادمين
مشاهده در ایتا
دانلود
❣️🍃 📗مساله این نیست که خرید کتاب چقدر گرون تموم میشه، مساله اینه که اگر کتاب نخونی چقدر برات گرون تموم میشه! 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
▫️می‌گفت: آینده کتابی است که امروز می‌نویسی... 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
👆تماشای کتاب، درکوی و برزن، سرورآفرین است؛ هرچند کتاب‌هایی از جنسِ گچ و رنگ و لعاب باشد. 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
927K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸کتابخانه‌ای زیبا با تم صخره‌نوردی 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
📚 این فرمایش مقام معظم رهبری رو تا حالا خونده بودید؟! 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
9.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 رهبر کتابخوان 😳 تعجب همگان از اینکه رهبر معظم انقلاب، قبل از هدیه کتاب، آن‌ را خوانده بود! 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
3.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 یک غافلگیری عاشقانه در نمایشگاه کتاب 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
📗در کشور پرتغال به مغازه‌های کتاب‌های دست‌دوم و عتیقه می‌‌گویند Alfarrabista (الفارابیشتا). ظاهراً قرن‌ها پیش اینجا نسخه‌های خطی آثار فارابی، فیلسوف و دانشمند ایرانی، کمیاب و بسیار با ارزش بودند. به مرور زمان در پرتغال به کتاب‌ قدیمی و کمیاب گفتن الفارابیو! 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
🔹 تنها، امّا مسئول نه پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در كار خود از تنهايی‌‏اش هراسيد و نه علي (علیه‌السلام) از تنها گذاشته‌ شدنش به وسیله طلحه و زبير، ترسي به خود راه داد و نه حسين (علیه‌السلام) براي احيای دين و دين‌داری، تنهايی خود را بهانه كرد و از مسئوليت بازایستاد و نه من می‏‌توانم چنين كنم و نه تو! پيام كربلا اين است كه حقانيت دين به خود دين است، نه به تعداد طرفدارانش و دفاع از دين به جهت حقانيت خود دين است. كارِ حق چه توسط يك نفر انجام گيرد و چه توسط ميلياردها نفر، اعتبار آن به حق بودن آن است و نه به كم و زياد بودن افراد آن. 📗 کربلا مبارزه با پوچی‌ها، اصغر طاهرزاده، ص 100. 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
🔹فقط چشم و ابرو! چیز دیگری که بنده در بعضی از خوانندگان جلسات مداحی اطلاع پیدا کردم، استفاده از مدح‌ها و تمجیدهای بی‌معناست که گاهی هم مضر است. فرض کنید راجع به حضرت اباالفضل علیه‌السلام صحبت می‌شود، بنا کنند از چشم و ابروی آن بزرگوار تعریف کردن، مثلاً قربون چشمت بشم! مگر چشم قشنگ در دنیا کم است؟! مگر ارزش اباالفضل به چشم‌های قشنگش بوده؟! اصلاً شما مگر اباالفضل را دیده‌اید و می‌دانید چشمش چگونه بوده؟! این‌ها سطح معارف دینی ما را پایین می‌آورد. معارف شیعه در اوج اعتلاست... ما با این معارف نباید شوخی کنیم. ارزش اباالفضل العباس به جهاد و فداکاری و اخلاص و معرفت او به امام زمانش است، به صبر و استقامت اوست... ارزش شهدای کربلا به این است که از حریم حق در سخت‌ترین شرایطی که ممکن است انسان تصورش را بکند، دفاع کردند. ✍️ سخنرانی مقام معظم رهبری (5 مردادماه 1384) از کتاب اشک باید رازدار باشد، ص 62. 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
🔹 ای ماه بنی‌هاشم مرحوم حاج میرزا فخرالدین جزایری از شاگردان حاج شیخ عبدالکریم حائری نقل می‌کرد: ناراحتی چشم پیدا کردم. دکتر امین‌‎الملک اولین چشم‎‌پزشک تهران چشمم را عمل کرد. من از حاج آقا جمال اصفهانی شنیده بودم که خواندن این ابیات برای توسل خیلی مؤثر است: ای ماه بنی‌هاشم، خورشید لقـا عباس ای نور دل حیدر، شمع شـهدا عباس از محنت و درد و غم ما رو به تو آوردیم دست من مسکین گیر از بهر خدا عباس در میان اهل دعا معروف است که این شعر تأثیر فوق‌العاده‌ای دارد؛ اگرچه از نظر شعری ارزش چندانی ندارد. شعر را خواندم و خوابیدم. در خواب گفتند به حاج شیخ هم متوسّل شو. از خواب بیدار شدم و فاتحه‌ای برای حاج شیخ خواندم و دوباره خوابیدم. در خواب دیدم در دریا افتاده‌ام و در حال غرق شدن هستم. شخصی بیرون آب بود به من فرمود: دستت را به من بده و مرا نجات داد. پرسیدم شما کیستید؟ فرمود: عباس. فردا دکتر امین‌الملک چشمم را معاینه کرد و گفت: آقا سیّد! معجزه کردی؟ گفتم چطور؟ گفت: آن چشمی که من عمل کردم چشم نبود. چه اتفاقی افتاده؟ گفتم: بله معجزه شده است و ماجرای توسلم را برایش نقل کردم. 📗جرعه‌ای از دریا، آیت‌الله شبیری زنجانی، ج ۳، ص ۵۷۵. 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane
🔹 بی کفن در حیاط روبه‌روی حرم نشسته بودیم و با هم توصیه‌های اخلاقی عرفانی را مرور می‌کردیم. به من می‌گفت از امام چیزهای دنیایی نخواه، بگو آقاجان معرفت خودت‌رو به من بده، آن‌قدر دوستش داشتم که هرچه می‌گفت برایم حجت بود. چشمانم را بستم و همین‌ها را تکرار کردم. یک‌دفعه یاد چیزی افتادم و گفتم: راستی محمد! همه از اینجا برای خودشون کفن خریدن. ما هم بگیریم و بیاریم حرم برای طواف. طفره رفت و گفت «ای بابا بالأخره وقتی مردیم یه کفن پیدا میشه ما رو بذارن توش». اصرار کردم که این کارو بکنیم. غمی روی صورتش نشست. چشمانش را از من گرفت و به حرم دوخت و گفت «دو تا کفن ببریم پیش یه بی‌کفن؟!» 📗برداشتی از کتاب «برای زین آب» روایت زندگی شهید مدافع حرم محمد بلباسی 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 @SofreFarhangiReyhane