سلوک تشکیلاتی
🔸 #تدبر_در_قرآن : #جزء_بیست_و_دوم ، سوره مبارکه فاطر ✍ خداوند متعال در سوره مبارکه فاطر منطق #رشد_م
🔸 منظور از اینکه "إِلَيۡهِ يَصۡعَدُ ٱلۡكَلِمُ ٱلطَّيِّبُ" (فاطر؛ ۱۰)، "کلم" جمع "کلمه" است و "کلم طیب" عبارت است از کلام طیب که جلوه اندیشه پاک است. به بیان مرحوم علامه طباطبایی (رض): "مراد از کلم طیب عقاید حق از قبیل توحید است، و مراد از صعود آن تقربش به خدای تعالی است."
🔸 در روایات ذیل این آیه شریفه هم "کلم طیب" به عقاید حقه تطبیق داده شده است. از جمله آنکه امام رضا (ع) فرمود؛ "اَلْكَلِمُ اَلطَّيِّبُ هُوَ قَوْلُ اَلْمُؤْمِنِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اَللَّهِ، عَلِيٌّ وَلِيُّ اَللَّهِ وَ خَلِيفَتُهُ حَقّاً، وَ خُلَفَاؤُهُ خُلَفَاءُ اَللَّهِ" (البرهان، ج۴، ص ۵۳۹).
🔸 از آنجا که اعتقاد و ایمان اصل وجود انسان را می سازد ، کلمه طیبه به خود مومن هم تعبیر شده است. کما اینکه خداوند متعال حضرت عیسی (ع) را به کلمه الهی معرفی کرده است. (نساء؛ ۱۷۱) در آیه شریفه دیگری این "کلم طیب" را به شجره طیبه تشبیه و آن را توصیف کرده است؛ "أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اَللّٰهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهٰا ثٰابِتٌ وَ فَرْعُهٰا فِي اَلسَّمٰاءِ تُؤْتِیٓ أُكُلَهَا كُلَّ حِينِۢ بِإِذْنِ رَبِّهَاۗ وَ يَضْرِبُ ٱللَّهُ ٱلْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ" (ابراهیم؛ ۲۴و۲۵).
🔸 کلمه طیبه مانند #شجرهى_طيّبه و درخت پاك ویژگی ها و آثارى دارد، از جمله؛
۱. حیات و رشد داشتن(حیات طیبه): شکوفا کردن #فطرت توسط دعوت رسول و نبی الهی که همان #دین است. دین و #ولایت_الهی آب حیاتی است برای جوانه زدن و شکوفایی فطرت.
۲. پایه (تنه و ریشه) ثابت و پایدار که منظور #توحید_فطری انسان است: توحیدی که پایه و باطن همه اندیشه و عمل انسان الهی است.
۳. استخراج فروع و شاخه های متعدد از اصل ثابت
۴. ثمره داشتن در همه حال و فایده داشتن: از جمله سايهداری، سرسبزی و طراوتش برای همجوار خود.
۵. از ارض به سماء صعود کردن و حرکت از خاک به افلاک
و...
🔸 انسان موحّد نيز هرگز مرده و بیجان نيست و آثار ايمان او دائماً در گفتار و اعمالش آشكار است. اعتقاد او دائمى است نه موسمى و همواره ديگران را به ايمان و معروف دعوت مىكند.
🔸 علامه (رض) می فرماید: اين آيه شريفه در باب عمل صالح و علم نافع، كلامى است جامع، كه مىفهماند كار هر كلام نيكو يعنى هر اعتقاد حق، اين است كه به سوى خداى عز و جل صعود كند، و صاحبش را به خدا نزديك بسازد، و كار عمل صالح هم اين است اين اعتقاد و علم حق را در بالا رفتن كمك كند، و معلوم است كه بالا رفتن علم اين است كه لحظه به لحظه از جهل و شك و ترديد، خالص گشته و توجه نفس بدان، كامل گردد، و قلب توجه خود را بين علم و چيزهاى ديگر تقسيم نكند، (زيرا اين تقسيم همان شرك مطلق است). پس هر قدر خلوص آدمى از شك و از خطوات شيطان كاملتر شود، صعود و ارتفاع علم شديدتر و سريعتر مىشود.
🔸 بر اساس آیات قرآن، فرزندان صالح انسان هم عمل او هستند که #عمل_صالح یا غیر صالح بوده و اگر مومن فرزند صالح داشته باشد ثمره و فرع وجودی او محسوب شده ولی اگر فرزند ناصالح و غیر مومن باشد از شجره طیبه مومن جدا شده و اهل او و فرع او محسوب نمی شود کما اینکه خداوند به حضرت نوح (ع) در مورد فرزندش فرمود؛ "إِنَّهُۥ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَۖ إِنَّهُۥ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ" (هود؛۴۶).
🔸 همچنین اگر مومن با ایمان و عمل خود کسی را هدایت و تربیت به ایمان کند آن فرد پیرو فرع و عمل صالح و ثمره وجودی مومن می شود کما اینکه ابراهیم (ع) پس از سنت گذاری حسنه حج فرمود؛ "فَمَن تَبِعَنِی فَإِنَّهُۥ مِنِّیۖ" (ابراهیم؛ ۳۶).
همچنان که بر اساس روایات، یکی از پدران انسان پدر معنوی و علمی او است.
بعلاوه بر اساس روایات کسی که سنت گذاری اجتماعی یا تعلیم باب هدایت می کند، شاگردان و تابعان او عمل صالح او و ثمره وجودی او بلکه امتداد وجودی و شان وجودی او هستند (قبلا در تدبر جزء هفدهم بیان شد).