🔸 در آیات متعدد این سوره بیان می شود که خداوند با ارائه حجت و آیات خود و ارسال انبیا، سبیل مجرمین و ظالمین و... را از مهتدین و مومنین جدا کرده و حجت را بر آنها تمام می کند. در آیه شریفه ۱۴۹ این سوره می فرماید؛ "قُلْ فَلِلَّهِ ٱلْحُجَّةُ ٱلْبَالِغَةُۖ فَلَوْ شَآءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ" یعنی خداوندی که انسان را مختار آفرید اگر میخواست میتوانست همه را تکوینا اهل هدایت کند ولی در اینصورت فضیلت و کمال انسانی که با اختیار ایمان و توحید را برگزیند معنا نداشت.
🔸 لذا خداوند انسان ها را تکوینا مختار آفرید و تشریعا حجت بالغه خود را بر آنها تمام کرد تا خودشان با اختیار خود مسیر نور یا ظلمات را انتخاب کنند. در روایات آمده است که خداوند در قیامت به انسان میفرماید: "راه حق را می دانستی یا نمی دانستی؟" اگر بگوید می دانستم، می پرسند؛ "چرا عمل نکردی؟" اگر بگوید نمی دانستم، می پرسند؛ "چرا در پی یادگرفتن نبودی؟" و این است حجت بالغه خدا بر مردم!
🔸 نتیجه این بیان این است که همواره دو راهی حق و باطل و جبهه اولیای الهی و اولیای طاغوت پا برجاست و هر جبهه ائمه و فرماندهانی دارد که به نور و حق یا ظلمات و باطل هدایت یا اضلال می کنند ؛ "ٱللَّهُ وَلِیُّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ يُخْرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَی ٱلنُّورِۖ وَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓا۟ أَوْلِيَآؤُهُمُ ٱلطَّٰغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ ٱلنُّورِ إِلَی ٱلظُّلُمَٰتِ". با همین بیان در آیه شریفه ۱۱۲ این سوره تصریح می شود که؛ "وَ كَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَيَٰطِينَ ٱلْإِنسِ وَ ٱلْجِنِّ يُوحِی بَعْضُهُمْ إِلَیٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ ٱلْقَوْلِ غُرُورًاۚ وَ لَوشَآءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُۖ فَذَرْهُمْ وَ مَا يَفْتَرُونَ" خداوند برای هر نبی دشمنانی از شیاطین جن و انس قرار داده است که برخی برخی دیگر را با سخنان به ظاهر زیبای خویش فریب می دهند و البته خدا چنین اراده کرده و این سنت خداوند است که در کنار دعوت حق انبیا شیاطین اغواگری دعوت به باطل کنند.
🔸 پس اگر در #تشکیلات_دینی احساس شد جریان رقیب فعالیت خود را جدی کرد و در مقابل جهاد فرهنگی حق #تهاجم_فرهنگی باطل هم وجود داشت باید دانست که این سنت الهی است که تشکیلات و جبهه حق در تقابل با تشکیلات و جبهه باطل قرار گیرد. غایت این سنت را هم خداوند فرموده است که برای این است که؛ "وَ لِتَصْغَیٰٓ إِلَيْهِ أَفْـِٔدَةُ ٱلَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِٱلْأَخِرَةِ وَ لِيَرْضَوْهُ وَ لِيَقْتَرِفُوا۟ مَا هُم مُّقْتَرِفُونَ". خداوند اراده کرده در مقابل دعوت تشریعی انبیاء و مومنینی که به اراده و اختیار خود دعوت دین را می پذیرند غیر مومنین از شیاطین جن و انس پیروی کنند و به مسیر طاغوت و ظلمات کشیده شوند و این سنت الهی است.
🔸 خداوند در این سوره خطاب به پیامبر (ص) می فرماید؛ "قُل... وَ أَنَّ هَٰذَا صِرَٰطِی مُسْتَقِيمًا فَٱتَّبِعُوهُۖ وَ لاَ تَتَّبِعُوا ٱلسُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ". بگو این صراط مستقیم من است (همان مسیری که در همه احتجاج ها و قل های این سوره بیان شد) پس از آن تبعیت کنید و از راه های دیگر (که در مقابل صراط مستقیم بوده و مسیر ضلالت و گمراهی است) تبعیت نکنید. (آیه ۱۵۳ مفعول به فعل امر قل با عطف به آیه ۱۵۱).
