🏴 وفات #حضرت_سکینه سلام الله علیها، تسلیت
🔺رباعی
همپای خطر همسفر زینب بود
همراز نماز سحر زینب بود
یک لحظه نشد ز عمه جانش غافل
پروانه صفت دور و بر زینب بود
شاعر/ محمود شریفی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_مرثیه_حضرت_سکینه سلام الله
تو کیستی؟ چراغ بهشت مدینه ای
آیینه دار حُسن حسینی، سکینه ای
باید به رتبه زینب ثانی بخوانمت
چون عمه ات به صبر نداری قرینه ای
در آسمان صبر فروزنده کوکبی
بین تمامی اُسرار رکن زینبی
دشمن ذلیل عزّو وقار سکینه است
فریاد کربلای حسینی به سینه است
در مکتب مجاهدت و صبر و ابتلا
ایثار و استقامت و ایمان گزینه است
هر چند درد و رنج اسارت کشیده ای
تو خصم را به بند حقارت کشیده ای
روی تو آفتاب تماشای باب بود
آئینة تمام نمای رباب بود
در منطق تو معجزة نطق مرتضی
پیغام تو حیا و عفاف و حجاب بود
از سنگ و تازیانه که در شکوه نیستی
در قتلگه ز بردن چادر گریستی
در مجلس یزید که قلبت کباب بود
دیدی میان طشت طلا آفتاب بود
نامحرمت به دور و غمت بی حساب بود
بر چهره آستین و دو دستت حجاب بود
فریاد و آه و اشک و غم از گریة تو سوخت
حتی دل یزید هم از گریة تو سوخت
گاهی صدای گریه اصغر شنیده ای
گه ناله در شهادت اکبر کشیده ای
گاهی به روی خار مغیلان دویده ای
گه حنجر بریده به گودال دیده ای
در هر بلیّه حمد الاهیت بر لب است
الحق تو را مقاومت و صبر زینب است
ای یادگار فاطمه ای دختر حسین
همگام زینبینی و هم سنگر حسین
در راه شام راهنمایت سر پدر
منزل به منزلی تو پیامآور حسین
هر خانه ای که هست رباب و سکینه اش
باشد صفای روضة شهر مدینه اش
تو مصحف حسین و بهشت است دامنت
بر صفحة جمال فروزنده احسنَت
پامال حرمتت شده از جور دشمنان
با تازیانه آیه نوشتند بر تنت
تو راز ناشنیده ز بابا شنیده ای
تو قاصد پیام گلوی بریده ای
ای پاکی و عفاف و حیا شرمسار تو
دشمن حقیر منزلت و اقتدار تو
پیوسته باد باغ شهادت بهار تو
تا روز حشر گریة "میثم" نثار تو
قلب حسین و چشم و چراغ مدینه ای
سرتا قدم جلال و وقار و سکینه ای
شاعر/ غلامرضا سازگار
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_مرثیه_حضرت_سکینه سلام الله
ماهی که یادگار ز پنج آفتاب بود
بر چهرهاش ز عصمت و عفت نقاب بود
پیوسته داشت جلوه در او صبر فاطمه
آیینۀ تمامنمای رباب بود
نامش که بود آمنه مادر سکینه خواند
کآرام بخش جان و دل مام و باب بود
این دختر حسین به میدان کربلا
با دختر بزرگ علی همرکاب بود
در کربلا حماسۀ اشک و پیام داشت
گلواژۀ قیام و گل انقلاب بود
در پاسخ عطشزدۀ نوگلان عشق
آب ار نداشت دامن او پر گلاب بود
لبهای خشک و تشنۀ او را به هر سوال
یک مدّ آه، فاصله، وقت جواب بود
در یاد، داشت آن شب و روزی که از عطش
طوفان خیمه زمزمۀ آب آب بود
در یاد داشت آن که رخ شیرخواره را
آهسته بوسه میزد و او گرم خواب بود
در یاد داشت آن که به مقتل دوید و دید
خورشید پاره پاره به روی تراب بود
آن ناز پروریدۀ دامان افتخار
کی جای او خرابهٔ شام خراب بود
در آفتابِ گرمِ بیابانِ راه شام
سرهای روی نیزه سرش را سحاب بود
شاعر/ سید رضا مؤید
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_مرثیه_حضرت_سکینه سلام الله
بار دیگر عزای عاشوراست
از غمی بی قرینه باید گفت
دو سه خط سوگواره ی غربت
در عزای سکینه باید گفت
قطره از وصف بحر درمانده
من کجا، مدح دختر ارباب
ای که بوده حسین مداحت
السلام ای سکینه بنت رباب
در کرامات حضرتش کافیست
شیر او را رباب داده، همین
در غریبی او فقط بنویس
به عمو مشک آب داده، همین
کربلا بود دشتی از روضه
او بلاهای خویش را دیده
در عبایی پر از علی اکبر
روح بابای خویش را دیده
روضه می خواند دور دارالحرب
نعش ها را یکی یکی که شمرد
دید بابا علیِ اصغر را
به امیدی گرفت و با خود برد
پدر آمد ولی چه آمدنی!
