سوته دلان🌻
بسمربالعشق..!♡ قسمت سوم: از صبح تا به حال از استرس آرام و قرار نداشتم. به پیشنهاد مادر نماز توسل
🪐⭐️
باراولکہدیدمشتوکوچہبود!-
یہلباسنازتنشبود!-
باموهایبلندخرماییاومدسمتموگفت
داداشےمیایبازیکنیم..بیادیگہ!-
ازچشماینازشالتماسمیبارید
خیلیکوچیکبود!-
امادلملرزیدسہسالازشکوچیک تر بودم!!-
قبولکردموکلیبازیکردیم!-
اخرشگفتوبهترینداداشہدنیایی!-
گــذشت
هرروزخودمتامدرسہمیبردمش!-
هرروزبہعشقہدیدنشبیدارمیشدم!-
امااونهمیشہمیگف
توبهترینداداشدنیایی!-
داغونمیشدمکہعشقممنوداداشصدا
میزنہ!-
گذشتوگذشت
شبعروسیشخودمراهیشکردم!-
ماشینخودمماشینعروسششد
منمرانندش!-
خودماشکاشوپاککردم!-
بازمباچشمایگریونگف
توبهترینداداشہدنیایے!-
تصادفکردوواسہهمیشہرفت!-
بازمخودمزیرتابوتشوگرفتم!-
میدونسماگہبودبازممیگفتوبهترین
داداشہدنیایے!-
رفتوحتییبارمنتونستمبهشبگم
اخہدیوونہلامصب!-
منعاشقتمـ!-
میمیرمبراتـ!-
چشماتهمہدنیامهـ!-
یہشبشوهرشدفترخاطراتشواورد!-
چشماشپرازاشکبود!-
وقتیخوندمشنابودشدم!-
نوشتہبود!-
داداشےعاشقتبودمامامیترسیدمبهت
بگم
میترسیدمداداش!-
کاشزودتربمیرمکہتواینوبخونی!-
داداش-
ببخشعاشقتم!
همہارزومتویی!-💔
#آدم_حوا✨
#ماه_شب_چهارده"🌕"
#ماه_شب_دهم"🌗"
#داستان
.