🔸 وظیفه #تشکیلات_ایمانی، ایمان با صراط مستقیم و دعوت دیگران به آن است. اگر این اتفاق بیفتد، بر اساس آیه شریفه علیکم انفسکم (۱۰۵ مائده) که قبلا بیان شد، گمراهی دیگران به مومنین آسیبی نمیرساند.
بله | ایتا | تلگرام | روبیکا | اینستاگرام | تارنما
🌐 www.Karavani.ir | #سلوک_تشکیلاتی
سلوک تشکیلاتی
🔸 #تدبر_در_قرآن : #جزء_نهم، سوره مبارکه اعراف ✍ به تعبیر علامه طباطبایی سوره اعراف، عهدی را که خداو
🔸 در مباحث معرفتی ازجمله در رسائل الانسان علامه طباطبایی (رض) و تفسیر المیزان ذیل داستان هبوط آدم (ع) در سه سوره مبارکه بقره، اعراف و طه بحث می شود که حیات انسان قبل از دنیا مراتب وجودی قبل از دنیا است نه زمان قبل از دنیا (در قبل از دنیا به اصطلاح تقدم رتبی مد نظر است نه تقدم زمانی) با این حساب انسان قبل از دنیا، بیان ساختار وجودی انسان از احسن تقویم تا اسفل سافلین است. لذا داستان هبوط و اخذ میثاق در عالم ذر که در همین سوره بیان شده و در مقابل اغوای شیطان و نسیان میثاق و هبوط در دنیا از مهمترین مباحث انسان شناسی قرآنی است.
🔸 آیات ۱۰ تا ۳۰ سوره مبارکه اعراف انسان شناسی تربیتی دقیقی را بیان می کند که در نسبت با آن روش و مسیر اغوای شیطان و انحراف انسان در ماجرای هبوط ترسیم شده است. اگر طریق اغوای انسان توسط شیطان و توجه دادن او به دنیا و هبوط انسان شناخته شود، راه های جلوگیری از انحراف و خروج انسان از مسیر عبودیت و صراط مستقیم فهم می شود. در سوره اعراف پس از بیان ماجرای اغوای شیطان و هبوط آدم (ع) تناظر میان این اغوا و اغوای بنی آدم تصریح شده که؛ "يَابَنِیٓ ءَادَمَ لاَ يَفْتِنَنَّكُمُ ٱلشَّيْطَٰنُ كَمَآ أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ ٱلْجَنَّةِ" (اعراف؛۲۷) لذا یک مربی تربیتی و #تشکیلات انسان محور و تربیت محور نیازمند تدبر در این انسان شناسی و شیطان شناسی قرآنی است.
🔸 در سطح اجتماعی نیز خطوات شیطان و روش های اغوای او در قالب شیوه های #تهاجم_فرهنگی دشمن ظهور می کند. لذا ریشه دشمن شناسی فرهنگی با شیطان شناسی گره می خورد.
👈 تدبر در این سوره و رجوع به مباحث المیزان برای این شیطان شناسی و مقابله با شیطان مفید است. نمونه هایی را در ادامه ذکر می کنیم:
سلوک تشکیلاتی
🔸 #تدبر_در_قرآن : #جزء_بیست_و_یکم ، سوره مبارکه احزاب ✍ سوره مبارکه احزاب با تاکید بر یک دستور ویژه
🔸 اما بسیاری از مفسرین مرجع این ضمیر را قرآن گرفته اند. یعنی با قرآن با کفار مقابله کن و لذا جهاد کبیر را #جهاد_فرهنگی و مقابله اعتقادی دانسته اند که این معنا هم با آیات اول و دوم سوره احزاب که بیان آن گذشت سازگار است. البته باید پذیرفت که هر دو بیان با یکدیگر منافاتی ندارد چرا که عدم پذیرش ولایت کفار نیز یک بحث اعتقادی و #فرهنگی است. امر فرهنگی که در اقتصاد سیاست و.. مصداق می یابد.