غرق خون کرد چشم قافله را
دید دور جنازه ی اصغر
همه گفتند لعن حرمله را
از وداع سکینه و ارباب
جگر کائنات خون شده بود
آه از آن دم که دید این دختر
زین باباش واژگون شده بود
با تنی خون گرفته از گودال
آمدی ذوالجناح بی بابا
کاش می شد رها نمی کردی
وسط تیر و نیزه ها او را
پدرم را غریب بین دو نهر
نحر کردند با لب عطشان
السلام علیک ای بی سر
السلام علیک ای عریان
شاعر/ امیر عظیمی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_مرثیه_حضرت_سکینه سلام الله
نیست یارای زبان تا که کند مدح تو را
ای که آرامش هر روز و شب مولایی
ای که مستغرق فی الله تو را خوانده حسین
مدح تو بس که تو بانو نوه ی زهرایی
ای سراپای تو یاد آور زهرای بتول
اثر نطق تو بر کون و مکان غالب بود
همچو زینب ز لبت نطق علی می ریزد
نطق تو تیغ علی بن ابیطالب بود
آنچه زینب همه دم کرد تماشا دیدی
همره زینب خود کوچه به کوچه رفتی
بر روی ناقه ی عریان به کنار اسرا
تا دل شام بلا تا دل کوفه رفتی
لیک ای راحت جان و تن ارباب حسین
بفدای دل پر غصه و احساسی تو
روضه هایت همه از علقمه دارد صحبت
عالمی دیده دل و دیده ی عباسی تو
از در خیمه ی طفلان حرم تا به فرات
رفت آن ماه ولی تا به حرم بازنگشت
آری آری که علمدار حرم رفت که رفت
از بر علقمه سقا به حرم باز نگشت
شاعر/ ناصر شهریاری
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_مرثیه_حضرت_سکینه سلام الله
بعد روز دهم به هر مجلس
راوی و روضه خوان شدی بانو
من چه گویم؟ که در کلام حسین
"بهترینِ زنان" شدی بانو
عمه ی تو عقیله ی هاشم
و به اهل قریش عقیله تویی
"کرم الوافری" و " عقل التّام"
صاحب "سیرة الجمیلة" تویی
پدرت که حسین، جای خودش
تو و اصغر چه مادری دارید!
غصه ی هر دوتان رباب شده
حسِّ خواهر برادری دارید
از همان لحظه ی تولد، تو
خوش نشستی به سینه ی بابا
محض روی پدر تبسم کن
راحت جان! سکینه ی بابا!
پاشو از پیش پای این مرکب
پدرت را نکش، کنار بایست
غم ناموس قاتل مرد است
اشک دختر عذاب هر پدریست
عصر روز دهم به بعد خودت
جای اصغر بمان کنار رباب
مادرت را ببر ازین صحرا
بعد اصغر تویی قرار رباب
شاعر/ داود رحیمی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_مرثیه_حضرت_سکینه سلام الله
راوی کرب و بلا دارد روایت می کند
از جدایی سر و تن ها حکایت می کند
شد سکینه معنی اش آرامش قلب حسین
بشنو از دریا زمانی که شکایت می کند
چون روایت می کند از کربلا یک روضه اش
تا همیشه مجلس مارا کفایت می کند
راوی کرب و بلا با روضه های مستند
تازه در روز قیامت او قیامت می کند
آه «اَیْنَ عمِّیَ الْعباس» او هم نکته ای ست
که خیال بچهها را آه راحت می کند
شاعر/ مهدی رحیمی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_حضرت_سکینه سلام الله علیها
اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را
نگه کن زیر پای اسب و بالا کن سر خود را
نهان از چشم طفلان آمدم دارم تمنّایی
که در آغوش گیری بار دیگر دختر خود را
نرفتی تا به پُشتِ ابرِ سنگ و خنجر و پیکان
به روی دامنت ای ماه بنشان اختر خود را
فروشد ناز اگر طفلی خریدارش پدر باشد
بزرگی کن، ببوس این دختر کوچکتر خود را
لبم از تشنگی خشک است و جوهر در صدایم نیست
برو در نهر علقم، کن خبر آبآور خود را
ز دورادور، میدیدم گلویت عمه میبوسید
مگر آماده کردی بهر خنجر، حنجر خود را؟
به همراه مسافر آب میپاشند، من ناچار
به دنبال تو ریزم اشک چشمان تر خود را
کنار گاهواره رفتم و دیدم که اصغر نیست
چرا با خود نیاوردی، چه کردی اصغر خود را؟
شاعر/ علی انسانی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_حضرت_سکینه سلام الله
نه از لباس کهنهات نه از سرت شناختم
تو را به بوی آشنای مادرت شناختم
تو را نه از صدای دلنشین روزهای قبل
که از سکوت غصهدار حنجرت شناختم
تو شعر عاشقانه بودی و من این قصیده را
میان پارهپارههای دفترت شناختم
قیام در قعود را، رکوع در سجود را
من از نماز لحظههای آخرت شناختم
غروب بود و تازه من طلوع آفتاب را
به روی نیزه، از سر منوّرت شناختم
شکست عهد کوفه... این گناه بیشمار را
به زخمهای بیشمار پیکرت شناختم
تو را به حس بیبدیل خواهر و برادری
به چشمهای بیقرار خواهرت شناختم
اگرچه روی نیزهای ولی نگاه کن مرا
نگاه کن... منم سکینه دخترت... شناختی؟
شاعر/ رضا حاج حسینی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_حضرت_سکینه سلام الله
شفق نشسته در آغوشت ای سحر برخیز
ستاره میرود از هوش، یک نظر برخیز
کبوتری که به شوق تو بال در خون زد
به بام عشق تو گسترده بال و پر برخیز
چو من به حسرت یک چشم بوسه بر قدمت
نشسته در ره تو خاک رهگذر برخیز
رسیده زائر دلخستهای ز غربت راه
که مانده از سفری سرخ دربه در، برخیز
شبانههای شب شام را دلم طی کرد
به هُرم چلّه نشستم در این سفر برخیز
کنون که خون دلم سرخ همچو لالهٔ دشت
به چهره میچکد از چشمهای تر برخیز
یه یک اشاره بگویم: قسم به حرمت عشق
سکینه آمده از راه، ای پدر! برخیز
شاعر غلامرضا شکوهی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_حضرت_سکینه سلام الله
وقتی نشست در بر بابای بی سرش
چهره نهاد بر روی رگهای حنجرش
از آتش درون دلش شعله می کشید
اشکی که می چکید ز چشمان اطهرش
او کرده بود نذر رگ حنجر پدر
چشمی که بود چشمه ی جوشان کوثرش
دختر گرفته بود تنش را ببر ولی
بابا گشوده بود بغل بهر دخترش
تنها نمی گریست به گودال قتلگاه
آمد صدای ناله ی جانسوز مادرش
پرپر زد و نکرد پدر را رها، اگر
از ضرب تازیانه پر از زخم شد پرش
عمه به ناله گفت عزیز برادرم
باید که بوسه زد به گلوی مطهرش
شاعر/ سیدهاشم وفایی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
383.7K
🎵 سبک عزاداری
#سینهزنی_حضرت_سکینه سلام الله علیها
🔺سنتی/ نوحه
حضرت بِنتُ الحسین جانش فدا
شد زِ داغ کربلا شد زِ داغ کربلا
شد سکینه زائرِ خون خدا
آه و صد واویلتا آه و صد واویلتا
🔸می رود در بَرِ، دلبرِ بی سرش
با دلی پر غم و، با دو چشم ترش
ابتا یا حسین...