🔸 بحث عدم تبعیت از کفار و منافقین و مرعوب نشدن در مقابل ایشان در قرآن بحثی بسیار ریشه دار است. در ادبیات حضرت امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب که ریشه قرآنی دارد، نقطه ضعف جامعه در انفعال نسبت به #تهاجم_فرهنگی را #خودباختگی فرهنگی و #غربزدگی و مرعوب شدن در مقابل غرب معرفی می کند. وقتی جامعه کفر و تمدن غرب مظهر پیشرفت و تمدن تلقی شد و پیشرفت و ترقی در بعد صرفا مادی تحلیل شد، توحش غرب در لایه هایی مثل اخلاق دیده نمی شود. ترویج #فساد_جنسی به اسم #آزادی که آزادی حیوانی است، توحش و حیوانیت تلقی نمی شود. #فرهنگ_غربی و #سبک_زندگی_غربی به عنوان الگوی تمدن تلقی شده و از جمله #بی_حجابی و #برهنگی نشانه تمدن تلقی می شود.
🔸 این در حالی است که در #فرهنگ_اسلامی نه تنها اطاعت از کفار و دنباله های داخلی آنها یعنی منافقین نهی شده بلکه بر #مرزبندی صریح با آنها هم تاکید شده است. بر همین اساس در جهاد کبیر هر گونه تشبه به کفار حرام است. از پیامبر (ص) نقل شده که اگر کسی خود را شبیه قوم دیگری کند، از آنها محسوب می شود؛ "مَن تَشَبَّهَ بِقَوم فَهُوَ مِنهُم" چرا که این تشبه از روی علاقه است و تبعیت همراه با محبت موجب اتحاد می شود و سنخیت می آورد. لذا در روایت معتبری از امام صادق (ع) نقل شده که خداوند به یکی از انبیاء خود وحی کرد که؛ "قل للمومنین لاتلبسوا لباس اعدائی و لاتطعموا طعام اعدائی و لاتسلکوا مسالک اعدائی فتکونوا اعدائی کما هم اعدائی". لباس دشمنان خدا را نپوشید و غذای ایشان را نخورید و مسلک و #سبک_زندگی آنها را دنبال نکنید که در غیر اینصورت شما هم در زمره دشمنان خداوند محسوب می شوید.
🔸 در واقع اطاعت و #تبعیت مسلمانان از کفار موجب #نفاق ایشان می شود و منافقین هم به بیان همین آیات قرآن ملحق به کفار هستند. چرا که تشبه به کفار در عمل و رفتار نشانه گرایش قلبی و اعتقادی به ایشان است به این معنا که فرد در ظاهر در جرگه #مسلمانان بوده و در دل خود میل به #کفار دارد و این همان نفاق است.
🔸 سوره احزاب به این بیان اشاره دارد که منافقین کسانی هستند که وقتی فشار کفار زیاد می شود و حکومت اسلامی و جامعه اسلامی در هجمه یا موضع ضعف قرار می گیرد، از پرده نفاق بیرون آمده و از دورن جامعه با کفار همراهی کرده و به آزار و اذیت می پردازند لذا خداوند به پیامبر (ص) مجدا امر می کند که مرعوب کفار بیرونی و منافقین داخلی نشود و اذیت آنها را رها کند و به خداوند توکل کند؛ "وَ لاَ تُطِعِ ٱلْكَٰفِرِينَ وَ ٱلْمُنَافِقِينَ وَ دَعْ أَذَاهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَی ٱللَّهِۚ وَ كَفَیٰ بِٱللَّهِ وَكِيلاً" (احزاب؛ ۴۸).
🔸 از طرفی در وصف مومنین هم می فرماید: "آنها انتظار دشمنی دشمنان و همراهی منافقان داخلی را دارند و می گویند خداوند دشمنی کفار و منافقین را وعده داده بود. لذا در فتنه ها مومنین آبدیده شده و بر ایمانشان افزوده می شود" ؛ "قَالُوا۟ هَٰذَا مَا وَعَدَنَا ٱللَّهُ وَ رَسُولُهُۥ وَ صَدَقَ ٱللَّهُ وَ رَسُولُهُۥۚ وَ مَا زَادَهُمْ إِلَّآ إِيمَانًا وَ تَسْلِيمًا"