پنجمِ ماهِ ربیعُ الاوّل و
سینه ها دارُالبُکا سینه ها دارُالبُکا
زنده شد بَهر مُحبّین حسین
ماتم کرببلا ماتم کرببلا
🔸یاد آن لحظه که، با غم و سوز و آه
گشته بنتُ الحسین، عازم قتلگاه
ابتا یا حسین...
عمه جان دیگر به قلبم صبر نیست
آه و صد واویلتا آه و صد واویلتا
این تنِ خونین و بی سر جسمِ کیست
آه و صد واویلتا آه و صد واویلتا
🔸گلشن مصطفی عطر یاسش چه شد
پدرِ بی سرم، پس لباسش چه شد
ابتا یا حسین...
شعر و سبک/ امیر عباسی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
415.1K
🎵 سبک عزاداری
#سینهزنی_حضرت_سکینه سلام الله علیها
🔺سنتی/ نوحه
نوحه خوان شد زمین و زمان با سوز سینه
در غمِ کربلاییِ هجرانِ سکینه
🔸رفته پیش پدر با اشکِ دیده
بیند او را وَلیکَن سر بریده
آه و واویلتا آه و واویلا...
بعدِ عمری شود زائرِ آن پاره پیکر
آن امامی که شد تشنه لب بریده حنجر
🔸آنکه خورشیدِ روی نیزه ها شد
بر رضای خدا جانش فدا شد
آه و واویلتا آه و واویلا...
نور چشم حسین سائلانت را دعا کن
قلب ما را خودَت راهیِ کرب و بلا کن
🔸تا شویم ناصرِ عترت و قرآن
در مسیر حسین آخر دهیم جان
آه و واویلتا آه و واویلا...
شعر و سبک/ امیر عباسی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
630.8K
🎵 سبک عزاداری
#سینهزنی_حضرت_سکینه سلام الله علیها
🔺هیئتی/ زمینه
با کوه غم، با سوز دل، با ناله و آوا
به یادِ خاطراتِ جانگدازِ عاشورا
سکینه ی بِنتُ الحسین شد زائرِ بابا
🔸از داغ عاشورا، صد آه و واویلا (2)
واویلا واویلا...
این دختر است و غصه بابا و غمخواری
مرثیه میخواند به آه و ناله و زاری
پیرِ غم بابای سَر بُریده شد آری
🔸از داغ عاشورا، صد آه و واویلا (2)
واویلا واویلا...
دشمن به یاسِ پیکر ما بی بهانه زد
در قتلگاهت عِترتت را ظالمانه زد
بابا کجا بودی مرا با تازیانه زد
🔸از داغ عاشورا، صد آه و واویلا (2)
واویلا واویلا...
شعر و سبک/ امیر عباسی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
584.8K
🎵 سبک عزاداری
#سینهزنی_حضرت_سکینه سلام الله علیها
🔺هیئتی/ زمینه
چشامو دارم می بندم
به روی غم و غربت این دنیا
با دل خسته دیگه
من میرم به سفر کنار بابا
🔸عمریه که می سوزم
بیاد غمایی که کشیدم من
نمیره از خاطرم
سر بابامو رو نیزه دیدم من
واویلا واویلا...
خاطرات کربلایی
همیشه توی خاطره ی من هست
چطوری یادم بره
دشمن بی حیا دست ما رو بست
🔸یه طرف عمّه زینب
طرف دیگه برادرم بود و
زیر دست و پا رو خاک
سه ساله رقیه خواهرم بود و
واویلا واویلا...
آه حسرت می کشم
یاد اصغر شیش ماهه می اُفتم
یادمه که با رقیّه
من لالایی واسه علی می گفتم
🔸یادمه تو کربلا
از سوز عطش چقد بی تاب بود و
مادرش تو خیمه ها
به دنبال یک جرعه ی آب بود و
واویلا واویلا...
یادمه وقتی عمو جون
تشنه لب همه ی بچه ها رو دید
اشک تُو چشماش حلقه زد
لب خشک همه ماها رو بوسید
🔸مشکی رو دوشش گذاشت
به دنبال آب رفت سوی صحرا و
هرچی منتظر شدیم
دیگه نیومد عمو پیش ما و
واویلا واویلا...
شعر و سبک/ مجتبی صمدی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
886.4K
🎵 سبک عزاداری
#سینهزنی_حضرت_سکینه سلام الله علیها
🔺هیئتی/ زمینه
دختر زهرا و دختر بارونم
من میوه ی بابا سکینه خاتونم
🔸من دختر شاه کرب و بلام
پرچمدار راه کرب و بلام
من محزون غم خون خدام
که فقط شده آه همه ی نفسام
🔹نور دو عینم - در شور و شینم
بنت الحسینم
آه و واویلا...
توی دلم داغ کرب و بلا دارم
وقتی پریشونم رو به خدا دارم
🔸کرب و بلا جگرم روسوزوند
به خدا جگر مادرم رو سوزوند
کرب وبلا سپرم رو گرفت
توی تنگ غروب پدرم رو گرفت
🔹وای ازغم دل - از قوم غافل
از زجر قاتل
آه و واویلا...
اثر زخما رو روی پرم دارم
یادگارازنیزه روی سرم دارم
🔸یادم مونده توی بزم شراب
بسته بودنمون با یه تیکه طناب
یادم مونده بین آتیش و دود
می زدن ماها رو تومحل یهود
🔹وای از اسارت - وای از حقارت
وای از جسارت
آه و واویلا...
شعر و سبک/ محسن طالبی پور
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
🌀 آیا می توانید آیات این صفحه قرآن را بخوانید؟
نیمی از آن را چطور؟
حداقل به کلماتی که با رنگ قرمز مشخص شده دقت کنید
شاید برایتان جالب باشد که بدانید این صفحه از قرآن با این کلمات قرمز، تنها بخشی از آیات قرآن کریم است که در آنها خداوند متعال درباره #دشمن با انسان صحبت کرده است... تنها بخشی از آیات!
❌ ﴿ای مردم فریب نخورید. به درستی که او #دشمن آشکار شماست. چشم ها را باز کنید.. #دشمن در کمین است. #دشمن فریبکار است.﴾
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
⚔️#دشمن، #دشمن و باز هم #دشمن...
- میگوید: بس کنید دیگر چقدر از #دشمن میگویید؟ مگر #دشمن بیکار است که همه چیز را بگذارد کنار و دائما با ما دشمنی کند؟
+ پاسخ میدهم: خودش گفته است که ﴿فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ.﴾. #شیطان قسم خورده است؛ تا همه را گمراه نکند از پای نمینشیند.
- به خودش میآید و میگوید: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم...
🔆+ میگویم: آفرین اما حواست باشد که فقط آن #شیطان که از درگاه خداوند رانده شد #دشمن تو نیست. #شیطان که فقط #شیطان جنّى نیست؛ #ابلیس که فقط نیست؛ #شیاطین انس و جن به هم کمک هم میکنند...
- تعجب میکند و میگوید: مگر #شیاطین_انسانی هم داریم؟
+ میگویم: رحمت خدا بر امام خمینی... «امام گفت #آمریکا_شیطان_بزرگ است؛ #شیطان در قیامت به کسانی که از او متابعت کردهاند میگوید من وعده دروغی به شما دادم، شما دنبال من راه افتادید! من وعده دادم به شما و تخلّف کردم. این عیناً امروز منطبق است با #آمریکا.
✊- چشم هایش را باز و بسته میکند. مشتش از خشم بسته شده است. زیر لب میگوید: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم؛ بلندتر میگوید #مرگ_بر_آمریکا ...
🔰رهبر انقلاب: «بعضیها حساسند روی کلمه #دشمن که چرا شما هی تکرار میکنید #دشمن! شما ببینید از اول تا آخر قرآن، خدای متعال چقدر اسم #شیطان و #شیطانصفتها را آورده؛ میشد یک بار خدای متعال بگوید؛ برای اطلاع کافی بود. این برای این است که هیچ وقت نباید از فریب #دشمن غافل بود. امیرالمؤمنین فرمود: «و من نام لمینم عنه». اگر شما توی سنگر خوابتان برد، لازمهاش این نیست که #دشمن [عدو] شما هم توی سنگرش خوابش برده باشد؛ نه، ممکن است شما خوابت برده باشد، او بیدار باشد؛ آن وقت پدرتان درآمده است. نباید غفلت کرد و میبینید که غفلت میشود!»
🗓۸۸/۱۱/۱۳
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
Khamenei.ir - مرگ بر آمریکا.mp3
3M
✊ شعار مرگ بر آمریکا
پشتوانه عقلانی دارد...
🔺رباعی
همواره نبرد حق و باطل برپاست
هر روز برای مسلمین عاشوراست
مصداق صحیح «لَعَنَ اللّهُ یزید»
امروز شعار مرگ بر آمریکاست
شاعر/ یوسف رحیمی
#سیزده_آبان
روز مبارزه با استکبار جهانی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#میثاق_با_امام_شهدا
🔺به یاد شهید حسین فهمیده ها
و به بهانه حذف نام شهید از سر در کوچه و خیابان ها
کوچه های تمام این شهر از
نام زیبایتان صفا دارد
هر خیابان به نام پاک شماست
نامتان بویی از خدا دارد
ای سفرکرده های سوی خدا
ما همیشه به یادتان هستیم
بی شما زنده ایم و صد افسوس
از همه سمت رو به بن بستیم
ما عقب ماندگان قافله را
بکشانید تا به ساحل عشق
کاش میشد که مثل خود ما را
برسانید تا به منزل عشق
با تمام وجود و با ایمان
به حضور خدا یقین کردید
در زمان غریبی اسلام
جان خود را فدای دین کردید
ای شهیدان - مدافعان وطن
خانه ی بندگی تان آباد
تاکه این نهضت خمینی هست
به خدا که نمی روید از یاد
یادمان نه نمی رود هرگز
پای این انقلاب جان دادید
آفرین بر شما که غیرت را
به همه دشمنان نشان دادید
دل بریدید از همه اما
همگان را ز خود رضا کردید
سرزمین جنوب کشور را
مثل وادی کربلا کردید
پر تلألو میان هاله ی نور
مانده در آسمان ستاره تان
یک نظر هم به ما بیندازید
بین این بزم یادواره تان
گر نبودیم در زمان شما
به ولایت همیشه می نازیم
ما همه پیروان سید علی
تا به آخر همیشه سربازیم
شاعر/ محمد حسن بیات لو
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#میثاق_با_امام_شهدا
#استکبار_ستیزی
حاصل این روضه ها تنها نه اشک و آه ماست
خون اهل بیت پیغمبر چراغ راه ماست
خون حق نورست و در ظلمت چراغ راه ماست
تا قیامت راه ما از راه خفاشان جداست
راه ما راه علی راه حسین بن علی ست
شاهراه ما درین بیراهه ها امر ولی ست
زور و تزویر و زر و عصیان کجا؟ ایمان کجا؟
دین سلمان ها کجا دین ابوسفیان کجا
پیش روی ما بجز آیینه ی اسلام نیست
درد ما رد یا قبول نامه ی بر جام نیست
مرگ بر اسلام آمریکایی و مکر یهود
بشنوید این نعره های مرگ بر آل سعود
مرگ بر لبخندها و بر خیانت های گرگ
بر جنایت های آمریکای شیطان بزرگ
بار دیگر جنگ احزاب است و میدانی خطیر
این سوی میدان علمداریست بیدار و دلیر
شیعه را دشمن شناسی و تبرا باورست
شیعه را اینک کسی از نسل حیدر رهبر است
باز با نام حسین فاطمه، غوغا کنیم
جان خود نذر حریم زینب کبرا کنیم
شام با ویرانه هایش خطبه خوان درد هاست
خاک بحرین و یمن جولان گه نامرد هاست
دیگر از دست علمداری نمی افتد علم
چشم ناپاک حرامی ها نیفتد بر حرم
باز هم یک دجله ی دیگر، عطش آورده است
کودکانی را که دریا با خودش آورده است
آن طرف در سازمان لال ها خون می خورند
کودکان را این طرف چون حرمله، سر می برند
از غم هم کیش خود داریم میمیریم ما
آه و صد افسوس مشکی پوش کشمیریم ما
راه ما راه شهیدان، حرف ما حرف امام
جنگ با مستکبرین تا رفع فتنه، یک کلام
فاش میگوییم خط قرمز ما فتنه است
فتنهای که قلب مولا قلب امت را شکست
در صفوف ما، به غیر از شور بیداری مباد
در دل ما، جز شمیم و عطر هشیاری مباد
هر که یار فتنه شد، آگاهش از این کار کن
هر که در این راه خوابش برد را بیدار کن
خادمانی که برای میزشان دلواپسند!
پس کجا و کی به درد مردم خود میرسند؟!
وای اگر ایمان ما صرف بده بستان شود
باز بیت المال، بیت الحال نااهلان شود
بارالها! تشنهگان قدرت از ما نیستند
تشنهگان خدمت تو، اهل دنیا نیستند
با جهاد و صبر، آری فتح در دستان ماست
دست شیطان کی مگر بالاتر از دست خداست؟!
راه ما تا روز آخر راه سرخ کربلاست
پس بپاخیزید یاران وقت عاشورای ماست
در میان باد و توفان در میان فتنه ها
شیعه هرگز گم نخواهد کرد راه خویش را
شاعران/ سیدمحمدمهدی شفیعی، سیدعلیرضا شفیعی،
جواد شیخ الاسلامی، سعید تاج محمدی، محمد رضا شفیعی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
🏴 شهادت #امام_حسن_عسکری علیه السلام، تسلیت
🔺دودمه
كرده ای رخت عزا در سوگ بابایت به تن
تسلیت یابن الحسن
در غمش افتاده ایی یاد شهید بی كفن
تسلیت یابن الحسن
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_مرثیه_امام_حسن_عسکری علیه السلام
باید که دنیا فصل در فصلش خزان باشد
وقتی که با تو اینچنین نامهربان باشد
ای کاش که من نیز امشب زائرت بودم
جایی که فرزندت در آنجا روضهخوان باشد
دریایی از درد و غریبی موج خواهد زد
پای حسن هرگاه جایی در میان باشد
وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست
سقف مزارت هم، زمانی آسمان باشد
وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست
وضعت میان خانه چون زندانیان باشد
وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست
خون دلت از کنج لبهایت روان باشد
آری حسن بودی ولی هرگز ندیدی که
گلبرگ روی مادرت چون ارغوان باشد
سخت است تشنه باشی و لبهای لرزانت
حتی برای آب خوردن ناتوان باشد
هنگام برخورد لبت با کاسهٔ آب است
وقت گریز روضههای خیزران باشد
شاعر/ محمدعلی بیابانی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_مرثیه_امام_حسن_عسکری علیه السلام
ای قبله ی حرم، حرمِ سامرای تو
بیت الولای دل حرم با صفای تو
قرآن یگانه دفتر مدح و ثنای تو
روح ملک کبوتر صحن و سرای تو
آیینه جمال خداوند سرمدی
فرزند پاک چار علی، سه محمدی
رضوان بدان جلال و شرف سائل درت
خورشید سجده برده به صحن مطهرت
روح رضاست در نفس روح پرورت
نامت حسن نه بلکه حسن پای تا سرت
میراث زهد و نور هدایت ز هادیت
علم امام هشتم و جود جوادیت
معصوم سیزده ولی الله ذوالمنن
ابن الرضای سومی و دومین حسن
گل ریزد از بهشت به خاکت چمن چمن
شرمنده در ثنای تو از کوچکی سخن
دُر کلام و لعل لب گوهری کجا
وصف ابا محمدنِ العسگری کجا
انوار ده امام درخشد ز روی تو
یاد آور رسول خدا خُلق و خوی تو
زیباترین دعای ملک گفتگوی تو
مسجود جنّ و انس بود خاک کوی تو
بحری که در صدف، دُر جان پرورد تویی
در دامنش امام زمان پرورد تویی
زوّار هر شب حرمت صاحب الزمان
کوری چشم دشمنت ای قبله جهان
تنها نه سامره، همه عالم دیار توست
هر جا رویم در بغل ما مزار توست
ای نُه سپهر فرش رفیع عبادتت
ای لطف و جود و مرحمت و بذل، عادتت
اقرار کرده دشمن تو بر سیادتت
یاد آمدم به فصل جوانی شهادتت
ای زخم دل هماره فزون از ستارهات
از ما سلام بر جگر پاره پارهات
با آن که در محاصره بودی تو سال ها
دیدی ز دشمنان، غم و رنج و ملال ها
کردند با تو از ره طغیان جدال ها
دادی به شیعه عزت و قدر و جلال ها
نور ولایتت ز دل حبس ای شگفت
چون آفتاب یک سره آفاق را گرفت
داغت به قلب شیعه شراری عظیم شد
خون بر دلت ز کینه اهل جحیم شد
روح تو در بهشت الهی مقیم شد
با رفتن تو حضرت مهدی یتیم شد
یابن الحسن، از این همه بیداد، الامان
عجّل علی ظهورک یا صاحبالزمان
ای عدل تو زوال ستم گستری بیا
نادیده کرده بر همه روشنگری بیا
ای آخرین دُر صدف کوثری بیا
ای نور دیدة حسن عسگری بیا
تا کی فراق روی تو آتش به جان زند
تا کی به شیعه خصم تو زخم زبان زند
ای خوانده جنّ و انس و ملک پیر و مقتدات
تو جان جان عالمی و جان ما فدات
یا صاحبالزمان به ظهورت شتاب کن
عالم ز دست رفت تو پا در رکاب کن
شاعر/ غلامرضا سازگار
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_مرثیه_امام_حسن_عسکری علیه السلام
یازده بار جهان گوشهٔ زندان کم نیست
کنج زندان بلا گریهٔ باران کم نیست
سامرایی شدهام، راه گدایی بلدم
لقمه نانی بده، از دست شما نان کم نیست
قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند
بر دل کعبه همین داغ فراوان کم نیست
یازده بار به جای تو به مشهد رفتم
بپذیرش، به خدا حج فقیران کم نیست
زخم دندان تو و جام پر از خون آبه
ماجراییست که در ایل تو چندان کم نیست
بوسهٔ جام به لبهای تو یعنی این بار
خیزران نیست ولی روضهٔ دندان کم نیست
از همان دم پسر کوچکتان باران شد
تا همین لحظه که خون گریهٔ باران کم نیست
شاعر/ سیدحمیدرضا برقعی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |